2025 August 15 - جمعه 24 مرداد 1404
راه‌های رهایی از وسوسه‌های شیطان
کد مطلب: ١٣٢٣٣ تاریخ انتشار: ١٥ مرداد ١٤٠٤ - ١٦:٣٥ تعداد بازدید: 46
سخنراني ها » شبکه ولی عصر
راه‌های رهایی از وسوسه‌های شیطان

برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی - 02 05 1404

  
 
لينک دانلود  
 
 
 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی - 02 05 1404 (قسمت صد و بیست و یکم)

عنوان برنامه: راه‌های رهایی از وسوسه‌های شیطان

کلیدواژه: اخلاق علوی و سیره مهدوی؛ شیطان شناسی؛ گناهان قلبی؛ وسوسه؛ اذکار؛ وسوسه شیطانی؛ راهکار رهایی از شیطان؛ شبهه؛ عبادت؛ اخلاص!

استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی

مجری: حجت الاسلام آقای مرعشی

مجری:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ

عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).

الحمد لله این توفیق را داریم باز هم در سید اللیالی شب جمعه ای دیگر برنامه «اخلاق علوی و سیره مهدوی» را تقدیم نگاه شما بینندگان عزیز و ارجمند بکنیم، برنامه ای که این توفیق را داریم در محضر حضرت استاد حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» هستیم ان شاء الله امشب هم بتوانیم نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم.

همان طور که مطلع هستید ان شاء الله حضرت استاد دل های ما را راهی ساحت حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) بکنند ان شاء الله در ابتدای برنامه دل هایمان زنگار زدایی بشود این غباری که بر دل ها نشسته بر خیزد و این دل ها برای تابش نور معرفت آماده بشوند. ان شاء الله سربازی آقا ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در ضمن این صحبت ها اخلاق علوی و سیره مهدوی که می آموزیم نصیب حال مان بشود.

سلام عرض می کنم حضرت استاد در خدمت تان هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت همه گرامیان را از خدای منان خواهانم!

 همان طور که عزیزمان اشاره کردند طلیعه عرائض مان را با یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز می کنیم باشد که آن بانوی دو سرا و سیدة النساء اهل الجنة نظر لطف، کرم و بزرگواری به همه ما کرده باشد.

«ابن بابویه قمی» در کتاب «کامل الزیاراة» به تعبیر آیت الله العظمی «خویی» تمام راویانش ثقه هستند، عبارتی را در رابطه با شهادت حضرت حضرت صدیقه طاهره مطرح می کند.

 «حماد ابن عثمان» از اصحاب امام صادق (سلام الله علیه) و از اصحاب اجماع است از امام صادق (سلام الله علیه) نقل می کند فرمودند نبی مکرم وقتی در شب معراج به آسمان ها رفتند خدای عالم فرمود ای پیغمبر من، در سه مورد تو را امتحان خواهم کرد.

«لِيَنْظُرَ كَيْفَ صَبْرُكَ قَالَ أُسَلِّمُ لِأَمْرِكَ يَا رَبِّ»

ببینم چطور صبر می کنی عرض کرد خدایا در برابر امر تو تسلیم هستم

«وَ لَا قُوَّةَ لِي عَلَى الصَّبْرِ إِلَّا بِكَ فَمَا هُنَّ قِيلَ لَهُ أَوَّلُهُنَّ الْجُوعُ وَ الْأَثَرَةُ عَلَى نَفْسِكَ وَ عَلَى أَهْلِكَ لِأَهْلِ الْحَاجَةِ قَالَ قَبِلْتُ يَا رَبِّ وَ رَضِيتُ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ وَ أَمَّا الثَّانِيَةُ فَالتَّكْذِيبُ وَ الْخَوْفُ الشَّدِيدُ وَ بَذْلُكَ مُهْجَتَكَ فِي مُحَارَبَةِ أَهْلِ الْكُفْرِ بِمَالِكَ وَ نَفْسِكَ وَ الصَّبْرُ عَلَى مَا يُصِيبُكَ مِنْهُمْ مِنَ الْأَذَى وَ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ وَ الْأَلَم‏ فِي الْحَرْبِ وَ الْجِرَاحِ قَالَ قَبِلْتُ يَا رَبِّ وَ رَضِيتُ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ»

اگر بخواهم صبر کنم با حول و قوه تو انجام می دهم عرض خدایا چه است؟ خطاب آمد گرسنگی، مشکلات مالی نسبت به خودت و اهل بیتت؛ عرض خدایا راضی و تسلیم هستم. دوم این که قومت تو را تکذیب و با تو می جنگند نسبت به تو جسارت می کنند عرض کرد خدایا کاملاً قبول دارم.

«وَ أَمَّا الثَّالِثَةُ فَمَا يَلْقَى أَهْلُ بَيْتِكَ مِنْ بَعْدِكَ مِنَ الْقَتْلِ أَمَّا أَخُوكَ عَلِيٌّ فَيَلْقَى مِنْ أُمَّتِكَ الشَّتْمَ وَ التَّعْنِيفَ وَ التَّوْبِيخَ وَ الْحِرْمَانَ وَ الْجَحْدَ [وَ الْجُهْدَ] وَ الظُّلْمَ وَ آخِرُ ذَلِكَ الْقَتْلُ»

سوم کشتار و شهادتی که بعد از تو نسبت به اهل بیتت انجام می شود اما برادرت علی، امت تو او را سب و شتم، توهین و ظلم می کنند آخر امر هم او را به شهادت می رسانند.

«فَقَالَ يَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ رَضِيتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ وَ أَمَّا ابْنَتُكَ فَتُظْلَمُ وَ تُحْرَمُ وَ يُؤْخَذُ حَقُّهَا غَصْباً الَّذِي تَجْعَلُهُ لَهَا»

اما در حق دخترت زهرا ظلم می کنند از حق مسلمش محروم می کنند اموالش را غصب می کنند.

«وَ تُضْرَبُ وَ هِيَ حَامِلٌ وَ يُدْخَلُ عَلَيْهَا وَ عَلَى حَرِيمِهَا وَ مَنْزِلِهَا بِغَيْرِ إِذْنٍ ثُمَّ يَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَ تَطْرَحُ مَا فِي بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِكَ الضَّرْبِ قُلْتُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون‏»

در حالی که آبستن است او را کتک می زنند و بدون اذن وارد خانه اش می شوند و او را آن چنان می زنند که محسنش در رحم اوست شهید می شود عاقبت هم صدیقه طاهره از این ضربات به شهادت می رسد!

كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص332، الباب الثامن و المائة نوادر الزيارات‏، ص333

هزاران اجل بر مرد خوشتر * که سیلی خوردن همسر ببیند

چه حالی می کند پیدا خدایا * اگر این صحنه را حیدر ببیند

خدا را فضه را زینب را صدا کند * مبادا پهلوی مادر ببیند!

(وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ)

مجری:

طیب الله انفساکم الحمد لله توفیق بزرگ و عظیمی نصیب مان می شود با ذکر حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) آغاز می شود قطعاً با برکت ترین و بهترین چیزی که نصیب انسان ممکن انسان ممکن است بشود همین لحظاتی است که دل ها را روانه آن آستانه مقدسه می کنیم.

حضرت استاد بحمد لله این توفیق را داشتیم در برنامه «اخلاق علوی و سیره مهدوی» در محضرتان بودیم از همین ابتدا اگر خلاصه ای از مباحث گذشته را بیان بفرمایید ان شاء الله وارد مباحث جدید شویم

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

در رابطه با بحث اخلاق علوی و سیره مهدوی از آن جایی شروع کردیم مردان خدا تلاش شان این است که خود را مُخلَق به اخلاق الله کنند. در بحث توحید، در بحث اعتقاد به رسالت و امامت راسخ ترین افراد هستند و در مسائل اخلاقی تلاش می کنند گناهی از آن ها سر نزند تلاش می کنند واجبات شان را انجام دهند.

و تلاش می کنند اضافه از گناهانی که توسط جوارح مثل چشم، زبان، دست، پا و امثال این انجام می شود از آن ها سر نزند.

 فراتر از این، گناهان قلبی که به مراتب عوارض و آثار آن شدیدتر از گناهان جوارح است مثل حسد، ریا، تکبر و امثال این را از وجودشان دور می کنند. در تکبر رسیدیم به فرمایش حضرت امیر (سلام الله علیه) که فرمود ابلیس را شش هزار سال عبادت در کنار ملائکه با یک تکبر از درگاه الهی رانده شد و تا ابد گرفتار لعن الهی شد.

