برنامه «حبل المتین» - 14 11 1403
عنوان برنامه: کرامات امام حسین (علیه السلام) و حضرت عباس(سلام الله علیه) و بررسی روایات خلافت و مهدویت از منابع اهل سنت
کلیدواژه: اعیاد شعبانیه؛ حضرت امام حسین (علیه السلام)؛ حضرت امام عباس (علیه السلام)؛ باب الحوائج؛ حاجت؛ امامت؛ نصب امام؛ اهل سنت؛ شیعه؛ شبهه!
استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی
مجری: آقای علی اسماعیلی
مجری:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛
به نام خدایی که جان میدهد * زبان را به گفتن توان میدهد
الهی إِياكَ نَعْبُدُ وَإِياكَ نَسْتَعِينُ
سلام، درود و ارادت محضر شما دوستان عزیز، بینندگان گرانقدر شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) ماه، ماه شعبان المعظم هست امشب، شب ولادت با سعادت و نورانی علمدار «کربلاء» قمر منیر بنی هاشم ابا الفضل العباس (سلام الله علیه) است، امروز هم روز سوم شعبان المعظم ولادت با سعادت و نورانی سید و سالار شهیدان حضرت ابا عبد الله الحسین (سلام الله علیه) عرض تبریک خدمت همه مشتاقان، شیفتگان و ارادتمندان به باب الحوائج «کربلاء» ابا الفضل العباس می گوید
ای به فدای سر و جان و تنت * این ادب آمدن و رفتنت
روز ولادت قدمی پشت سر * وقت شهادت قدمی پیش تر
وقتی که ولادت در ماه شعبان المعظم هست حضرت ابا الفضل روز چهارم شعبان و امام حسین روز سوم شعبان است اما وقتی وقت شهادت می شود دهه محرم، روز عاشوراء اول ابا الفضل به شهادت می رسد و بعد امام حسین، یا برای ادب یک روز، روز تاسوعا و بعد روز عاشوراء است. همه این ها نشان ادب و بزرگواری حضرت ابا الفضل العباس است.
به حق این مولود پر خیر و برکت که امشب دل وجود نازنین آقا جان مان، مولای مان امیر المؤمنین شاد است خدا دسته گل به او عنایت کرده است. دل حضرت ام البنین و حضرت فاطمه مرضیه (سلام الله علیهما) هم شاد است ان شاء الله دل های شما هم شاد باشد و عرض می کنیم
«يَا كَاشِفَ الْكُرَب عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْیكَ»
ان شاءالله همه تان حاجت روا بشوید، هرجا که هستید غم و غصه از دل تان بیرون برود!
با افتخار خدمت شما هستیم برنامه «حبل المتین» را از این شبکه نورانی تقدیم حضورتان میکنیم. در محضر استاد بزرگوار و گرانقدر حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» هستیم، حضرت استاد سلام علیکم و رحمة الله ایام و اعیاد بر شما مبارک باشد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته همچنین به جنابعالی و بینندگان عزیز تبریک عرض می کنیم
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع فَمَا شَيْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.
خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم.
اعیاد شعبانیه ولادت آقا امام حسین (سلام الله علیه)، ولادت آقا قمر بنی هاشم (سلام الله علیه)، ولادت آقا امام سجاد، ولادت آقا ولی عصر صاحب العصر و الزمان چه ماه پر برکتی هست.
همه این ها ان شاء الله مقدمه ای است به برکت و شفاعت این بزرگواران خودمان را برای ورود به ماه ضیافة الله و مهمانی خداوند تبارک و تعالی آماده کنیم!
برنامه مان این است ابتدا یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) کرده باشیم بعد برنامه مان را آغاز کنیم.
مرحوم آیت الله العظمی «شیخ محمد حسین اصفهانی» مشهور به «کمپانی» از مراجع بزرگوار و استاد آیت الله العظمی «خویی» اشعار زیادی در رابطه با اهل بیت بویژه صدیقه طاهره دارد یکی از اشعارش شعر مشهور دخترِ فکرِ بِکر من هست
دختر فکر بکر من غنچه لب چو وا کند * از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
ناطقه مرا مگر روح قدس مدد کند * چشم دل از نظاره در مبدأ و منتها کند
مطلع نور ایزدی مبدأ فیض سرمدی * جلوه او حکایت از خاتم انبیاء کند
لیله قدر اولیاء نور نهار اصفیاء * صبح جمال او طلوع از افق علاء کند
وحی نبوتش نسب جود و فتوتش حسب * قصه ای از مروتش سوره هل اتی کند
لوح قدر به دست او کلک قضا به شصت او * تا که مشیت الهیه چه اقتضاء کند
در جبروت حکمران در ملکوت قهرمان * در نشئات کن و فکان حکم بما تشاء کند
عصمت او حجاب او عفت او نقاب او * سر قدم حدیث از آن ستر از او حیاء کند
قبله خلق روی او کعبه عشق کوی او * چشم امید سوی او تا به که اعتناء کند
زهرا جان امشب یکی از بهترین شب ها هست میلاد فرزند عزیز و دلبندت سید الشهداء و فرزند دیگرت قمر بنی هاشم و فرزند دیگرت آقا سید الساجدین (سلام الله علیهم) بی بی جان مادر عالم هستی تبریک می گوییم. به احترام این سه نازنینت گوشه چشمی به ما کن به قول بعضی از آقایان چادر خاکیت را تکان بده ما هم به فیض برسیم.
در رابطه با سید الشهداء جلسه قبل و امروز ویژه برنامه ای بود دوستان به اندازه کافی استفاده کردند نسبت به امام حسین هر چه هست گفتند فقط یک جمله بگویم. روایتی منقول از امام صادق (سلام الله علیه) است فرمود:
«کُلُّنا سُفُنُ النجاةِ»
همه ما ائمه کشتی نجات هستیم
«ولکِنْ سفینةُ جَدّي الحُسین أَوْسَعُ وفی لُجَجِ البحار أسْرَعُ»
کشتی امام حسین سریع السیرتر است از دو جهت یکی این که اگر درهایی را انسان بزند درها بسته باشد باز نشود درِ خانه امام حسین بیاید درِ خانه امام حسین برای همیشه باز است.
شیعه، سنی، «وهابی و ناصبی» باشد در خانه او سیاه، سفید، مسلمان و غیر مسلمان نمی شناسد. در ایام عاشوراء، «هندوها» گاو پرست هستند خدا را قبول ندارند و نمی شناسند ولی روز عاشوراء عشق به امام حسین او