مردم، عبرت بگیرید یعنی به عبادت هایتان خاطر جمع نشوید به قرآن خواندن تان خاطر جمع نشوید به روزه گرفتن تان، حج رفتن تان، زیارت رفتن تان به این ها خاطر جمع نشوید چه بسا خدای نا کرده گناهی از شما سر بزند یک جمله ای به زبان بیاورید که تمام اعمال تان در یک لحظه نابود می شود.

همان طور که شیطان با یک کارش، شش هزار سال عبادتش نابود شد ان شاء الله خدا توفیق مان بدهد در رابطه با حبط اعمال، نابودی اعمال، آتش گرفتن اعمال، عوامل و گناهانی که باعث می شود اعمال خوب ما آتش بگیرد و نابود بشود ان شاء الله صحبت خواهیم کرد.

 دوستان عزیز خیلی خطرناک است. یک دفعه وارد عالم قبر و قیامت می شویم پرونده مان را نگاه کنیم ببینیم هیچ آثاری از نمازمان، عبادت مان، روزه مان، حج مان، زیارت مان، قرآن خواندن مان و نافله هایمان هیچ اثری نیست.

آن جا شاید اعتراض کنیم خدایا این پرونده را اشتباهی به ما دادند ملائکه می گویند نه پرونده خودتان است می گوید از اعمال من خبری در این جا نیست هر روز چند جزء قرآن می خواندم. نماز شب می خواندم. چند بار حج مشرف شدم. می گویند این ها را انجام دادی کاملاً درست است ولی فلان روز گناهی این چنینی کردی. یک قسم دروغ خوردی. یک غیبتی که آبروی مؤمن را به باد دادی انجام دادی.

میان دو برادر دینی به هم زدی. نسبت به دیگران تکبر ورزیدی. یک عملی ریائاً انجام دادی این باعث تمام اعمالت حبط و نابود شد.

دوستان عزیز خیلی سخت است گفتنش برای من خیلی سخت است و قبول کردنش هم برای شما به مراتب سخت تر است. ولذا خیلی باید مراقب باشیم کلمه استغفار را شبانه روز از زبان مان قطع نکنیم.

تلاش کنیم هر کجا می رویم حتی معذرت می خواهم دستشویی می رویم و وضو می گیریم چه اشکال دارد همان جا استغفار را به زبان بیاوریم مخصوصاً‌

«أستغفر الله مِنْ جَمِیعِ ما کرِهَ الله»

تعبیر خیلی زیبایی است ندیدم در روایات باشد ولی عرفاء و بزرگان مثل «علامه طباطبایی» مرحوم «قاضی» و دیگران این را دارند. استغفار می کنم از هر چه که خدا بدش می آید خیلی جالب است «أستغفر الله مِنْ جَمِیعِ ما کرِهَ الله» اگر آقایان خواستند پیاز داغش را بیشتر کنند

«أستغفر الله مِنْ جَمِیعِ ما کرِهَ الله قولاً وَ فِعلاً وَ خاطراً وَ شاهدِاً وَ ناظِرا»

یا:

 «أَسْتَغْفِرُ اللّٰهَ ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ مِنْ جَمِيعِ الذُّنُوبِ وَالْآثامِ»

در اعمال ماه رجب گذشت این تعبیر، تعبیر زیبایی است خداوند با عظمت را استغفار می کنم از همه گناهانی که مرتکب شدم.

 امیر المؤمنین (سلام الله علیه) بعد از نماز صبح استغفار زیبا و جذابی دارد تعابیر حضرت امیر (سلام الله علیه) در «جُنَةُ الأمان الواقعیه» و «مصباح»، جلد 1، صفحه 625 تعبیر حضرت امیر این است:

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ جَرَى بِهِ عِلْمُكَ فِيَّ وَ عَلَيَّ إِلَى آخِرِ عُمُرِي»

خدایا استغفار می کنم از تمام گناهانی که علم تو به آن تعلق گرفت نسبت به من تا آخر عمرم!

 یعنی گناهانی که کردم و بناست در آینده بکنم شیطان گولم بزند لغزشی داشته باشم استغفار می کنم.

«بِجَمِيعِ ذُنُوبِي»

از همه گناهانم

«لِأَوَّلِهَا وَ آخِرِهَا وَ عَمْدِهَا وَ خَطَائِهَا»

اول و آخرش کوچک و بزرگ

«وَ قَلِيلِهَا وَ كَثِيرِهَا وَ دَقِيقِهَا وَ جَلِيلِهَا»

گناهان خیلی ریز و باریک

«وَ قَدِيمِهَا وَ حَدِيثِهَا»

گذشته از اول عمرم چهل، پنجاه سال قبل کردم تا الان

«وَ سِرِّهَا وَ عَلَانِيَتِهَا»

گناهانی که مخفیانه و علناً انجام دادم

«وَ جَمِيعِ مَا أَنَا مُذْنِبُهُ [مُذْنِبٌ‏] وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»

همه گناهانی که مرتکب شدم توبه می کنم خدایا می خواهم بر محمد و آل محمد درود بفرست!

 جالب این جا است:

«وَ أَنْ تَغْفِرَ لِي جَمِيعَ مَا أَحْصَيْتَ مِنْ مَظَالِمِ الْعِبَادِ قِبَلِي فَإِنَّ لِعِبَادِكَ عَلَيَّ حُقُوقاً»

خدایا استغفار می کنم از حق الناسی که به گردن من است!

«أَنَا مُرْتَهَنٌ بِهَا تَغْفِرُهَا لِي»

سعادت و شقاوت من بسته به آن است.

 اگر آن ها از من راضی باشند راه سعادت اگر راضی نباشند بیچاره و بدبخت هستم همه آن ها:

«كَيْفَ شِئْتَ وَ أَنَّى شِئْتَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.»

المصباح للكفعمي (جنة الأمان الواقية و جنة الإيمان الباقية)؛ كفعمى، ابراهيم بن على عاملى، محقق/ مصحح: ندارد: ناشر: دار الرضي (زاهدي) ص62

چطور می خواهی از آن ها برای من رضایت بگیری؟ به چه چیزی می خواهی رضایت بگیری؟ خیلی جالب است «كَيْفَ شِئْتَ وَ أَنَّى شِئْتَ» خدا نسبت به شیعیان دارد اگر حق الناسی به گردن تان باشد فردای قیامت آقا ولی عصر، امیر المؤمنین، صدیقه طاهره به صاحب حق می گوید شیعه را ببخشید می گوید نمی بخشم می گویند چه می گیری ببخشی؟ مثلاً می گوید فلان گناهم را ببخش باشد فلان گناهت را بخشیدم این شیعه ما را حلال کن.

فلان کاری که کردم خدایا صرف نظر کن باشد صرف نظر می کنم ولی این بنده من را ببخش از عذاب جهنم نجاتم بده ولی به خاطر احترام شیعه، خدای عالم آن صاحب حق را از جهنم نجات می دهد تا این بچه شیعه حق الناس از گردنش بر طرف بشود.

لذا «بِهَا تَغْفِرُهَا لِي كَيْفَ شِئْتَ وَ أَنَّى شِئْت‏» خدایا چطور می خواهی حق الناس را از من راضی کنی؟ چه می خواهی بدهی راضی کنی خودت می دانی ولذا دوستان این را هم مطالعه کنند. حضرت امیر هر روز بعد از نماز صبح این استغفار را قرائت می کردند می گوید

جایی که عقاب پر بریزد * از پشه لاغری چه خیزد

مجری:

الحمد لله توفیقی است مخصوصاً برای برخی شب های طولانی نعمت است الان برای برخی، شب های کوتاه به اذان صبح نزدیک شده آن ساعات فرصت، فرصت مغتنمی است ان شاء الله دست مان پر باشد و چه چیزی بهتر از این نوع استغفارهای که کلام و زبان، زبان مولی الموحدین حضرت آقا امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب (علیه السلام) است.

حضرت استاد همان طور که اشاره فرمودید در محضرتان بودیم و استفاده کردیم نسبت به بحث تکبر و اول متکبری که شیطان بود در بعضی از آیات در سوره مبارکه زخرف آیاتی داریم به جریاناتی که اتفاق افتاد اشاره شده است مثلاً آیه 62 نسبت به این که به مؤمنین تذکر داده می شود

(وَلَا يصُدَّنَّكُمُ الشَّيطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ)

و شيطان شما را (از راه خدا) باز ندارد، که او دشمن آشکار شماست!

سوره زخرف (43): آیه 62

این تذکرات نسبت به این که از شیطان دور باشید و حواس تان را جمع کنید به این جا می رسند آن عبادی که هیچ خوفی بر آن ها نیست یک سری نعمت به آن ها داده می شود. اگر اجازه بدهید ابتدای بحث، پیامبر (بَشِيرًا وَنَذِيرًا) بودند اول بشیرش را بخوانیم بعد از آن نسبت به نذیرش از محضرتان سوال خواهیم پرسید.

اما در ادامه این آیات به آن نعمت های می رسیم که خداوند برای مسلمین بر شمرده است از آیه 70 تقریباً این ها شمرده می شود نعمت های زیادی است و آیات متعددی این نعمت ها را می شمرند اگر امکانش هست یک توضیحی راجع به این نعمات بفرمایید

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سوره زخرف:

(ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ * يطَافُ عَلَيهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْينُ وَأَنْتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ * وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ)

(به آنها خطاب می ‌شود:) شما و همسرانتان در نهايت شادمانی وارد بهشت شويد! (اين در حالی است که) ظرفها(ی غذا) و جام های طلائی (شراب طهور) را گردا گرد آنها می ‌گردانند؛ و در آن (بهشت) آنچه دلها می خواهد و چشم ها از آن لذت می ‌برد موجود است؛ و شما هميشه در آن خواهيد ماند! اين بهشتی است که شما وارث آن می ‌شويد به خاطر اعمالی که انجام می ‌داديد!

سوره زخرف (43): آیات 70- 71- و 72

خدای عالم به مؤمنین می گوید وارد بهشت شوید هم خودتان هم همسران تان در آن جا (تُحْبَرُونَ) از بهترین نعمت ها استفاده کنید (يطَافُ عَلَيهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ) تعدادی از حوری ها و خادمین آن جا با جام های طلائی اطراف شما می گردند هر نوع میوه و ... بخواهید می آورند.

(وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ) آن جا هر چه دل تان بخواهد (وَتَلَذُّ الْأَعْينُ) هر چه چشم تان بخورد  (وَأَنْتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ) همیشه آن جا هستید. (وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) این بهشتی است که شما به وراثت گرفتید.

 در روایت داریم کلمه (أُورِثْتُمُوهَا) را توضیح بدهم خدای عالم برای هر انسانی یک جایی در بهشت و یک جایی در جهنم قرار داده است. آن های که به بهشت می روند هم جای خودشان هم جای بعضی از کفاری که خدا در بهشت قرار داد آن ها را هم به ارث می برند.

 یعنی خدای عالم این طور بزرگوار نسبت به مؤمنین است هم مِلکی که خودش مستحق با اعمالش است هم مِلکی که مال کفار است بنا بود این جا بیایند ولی به جهنم رفتند این جا خالی ماند این مِلک را به مؤمنین می دهد.

کفاری که به جهنم می روند هم جای خودشان در اثر اعمال شان آن جا هستند هم جایی که برای این بنده، خدای عالم در آن جا در نظر گرفته بود آن جا هم وارث می شوند. این هم یک تعبیر زیبایی است (وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا)

در این جا هشت ویژگی خدای عالم برای مؤمنین وارد بهشت می شوند شمرده است.

عزیزان خوب دقت کنند (ادْخُلُوا الْجَنَّةَ) از طرف خدای عالم وارد بهشت می شود یعنی در حقیقت مثل صاحبخانه مهمانی دعوت می کند دم در می آید می گوید بفرمایید در خدمت تان هستیم، خوشامد می گوید یعنی پذیرایی کننده خدا است می گوید بفرمایید این بهشتی که برای شما است تشریف بیاورید چقدر زیباست! خدا می گوید (ادْخُلُوا الْجَنَّةَ)

 نکته دوم: همراه با همسران خیلی دقت کنید (أَنْتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ) وارد بهشت شوید در کنار همسران با ایمان و مهربان برای مردان لذتبخش است. جالب است خدای عالم آن همه زیبایی برای حوریان قرار داده است دارد اگر آب می خورند آب در گلوی شان حرکت می کند دیده می شود یعنی این قدر، این ها صاف مثل شیشه هستند.

دارد یکی از حوری ها در شب ظلمانی وارد دنیا شود دنیا مثل روز روشن می شود یعنی به قدری نورانی هستند. به قولی «کأنَّه البیض» مثل تخم مرغ سفیدی و ... می گوید خدای عالم به زن های مؤمنی که همراه همسران شان وارد بهشت می شوند به قدری زیبایی می دهد حوری ها از زیبایی خودشان در مقایسه با زیبایی زنان مؤمن احساس شرمندگی می کنند.

یعنی اگر زیبایی این است که این خانم مؤمنه دارد همراه شوهرش آمده پس ما که هستیم؟ ولذا تقاضایم از مردان و زنان این است تلاش کنند ارتباط دوستانه داشته باشند چون زندگی نود درصدش گذشت است ده درصدش تعامل است. قطعاً غیر از معصومین خدای عالم هیچ کس را از گناه مبرا نکرده است.

زن و مرد در محیط زندگی دچار اشتباهاتی می شوند اگر بناست این ها به رخ هم کشیده شود دیگر زندگی، زندگی نیست این ها یک جهنم سوزان است.

 بعداً در رابطه با روایتی که داریم:

«أَكْثَرَ أَهْلِ النَّارِ النِّسَاء»

بیشتر کسانی که جهنم می روند از زن ها هستند!

مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل؛ نورى، حسين بن محمد تقى، محقق/ مصحح و ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج‏14، ص243

این را هم عرض می کنم روایت را می آورم مقداری خانم ها حواس شان را جمع کنند در روایت داریم این ها را قبول داریم یا قبول نداریم می گوید اگر مرد در حق تو ظلم کرد ظالم بود ولی تو وظیفه ات این است بروی از او رضایت بگیری اگر بخوابی مرد از دست تو ناراضی باشد تا صبح ملائکه لعنتت می کنند.

این طور روایات زیاد داریم از مادران، خواهران و دخترانم معذرت می خواهم مقداری خانم ها به این ها، بی توجه هستند. این ها را می گوییم به گوش شان برسد عمل کردن، کردند. عمل نکردند، نکردند.

ولذا خدای عالم می گوید هم خودتان و هم همسران تان وارد بهشت شوید یعنی خدا هم پذیرایی کننده از مردان هم از زنان است.

سوم: این ها وارد بهشت می شوند غرق شادی هستند (تُحْبَرُونَ) یعنی مردان مؤمن، زنان مؤمنه وارد بهشت می شوند در حالی که غرق سرور و شادی هستند به طوری که سرور و شادمانی در چهره هایشان نمایان است.

چهارم: ظرف های غذای بزرگ، جام و قدح ها از شراب طهور از بهترین غذاها و نعمت های بهشتی به وسیله خدمتگزاران گردا گرد این ها می چرخند. (يطَافُ عَلَيهِمْ) یعنی دور می زنند این ها روی مبل های آن چنانی همراه با همسران شان آن جا نشستند

(هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ)

آنها و همسران شان در سايه ‌های (قصرها و درختان بهشتی) بر تختها تکيه زده‌ اند.

سوره یس (36): آیه 56

(الْأَرَائِكِ) چیست؟ مُبل ها و ... آن نجا توصیفش برای این عالم امکان پذیر نیست می گوید در آن جا خُدام اطراف این ها می چرخند دست شان قدح ها و جام هایی از شراب طهور نه شراب نجس دنیا؛ آبمیوه های بهشتی و ... در خدمت آن ها هستند.

پنج و شش: (وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْينُ) در این جا مفسیرین خیلی قلم فرسایی کردند تفاوت بین (تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْينُ) چیست؟ یعنی خدای عالم تمام نعمت های مادی و معنوی جهان را در آن جا جمع کرده است (وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ) هر چه دل تان می خواهد؛ هر چه دل تان می خواهد عام است.

(وَتَلَذُّ الْأَعْينُ) آنی که دل تان می خواهد، می خواهید بخورید یک دفعه نه می خواهید منظره های زیبایی تماشا کنید از تماشا آن ها لذت ببرید می گوید هم آنی که دل تان می خواهد آن جا آماده کرده است هم آنی که تماشا کردنش هم برای شما لذتبخش است آن هم خدا فراهم کرده است یعنی هر دو نعمت را خدا فراهم کرده است.

مرحوم «شیخ طبرسی» در «مجمع البیان»، جلد 9، صفحه 94؛ «طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه)» در «تفسیر المیزان»، جلد 8، صفحه 122 یک تعبیری دارد می گوید خدای عالم فرمود (مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْينُ) هر چه دل تان می خواهد و چشم تان می خواهد تماشا کند می گوید اگر تمام خلایق جمع شوند نعمت های بهشتی را بخواهند بشمارند جز این دو عبارت نمی توانند بشمارند.

یعنی هر چه دلت می خواهد و هر چه چشم هایت می خواهد تماشا کنی خدای عالم آن جا آماده کرده است.

 البته بعضی ها می گویند (تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ) اشاره به لذت های جسمانی است (وَتَلَذُّ الْأَعْينُ) بیانگر لذا روحانی است ولی این خیلی زیاد مورد قبول نیست.

 روایتی را «بغوی» از علمای اهل سنت نقل می کند (خیلی جالب است)

«قال رجل يا رسول الله أفي الجنة خيل فإني أحب الخيل فقال إن يدخلك الله الجنة فلا تشاء أن تركب فرسا من ياقوتة حمراء فتطير بك في أي الجنة شئت إلا فعلت وقال إعرابي يا رسول الله أفي الجنة إبل فإني أحب الإبل فقال يا إعرابي إن يدخلك الله الجنة أصبت فيها ما اشتهت نفسك ولذت عينك»

تفسير البغوي؛ اسم المؤلف: البغوي الوفاة: 516، دار النشر: دار المعرفة - بيروت، تحقيق: خالد عبد الرحمن العك، ج4، ص145

کسی خدمت رسول اکرم آمد گفت یا رسول الله «أَ فِي الْجَنَّةِ خَيْلٌ؟»، رسول اکرم چقدر گرفتار بود! می گوید در بهشت دسته های شتر هم وجود دارد «إِنِّي أُحِبُّ الْخَيْل‏»، شتر خیلی دوست دارم می خواهم در بهشت برای من شتر باشد رسول اکرم فرمود «إن يدخلك الله الجنة فلا تشاء أن تركب فرسا من ياقوتة حمراء فتطير بك في أي الجنة شئت إلا فعلت»، وارد بهشت شدی آن جا سوار بر اسب های از یاقوت قرمز می شوی با این اسب پرواز می کنی در هر کجای بهشت بخواهی بروی.

 عرض کرد آقا جان «أَ فِي الْجَنَّةِ إِبِل‏»، شتر هم هست؟ شتر را دوست دارم رسول اکرم نگفت شتر هست یا نیست آن جا، جای شتر نیست حضرت فرمود: «يا إعرابي إن يدخلك الله الجنة أصبت فيها ما اشتهت نفسك ولذت عينك»؛ وقتی وارد بهشت شوی هر چه دلت بخواهد آن جا هست.

این جمله، جمله خیلی جالبی است نگفت آن جا شتر نیست این شخص عشق به شتر دارد اگر بگوید شتر نیست می گوید این بهشت را نمی خواهم. مثل آقایی آمد گفت یا رسول الله در بهشت آیا جنگ و جدال هست یا نه؟ من جنگ و جدال را خیلی دوست دارم.

حضرت فرمودند بهشت جای جنگ و جدال نیست گفت پس من این بهشت را نمی خواهم بلند شد رفت. فکرش این است لذت دارد بزند، بخورد، بکشد و کشته شود.

نبی مکرم در تربیت افراد نهایت لطف را می کرد. روحانیان و کسانی که در «حوزه امر به معروف و نهی از منکر»‌ هستند باید خیلی دقت بیشتری کنیم.

پیامبر نگفت شتر نیست گفت برادر عربم وارد بهشت شدی هر چه دلت می خواهد هر چه چشمت از او لذت می برد خدا در آن جا قرار داده است.

آن چه بینی دلت همان خواهد * آن چه خواهد دلت همان بینی!

ولذا این ها نکاتی است که خدای عالم در این جا دارد.

 قسمت بعدی (مورد هفتم) (وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) خدای عالم می فرماید در این جا ارث می برید به خاطر آن چه که عمل کردید. از طرفی (بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) می گوید به خاطر آن چه که عمل کردید. از طرفی هم می فرماید (أُورِثْتُمُوهَا) ارث می برید ارث انسان جای می برد کاری نکرده است.

پدر، جد و ... از دنیا می رود ارثش بدون این که هیچ زحمتی کشیده باشد اموال کلانی به دستش می رسد (بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) این جا چه کار می کند؟

در این جا خدای عالم آن اعمالی که شما انجام دادید همان طور اول هم اشاره کردم در «تفسیر مجمع البیان»، جلد 9، صفحه 94 از «ابن عباس»

«الكافريرث نار المؤمن، والمؤمن يرث جنة الكافر وهذا كقوله: (أولئك هم الوارثون)»

مجمع البيان في تفسير القران؛ الطبرسي، الفضل بن الحسن (المتوفى548ق)، تحقيق: لجنة من العلماء والمحققين الأخصائيين، ناشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات ـ بيروت، الطبعة الأولى، 1415هـ ـ 1995م. ج9، ص94

یعنی هر انسانی که خدا آفریده است یک مسکنی در بهشت دارد و یک جایگاهی در جهنم دارد. بهشتیان وارث منازل دوزخیان می شوند دوزخیان وارث منازل بهشتیان می شوند.

 این ها نشان می دهد بر این که خدای عالم آن جا می خواهد به این بنده بگوید اگر به دستور من عمل کردی از محرمات اجتناب کردی، واجباتت را ترک کردی همه چیز هست.

حواست را جمع کن یک جایی در جهنم داشتی اگر عمل نکرده بودی باید به آن جا می رفتی، جای جهنمت را به کافر دادیم. این جا آمدی عمل کردی ما هم در برابر عملت یک همچنین تفضلی کردیم هم اضافه بر آن به خاطر عمل های که انجام دادی تفضل فوق العاده ای هم کردیم. جایگاه و مسکن کافر در بهشت بود بنا عمل کند به این جا بیاید عمل نکرد آن جا رفت این را هم به شما می دهیم.

نکته هشتم: می گوید:

(لَكُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْهَا تَأْكُلُونَ)

و در آن برای شما ميوه‌ های فراوان است که از آن می ‌خوريد.

سوره زخرف (43): آیه 73

در این جا می گوید بهترین نعمت های الهی در بهشت، میوه های فراوانی است که از آن ها تناول می کنید. یعنی آن جا یکی از عنایاتی که خدای عالم دارد انواع و اقسام میوه های که در دنیا دیدید و ندیدید خدای عالم آن جا فراهم کرده است. یکی از نعمت های بهشت بهره برداری مؤمنین از میوه های بهشتی است.

در دنیا درخت میوه داریم میوه اش را می چینیم تمام می شود یا نارس ها رسیده می شود سه، چهار بار بالای درخت رفتیم میوه اش تمام می شود. در «روح البیان»، جلد 8، صفحه 192 روایت دارد:

«لا ينزع رجل في الجنة ثمرة من ثمرها إلا نبت مثلها مكانها»

تفسير روح البيان ـ موافق للمطبوع؛ المؤلف: إسماعيل حقي بن مصطفى الإستانبولي الحنفي الخلوتي، دار النشر / دار إحياء التراث العربى، ج8، ص192

اگر یک سیب از درخت می چینید به جایش دو سیب روئیده می شود از درختان میوه های دیگر هم همین طور است یعنی در آن جا نگران نیستید این میوه ها را خوردم تمام شد چه کار کنم؟ خدای عالم چه عوامل تشویقی برای مؤمنین و کسانی که اهل عمل هستند در آن جا گذاشته است.

 در دنیا از خیلی از لذت ها صرف نظر کرد دوست داشت بی حجاب باشد، بی حجاب نشد. دوست داشت بی نماز باشد نماز خواند. اول صبح وضو در گرمای تابستان و سرمای زمستان گرفت. در فصل تابستان روزه گرفت قطعاً خدای عالم این ها را بدون پاداش نمی گذارد.

روایتی مرحوم «شیخ صدوق» در «معانی الأخبار» دارد امام صادق (سلام الله علیه) فرمود خدای عالم، ارواح را قبل از اجساد آفریده است. دو هزار سال قبل از این که اجساد آفریده شود خدا، ارواح را آفریده است کلمه دو هزار سال نشان از کثرت یعنی سال ها که همان عالم زَر است.

«فَجَعَلَ أَعْلَاهَا وَ أَشْرَفَهَا أَرْوَاحَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِم فَعَرَضَهَا عَلَى السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَغَشِيَهَا نُورُهُمْ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِلسَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ هَؤُلَاءِ أَحِبَّائِي وَ أَوْلِيَائِي وَ حُجَجِي عَلَى خَلْقِي وَ أَئِمَّةُ بَرِيَّتِي مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْهُمْ وَ لِمَنْ تَوَلَّاهُمْ خَلَقْتُ جَنَّتِي وَ لِمَنْ خَالَفَهُمْ وَ عَادَاهُمْ خَلَقْتُ نَارِي فَمَنِ ادَّعَى مَنْزِلَتَهُمْ مِنِّي وَ مَحَلَّهُمْ مِنْ عَظَمَتِي عَذَّبْتُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ وَ جَعَلْتُهُ مَعَ الْمُشْرِكِينَ فِي أَسْفَلِ دَرْكٍ مِنْ نَارِي‏»

با مقام ترین و با شرافت ترین ارواح، ارواح محمد و آل محمد است. این ها را به آسمان و زمین عرضه داشت غش کردند تا آن جایی که:

«وَ مَنْ أَقَرَّ بِوَلَايَتِهِم‏ وَ لَمْ يَدَّعِ مَنْزِلَتَهُمْ مِنِّي وَ مَكَانَهُمْ مِنْ عَظَمَتِي جَعَلْتُهُ مَعَهُمْ فِي رَوْضَاتِ جَنَّاتِي»

هر کس به ولایت محمد و آل محمد اقرار کند این ها را در روضات بهشتم قرار می دهم

«وَ كَانَ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ عِنْدِي‏»

هر چه دل شان بخواهد آن جا به این ها می دهم

«وَ أَبَحْتُهُمْ كَرَامَتِي وَ أَحْلَلْتُهُمْ جِوَارِي»

معاني الأخبار؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ص108

هر کرامتی که بتوانم در حق این ها انجام می دهم و این ها را در جوار و همسایگی خودم قرار می دهم. «معانی الأخبار»، جلد 1، صفحه 108؛ «بحار الأنوار»، جلد 11، صفحه 172

ولذا سوره زخرف آیه 70 تا 73 را مقداری دقت کنید که خدای عالم هشت نعمت بی نظیری که در این جا برای مؤمنین و همسران مؤمن شان قرار داده است.

مجری:

خیلی ممنون، یک بار از خود حضرتعالی شنیدیم، هنوز به: (لَهُمْ مَا يشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَينَا مَزِيدٌ) نرسیدیم درست است؟

(لَهُمْ مَا يشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَينَا مَزِيدٌ)

هر چه بخواهند در آنجا برای آنها هست، و نزد ما نعمتهای بيشتری است (که به فکر هيچ کس نمی ‌رسد)!

سوره ق (50): آیه 35

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

آن جدا است ان شاء الله در جای خودش عرض می کنیم

مجری:

شما بینندگان عزیز و ارجمند تا این جای برنامه همراه ما بودید ان شاء الله اولاً مطالب را دیدید و انگیزه بیشتر برای اعمال صالح مان پیدا کردیم...

 (میان برنامه)

مجری:

...ان شاءالله تا این جای برنامه را دیدید و استفاده کردید و فرصت باقی برنامه را اخصاص به تماس های شما بینندگان عزیز اختصاص می‌دهیم، اولین تماس آقای «رضایی» از «کرمانشاه» سلام علیکم بفرمایید

تماس بینندگان برنامه

بیننده: (آقای رضایی از کرمانشاه- شیعه)

سلام عرض می کنم... در کتاب «مرآة العقول»، جلد 12، صفحه 525 روایتی از امام صادق نقل شده است فرمود قرآنی که جبرئیل بر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل کرد هفده هزار آیه دارد. بعد در شرح این روایت «علامه مجلسی» دارد...

مجری:

تماس این بیننده (قطع شد)، تماس بعدی جناب آقای «بهادری» از «کرج» سلام علیکم بفرمایید.

بیننده: (آقای بهادری از کرج – شیعه)

سلام عرض می کنم... ایام به اسارت رفتن خاندان آل الله را خدمت آقا امام زمان و شما عزیزان عرض تسلیت دارم. اعتقاد ما شیعیان این است فقط پیغمبر بود و اهل بیت خودش به تعداد اندکی صحابه اعتقادشان این بود غیر از قرآن چیز دیگری به نام سنت واقعی رسول خدا هست که از زبان مبارک خود پیغمبر شنیدند.

آقای عمر ابن خطاب گفت «حَسبُنا کتاب الله» بعد به پیروان جناب خلیفه گفتند اهل کتاب یا اهل «حسبُنا کتاب الله» ایشان هم بخشنامه صادر کردند هر چه سنت از پیامبر هست نابودش کنید. پس به ‌آقای ابوبکر و عمر پیروان «حسبُنا کتاب الله» می گفتند چون ابوبکر و عمر سنت پیامبر را آتش زدند حتی جناب خلیفه دوم اجازه خارج شدن «زبیر» از «مدینه» را نداد. چون ایشان اعتقاد داشت این صحابه اگر به شهرها بروند سنت پیامبر را ترویج کنند عامل منحرف شدن مسلمانان می شوند.

سوالی که از آقایان «وهابی» داریم این که آقایان، شما همه صحابه را عادل می دانید بی تردید از وجدان خودتان بپرسید اولین کسی که دست و پای صحابه را قطع کرد از «مدینه» بیرون نرود چه کسی بود؟ شخص جناب خلیفه دوم.

برای همین خاطر بود که «عبد الله ابن مسعود، ابو درداء» و یکی،‌ دو نفر را زندانی کرد چرا  حدیث از پیغمبر می گویید؟ این در «تذکرة الحفاظ» آقای «ذهبی»، جلد 1، صفحه 7 آمده است. چرا می‌خواستید سنت پیغمبر منتشر نشود؟ به امام جمعه ها و استانداران بخشنامه کرد. اول روایت «...وأنا شریککم» مسئولیتش با من پس شما «وهابیون» به چه دلیل می گویید ما اهل سنت هستیم؟

اگر شما طرفدار ابوبکر و عمر هستید باید کتاب های که دارید آتش بزنید چرا آتش نمی زنید؟ سوال سوم: آقایان «وهابی» شما همان فرقه ای هستید که سی سال بعد از پیامبر معروف به پیروان «حسبُنا کتاب الله» بودید غیر از قرآن را قبول نداشتید. چطور شد امروز اهل سنت شدید؟ پس صفت آقای عمر شده «مَنْ قالَ حسبُنا کتاب الله» غیر از قرآن، سنت را قبول نداشت می گفت اجازه نمی دهم سنت رسول الله منتشر شود.

شما پیروان «حسبُنا کتاب الله» بعد از هزار و چهارصد سال هستید در حال حاضر هم شیر میدان مبارزه با شیعه شدید با کدام سنت؟ پس شما طرفدار کسی هستید که ضد سنت پیامبر بود و سنت پیامبر را آتش زد چون این ها اعتقاد داشتند سنت واقعی در اختیار علی است و باید نگذاریم سنت واقعی از بیت پیغمبر خارج شود.

باید کاری کنیم سنت از اعتبار بیافتد قرن چهارم پیروان آقای «احمد حنبل» شدید پس شما پیروان «حسبُنا کتاب الله» هستید که در پشت اهل سنت محترم مخفی و سنگر گرفته اید جواب ما را بدهید ما منتظر جواب هستیم. سوال این است که آقای عمر، اهل سنت است یا خیر؟ اگر بگویید اهل سنت است چرا سنت پیغمبر را آتش زد؟ این را به ما جواب بدهید.

مجری:

احسنتم خیلی ممنون از آقای «بهادری» عزیز که سوال خودشان را متوجه اولاً وجدان های بیداری کردند که پیرو حق و حقیقت هستند. ان شاء الله افرادی که دارای چنین وجدان های هستند قطعاً می توانند حق و حقیقت را تشخیص بدهند و با همین نوع سوال کردن ها می توانند به حقیقت ماجرا پی ببرند. تماس بعدی آقای «رضایی» ‌از «کرمانشاه» وصل شده است در خدمت شما هستیم بفرمایید.

آقای رضایی:

...در «مرآة العقول»، جلد 12، صفحه 525 امام صادق فرمود قرآنی که بر حضرت محمد نازل شد هفده هزار آیه است در شرح آن روایت در پاورقی «علامه مجلسی» نقل نموده است که روایات صحیح و صریح زیادی در باب نقد قرآن و تعبیرش است و اخبار، متواتر است و کنار گذاشتن آن ها مستلزم ترک هرگونه اعتماد به روایت است. فکر می کنم روایت در این زمینه کمتر از روایات امامت نیست. خواستم در مورد این روایت توضیح بدهید آیا چنین چیزی صحیح است؟

مجری:

سلامت و موفق باشید، خدا نگهدار! تماس بعدی آٔقای «موسوی» ‌از «زنجان» سلام علیکم بفرمایید.

بیننده: (آقای موسوی از زنجان – شیعه)

سلام عرض می کنم ... متأسفانه یک سری امام زمان دروغین هستند بعد از این که امام زمان از نظرها غایب شدند امام زمان های دروغین بسیاری را دیدیم که ادعای امامت کردند و ادعا کردند که مثلاً آقای فلانی، امام زمان است. اخیراً در سال های متوالی یا در همین ایام اگر زائران «کربلاء» از عمودهای «نجف» به سمت «کربلاء» بروند همین افراد در همان عمودها موکب زدند اعلام می کنند بزرگ قوم و فامیل ما امام زمان دروغین است. یعنی به نوعی امام زمان است.

 از ایشان می پرسیم شما از کجا می دانید آقای فلانی امام زمان شما است؟ می گوید نعوذ بالله در قرآن سوره و آیه جعل می کنند که خدا در فلان سوره و فلان آیه اعلام کرد یک امامی می خواهد بیاید امام دوازدهم شما است با همین مشخصات، با همین اسم، با همین فامیل، با همین قومیّت، با همین نژاد، با همین رنگ پوست و فلان و فلان...

این حرف خدا و قرآن نیست نعوذ بالله صد و بیست و چهار هزار پیامبر این حرف جعلی را تأیید کردند یازده امام این حرف را تأیید کردند. همچنین روایتی در طول اسلام معرفی نشده یا گفته نشد امام زمان شما از این قوم، از این کشور و از این نژاد است و ... این ها پیش زائران آقا امام حسین می آیند می گویند بزرگ فامیل ما امام زمان شما است. از حاج آقای «قزوینی» عزیز خواهش می کنم توضیحی در این خصوص بدهند.

مجری:

سلامت باشید خدا نگهدار شما. استاد جناب آقای «رضایی»‌ از «کرمانشاه»‌ تماس داشتن سوال شان نسبت به مبحثی که «علامه مجلسی» راجع به تحریف قرآن داشتن بود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بعضی از بزرگان ما مثل مرحوم «محدث نوری، علامه مجلسی» و ... با توجه به بعضی از روایات تقریباً قائل به تحریف بودند، البته نه تحریفی که امروز «وهابی»ها به ما بهتان می زنند. ولی حرف این ها فقط حرف مذهب نیست در کنار این ها بزرگانی مثل «شیخ مفید، شیخ طوسی،  علامه حلی، امام (رضوان الله تعالی علیه)» مرحوم آیت الله العظمی «خویی» و ... داریم که همه این مسئله را مفصل بحث کردند.

گمانم حق مطلب را آقایان ادا کردند مثلاً یک تعبیری از آقای «خویی» می آورم عبارت ایشان در کتاب «البیان»، صفحه 295 می گوید:

«أن حديث تحريف القرآن حديث خرافة وخيال»

داستان تحریف قرآن، داستان خرافات و خیال بافی است

«لا يقول به إلا من ضعف عقله، أو من لم يتأمل في أطرافه حق التأمل، أو من ألجأه إليه يجب القول به. والحب يعمي ويصم، وأما العاقل المنصف المتدبر فلا يشك في بطلانه وخرافته»

البيان في تفسير القرآن؛ نويسنده: السيد الخوئي (وفات : 1413)، ناشر: دار الزهراء للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت – لبنان: 1395 – 1975م، ص259

جز کسانی که ضعیف العقل هستند این را قبول ندارند.

 «امام (رضوان الله تعالی علیه)» در «تهذیب الأصول»، جلد 2، صفحه 165

«لا ينبغي ان يركن إليه ذو مسكة»

هیچ صاحب عقلی دنبال تحریف قرآن نیست!

كتاب: تهذيب الأصول؛ نويسنده: تقرير بحث السيد الخميني للسبحاني (وفات: 1410)، ناشر: انتشارات دار الفكر – قم، ج2، ص165

«سید مرتضی»‌ در «مجمع البیان»، جلد 1، صفحه 15 از «رساله جوابیه» سید نقل می کند قرآنی که امروز دست ما هست همان قرآنی است که در زمان رسول الله بوده است. «شیخ طوسی» به همین شکل «علامه حلی»‌ در «أجوبت المسائل المهنائيّة»، صفحه 121، مسئله 13 همین تعبیر را دارد.

اگر بعضی از بزرگان ما همچنین عقیده ای داشتند با توجه به بعضی از روایاتی که ما داریم همان طور که در کتب اهل سنت هم آمده است کتاب «تفسیر روح المعانی» مال آقای «آلوسی»، جلد 6، صفحه 193 از قول «عبد الله مسعود» مفسیر عصر صحابه و نبی مکرم می گوید:

«کُنّا»

 همه ما صحابه

«كنا نقرأ على عهد رسول الله ( صلى الله عليه و سلم ) ياأيها الرسول بلغ ماأنزل اليك من ربك إن عليا ولى المؤمنين وإن لم تفعل فما بلغت رسالته»

روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني؛ اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج6، ص193

آیه 167 سوره مائده را این طور می خواندیم

(يا أَيهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ أنَّ علیاً ولی المؤمنین وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ) در قرآن «أنَّ علیاً ولی المؤمنین» نداریم.

 آن های که می گویند شما قائل به تحریف هستید جواب بدهند این ها در حقیقت تفسیر و تبینی از نبی مکرم در مصداق آیه بود. بعضی از بزرگواران مثل «علامه مجلسی، صاحب حدایق، فیض کاشانی» و ...  تصور کردند مثلاً اگر این جا آمد (يا أَيهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ أنَّ علیاً ولی المؤمنین) آیه این طوری نازل شده است.

حال آن که نه در این جا اجتهاد و خطا کردند یک پاداش هم دارند. عزیزان دقت کنند حرمت بزرگان مان را باید حفظ کنیم بزرگان ما اجتهاد و خطا کردند مجتهد «إجتَهدَ فأصابَ فلَهُ اجران» مجتهد در اجتهادش اگر به واقع برسد خدا دو پاداش می دهد «وَ إن أخطأ فَلهُ اجرٌ واحد» اگر خطا کند خدا یک پاداش می دهد. این قانون کلی شیعه و سنی است همه بر این عقیده هستند.

مجری:

خیلی ممنون، تماس بعدی آقای «منصور»‌ از «ایرانشهر» سلام علیکم بفرمایید.

بیننده: (آقای منصور از ایرانشهر – شیعه)

خدمت حضرت آقای قزوینی و حاج آقای مرعشی عرض سلام و ارادت دارم!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

یکی از شعارهای آقا ولی عصر وقتی ظهور می کنند شعار «یا منصور» است

آقای منصور:

ان شاء الله خدا را در زمره آن ها قرار بدهد در سایه سار آقا ولی عصر بتوانیم زندگی با هدایتی داشته باشیم و از شیعیان و مخلصان واقعی باشیم. در مورد فرزند خلیفه دوم «عبد الله ابن عمر» با آقا امیر المؤمنین بیعت نکرد و آن سرنوشت را تا آخر رفت و با پای «حجاج» بیعت کرد.

 از آن طرف «زبیر» فامیل نزدیک آقای امیر المؤمنین بود گویا پسر عمه امیر المؤمنین بود هم خودش بیعت نکرد و در زمان «مختار» والی «مکه» بود می خواستم بدانم سرانجام «عبدالله ابن زبیر» چه شد؟ یک شبهه ای در رسانه ها پخش شد آقا رسول الله گربه سیاهی داشتند از همان ظرفی که آن گربه آب می خورد آقا رسول الله وضو می گرفتند. این موضوع اصلاً قابل قبول نیست هرچند این سوال شاید در شأن برنامه نباشد شبهه است چون در ذهن ها خیلی ایجاد تردید می کند این حرف در شأن آقا رسول الله نیست این را توضیح بدهید.

 این جا در مسجد اهل سنت یک مولوی از قول آقا رسول الله صحبت می کرد ایشان فرمودند اگر در خانه ای مردانی باشند که نماز نمی نخوانند زنان و بچه ها را بیرون کنید و آن خانه را آتش بزنید. من داشتم از کنار آن مسجد رد می شدم این حرف را شنیدم میخ کوب شدم در این مورد توضیح بدهید. دیگر این که شما نعمت های بهشتی را فرمودید دیدن ذات اقدس الهی در قیامت و بهشت آیا با چشم سر دید و این نعمت و افتخار نصیب شان می شود یا خیر؟ خیلی ممنونم

مجری:

خیلی ممنون موفق باشید، تماس بعدی آقای «مظفری»‌ از «مشهد مقدس» سلام علیکم بفرمایید.

بیننده: (آقای مظفری از مشهد – شیعه)

سلام عرض می کنم... یک سوال در مورد ظهور داشتم می خواستم بدانم روایت های که در مورد «سید خراسانی» آمده است آیا ممکن است «سید خراسانی» همان «مقام معظم رهبری» باشند یا خیر؟

مجری:

موفق باشید خدا نگهدارتان. آقای «موسوی»‌ از «زنجان» نسبت به افرادی که ادعای امام زمانی می کنند می خواهند خودشان را با صفاتی که بعضاً در برخی روایات ذکر شده است مهدی حقیقی معرفی کنند آیا به چنین صحبت های و ادعاهای می شود گوش داد؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

امام زمان (سلام الله علیه) همان طور که آیت الله العظمی «صافی گلپایگانی» در کتاب «منتخب الأثر»شان پنج هزار روایت آوردند. ویژگی های حضرت مهدی (ارواحنا فداه) این که فرزند چه کسی است؟ مادرش کیست؟ پنج هزار روایت از نبی مکرم و ائمه داریم. کسی غیر از حضرت ولی عصر ادعای امامت کند در روایت داریم ملعون است خدا او را لعنت می کند.

هر کس با هر مقامی بخواهد باشد، خدای عالم یک امام زمان آفریده است آن هم فرزند امام عسکری و نرجس خاتون (سلام الله علیه و علیها) است فقط یک مهدی در اسلام داریم هم اهل سنت هم شیعه بر این قائل هستند.

اهل سنت می گویند هنوز به دنیا نیامد به دنیا خواهد آمد. ما معتقد هستیم سال 255 هجری به دنیا آمده، 260 غیبت صغریٰ بود سال 329 غیب کبریٰ شروع شده است.

ولذا این های که این طور چرندیات می بافند و ادعاهای باطل دارند کلهم باطل هستند؛ حتی هیئتی از علما و بزرگواران «نجف» روزی به منزل ما تشریف آورده بودند یکی از این ها گفت آماری که ما داریم الان در «عراق» نزدیک به 150 نفر ادعای مهدویت می کنند. این ها سیاست «آمریکا» است، امام زمان های دروغینی در جامعه درست کند عقیده جوان های شیعه را نسبت به مهدویت تضعیف کند.

لذا برای هیچ کدام از این ها ارزش قائل نیستیم این ها را مطرود و موجب لعن خدا و ملائکه و جمیع جن و انس می دانیم؛ ولی باید جوان های ما برای پاسخگویی به این شبهات آگاه باشند با آگاهی به ویژگی های حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) بتوانند تعدادی از جوان های که اسیر شدند نجات بدهند و دیگر جوان ها را هم نگذارند اسیر شوند.

مجری:

آقا «منصور» از «ایرانشهر» دو سوال اول شان نسبت به «عبد الله ابن عمر» و «عبد الله ابن زبیر» بود بعد از این که با امیر المؤمنین بیعت نکردند سر انجام شان چه شد؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

«عبد الله ابن عمر» با امیر المؤمنین بیعت نکرد، در قضیه «واقعه حَرّه» که مردم «مدینه» علیه حکومت «یزید» قیام کرده بودند «یزید» دستور داد سپاهیانش ریختند حدود هفتصد نفر از «مهاجرین» و «انصار» ده هزار غیر از «مهاجر» و «انصار» را به قتل رساندند. سه شبانه روز ناموس مردم را بر سپاهیان حلال کرد، بیش از هزار فرزند نا مشروع به دنیا آمد و ...

همین آقا زاده پیش حاکم «مدینه» آمد گفت حدیثی از پیغمبر به یادم آمد، آمدم این حدیث را برای شما بگویم پیغمبر فرمود:

«مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةُ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»

رسول اکرم فرمود هر کس بمیرد بیعت امام زمان در گردنش نباشد مرگش، مرگ جاهلی است!

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي،  ج 3، ص 1478، ح1851

این های که در برابر «یزید» امام زمان است قیام کردند و از دنیا رفتند مرگ شان، مرگ جاهلی است این آقا وقتی که امیر المؤمنین خلیفه شد حاضر نشد بیعت کند، یادش نیامد.

 ولی همین آقا در «مدینه» یا «کوفه» شبانه درِ خانه «حجاج ابن یوسف ثقفی»‌ جنایتکارترین فرد تاریخ رفت. قاتل بیش از صد و بیست هزار شیعه! صد و بیست هزار شیعه زن و مرد به شهادت رساند.

 «عمر ابن عبد العزیز» می گوید اگر فردای قیامت تمام اقوام و ملل جانی ترین افرادشان را بیاورند در یک کفه بگذارند، ما هم «حجاج»مان را بیاوریم در کفه دیگر بگذاریم کفه ما سنگین تر خواهد شد. «عبدالله ابن عمر» پای او را به قصد بیعت با «هشام ابن عبد الملک» بوسید. این است نتیجه کسی که بیعت نکرد!

تمامش در مصادر اهل سنت آمده است فرصت نیست وقت باشد ان شاء الله در بحث «حبل المتین» مان به این مباحث می رسیم.

مجری:

سوال دیگرشان در فضای مجازی زیاد مطرح می شود پیامبر، گربه ای داشتند ظاهراً در منابع حدیثی چیزی نیست؛ اما صرفاً از این روایت استفاده کردند پیامبر آبی به گربه ای دادند اما ادعا شد پیامبر گربه ای داشتند و با این گربه حشر و نشر داشتند!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در روایت داریم رسول اکرم فرمود «ألحرِة من اهل البیت»؛ گربه جزء اهل بیت است با حیوانات دیگر فرق می کند. در این زمینه غذا دادن و احترام کردن به او و ... روایات زیاد داریم بزرگان مان هم به همین شکل «علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه)» گربه ای همراه با بچه اش داشت شخصاً هر روز غذا به او می داد. «علامه طباطبایی» از اولیاء الله و اوتاد است.

دید روزی گربه با بچه اش نیست، خانمی که پیش خدمت بود گفت بچه گربه ته چاه رفت کاری کردم آقا صدای گربه را نشنود ولی صدای گربه ته چاه به گوش آقا رسید گفت قضیه چه است؟ گفتم قضیه این است گفت بروید کسی را بیاورید درِ چاه را باز کند ته چاه برود این حیوان را بیرون بیاورد چه کسی؟ «علامه طباطبایی» صاحب «تفسیر المیزان» که از اوتاد و اولیاء الله بوده است این ها را داریم.

ولی باید رعایت کنیم اگر موی گربه در لباس یا سجاده مان باشد نماز باطل است البته آقای «خویی» می فرماید اگر یکی، دو تا باشد اشکال ندارد؛ ولی غالب آقایان نمی گویند موی گربه در بدن باشد نماز باطل است شاید به خاطر این است که انسان حشر و نشر آن چنانی نداشته باشد احترامش کند، غذایش را بدهد اگر ممکن است جای مخصوصی برای این ها قرار بدهد با زندگی انسان آمیخته نشود مویش همه جا را فرا بگیرد.

مهمانی خانه آدم می آید وقتی می خواهد برود تمام لباسش پر از موی گربه باشد. ولی در میان حیوانات این است «الحِرةُ مِنْ أهل البیت»

مجری:

برای افرادی که ادعای حامی حقوق حیوانات بودند از آن طرف فکر می کنند اسلام به شدت با این جریانات مخالف هست این مطالب برای ما درس دارد. سوال دیگر در برخی روایات ذکر شده است اگر در خانه کسی باشد نماز نخواند فلان و فلان مصائب بر آن خانه وارد می شود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با بی نمازی بحث زیاد داریم، روایت داریم شاید این روایت را چهل و پنج سال قبل دیدم کتابی در «حوزه علمیه سردار قزوین» بودیم اولین کتابی که دوستان به ما دادند (اسم کتاب را فراموش کردم) آن جا در رابطه با تارک الصلاة آمده بود. روایات متعدد داریم

«مَنْ تَرَكَ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ كَفَر»

عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية؛ نويسنده: ابن أبي جمهور، محمد بن زين الدين‏ (تاريخ وفات مؤلف: زنده در 901 ق‏) ، محقق / مصحح: عراقى، مجتبى‏، ناشر: دار سيد الشهداء للنشر، قم: 1405ق، ج2، ص224

قرآن هم خیلی صریح می گوید کسانی که وارد جهنم می شوند

(مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ * قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ)

چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! می ‌گويند: ما از نماز گزاران نبوديم

سوره مدثر (74): آیات 42 و 43

(مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ) چه چیز باعث شد شما گرفتار آتش جهنم شدید؟ (قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ) نماز نمی خواندیم این منطق قرآن است از آن طرف دارد

«مَنْ أَعَانَ عَلَى تَارِكِ الصَّلَاةِ بِلُقْمَةٍ أَوْ كِسْوَةٍ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ سَبْعِينَ نَبِيّاً أَوَّلُهُمْ آدَمُ وَ آخِرُهُمْ مُحَمَّد»

قریب به این مضمون هر کس به بی نماز یک لقمه غذا یا یک لیوان آب بدهد تعبیرش این است که گویا هفتاد پیغمبر را به قتل رسانده است!

جامع الأخبار( للشعيري)؛ نويسنده: شعيري، محمد بن محمد (تاريخ وفات مؤلف: قرن 6)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: مطبعة حيدرية نجف، بی تا، ص74

تعابیر دیگری هم هست چون اعتماد خیلی زیاد ندارم عرض نمی کنم.

 ولذا کمک کردن به بی نماز اگر موجب تشویق او در کار بی نمازی است قطعاً خلاف شرع است اگر کمک کردن به بی نماز باعث شود نفوذ کلام داشته باشیم

 «الإنسان عبيد الإحسان‏»

هر انسانی بنده احسان است. اگر به یک بی نمازی ما چهار تا خدمت و کمک کردیم، محبت ما در دلش می‌ماند وقتی به او بگوییم نماز بخوان، قطعا تأثیر گذاری ما بیشتر خواهد شد. اگر این کمک‌ها باعث بشود بی نماز، از بی نمازیش دست بردارد قطعا مرضی است.

اگر کمک ما باعث بشود که این شخص در بی نمازی خودش اصرار بورزد، بگوید ما که نماز نمی‌خوانیم در رزق و روزی ما هم فلانی‌ها کمک می‌کند قطعا این جا باید تجدید نظر کرد.

مجری:

تشکر می‌کنم، آقای «مظفری» از «خطه خراسان» راجع به «سید خراسانی» و تطبیق آن پرسیدند!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

برادر عزیزم! من بارها این مطلب را گفتم این‌که ما بعضی از روایات را با شخصیت‌های معاصر تطبیق کنیم این خلاف شرع است. دیگر ما از «سید ابن طاووس» بالاتر نداریم، ایشان بارها خدمت حضرت ولی عصر مشرف شده بود.

ایشان در وصیت خود به پسرش «محمد» می‌گوید آن کسی که در روایات آمده یک عالمی قبل از ظهور می‌آید آن من هستم و ظهور هم نزدیک است. «سید ابن طاووس» سال ششصد و شصت و چهار از دنیا رفته است تا الان هفتصد- هشتصد سال گذشته از ظهور خبری نشده است.

یا وقتی «ملک عبدالله» از دنیا رفت بعضی از اعاظم گفتند روایت است رسول اکرم یا امام صادق فرمود اگر مرگ «عبدالله» را به من بشارت بدهید من ظهور حضرت مهدی را به شما بشارت می‌دهم الان نزدیک ده – پانزده سال است «ملک عبدالله» از دنیا رفته ولی خبری از ظهور نیست.

همچنین در رابطه با «سید خراسانی» به همین شکل است.

من تقاضایم این است که دوستان این مسائل را تطبیق به شخصیت‌ها نکنند، شاید باشد و شاید هم نباشد. ویژگی‌های خاصی برای «سید خراسانی» است ما از خدا می‌خواهیم که ان شاءالله این‌ها تطبیق بر «مقام معظم رهبری» یا دیگر بزرگان ما بشود.

ما از خدایمان است که همچنین اتفاق بیفتد ولی این که بیاوریم قاطعانه این‌ها را تطبیق کنیم و بعد نشود جوان‌ها در اعتقادات شان متزلزل می‌شوند می‌گویند این که گفتند نشد از کجا معلوم دیگر حرف‌های مذهب و ائمه این طوری نباشد!

لذا تقاضای بنده از همه عزیزان این است مراقب باشند غالب روایات علائم الظهور ضعیف است. (این مطلب را قاطعانه می‌گویم)

یک بزرگواری از «مرکز تخصصی مهدویت» یک روز نزد من آمد گفت می‌خواهم شما استاد راهنمای پایان نامه من باشید طلبه سطح سه یا سطح چهار بود گفتم موضوع بحث تان چیست؟ گفت احادیث قبل از ظهور است. به ایشان گفتم شما برو از هفتصد – هشتصد تا حدیثی که است پنج تا حدیث با سند صحیح بیاور من استاد راهنمای شما می‌شوم.

الان شش – هفت سال از آن صحبت گذشته دیگر خبری از ایشان نشده است!

حتی ما روایت صریح داریم عرض کردم، امام صادق (سلام الله علیه) فرمود در علائم حتمیه هم خدای عالم بدا برایش حاصل می‌شود، چیزی که بدا حاصل نمی‌شود ظهور حضرت مهدی است.

بالاترین ظهور، ظهور است قوی‌ترین علامت ظهور، ظهور حضرت مهدی است. وقتی حضرت آمد یقین می‌کنیم که آمده است. و این که قبل از آمدن ایشان چه اتفاقی می‌خواهد بیفتد حتی «سفیانی و دجال» باشد روایت می‌گوید شاید از طرف خدای عالم بدا حاصل بشود بدون این که «سفیانی» بیاید حضرت مهدی ظهور کند. یا بدون این که «دجال» ظهور کند حضرت مهدی (ارواحنا فداه) بیاید.

ما تلاش مان این باشد فرمایش خود حضرت است:

«وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ فَرَجَكُمْ»

الخرائج و الجرائح‏؛ نويسنده: قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله‏ (تاريخ وفات مؤلف: 573 ق‏)، محقق / مصحح: مؤسسة الإمام المهدى عليه السلام‏، ناشر: مؤسسه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف‏، قم: 1409ق، ج3، ص1115

دوستان شما را به خدا، در قنوت نمازتان دعا کنید، در رکوع تان دعا کنید، در سجده‌هایتان دعا کنید، در سجده آخر دعا کنید بعد از سلام تان اول دعایتان برای فرج باشد.

وقتی برای امام حسین گریه می‌کنید این را از آیت الله «بهجت» می‌گویم قبلا هم عرض کردم نقل می‌کند از عالمی که خدمت آقا امام زمان مشرف شده بود این کلام خود حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) است. اگر کسی برای جدم امام حسین گریه کند و بعد از آن برای فرج من دعا کند من شخصا برای او دعا می‌کنم!

دعای ما در حق‌مان معلوم نیست قبول بشود یا قبول نشود، ولی دعای حضرت ولی عصر در حق ما قطعا به اجابت می‌رسد. یعنی امروز دعایی بالاتر از دعا برای فرج نیست.

شما وقتی دل تان می‌سوزد مشکلات و گرفتاری دارید، بدترین مشکل برای شما است اگر آمدی در بدترین مشکلات گفتی خدایا اگر یک حاجت بخواهی به من بدهی فرج امام زمان است بعد برای رفع مشکلات خودت دعا کنی معلوم می‌شود دوست امام زمان هستی، معلوم می‌شود برای امام زمان و فرجش احترام قائل هستی!

در بدترین حالات این را بگویی خدا اگر امشب یا امروز یک حاجت می‌خواهی به من بدهی آن فرج آقا امام زمان باشد بعد تفضل می‌خواهی بکنی دومی، سومی، چهارمی و پنجمی این حاجت‌های من را خدایا برآورده کن.

مجری:

خیلی عالی! تشکر حسن ختام بسیار شرینی بود، از محضرتان استفاده کردیم، همچنین تشکر می‌کنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند ان شاءالله موفق و مؤید باشید حسن ختام ما همین دعا باشد اللهم عجل لولیک الفرج!





Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
* کد امنیتی:
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها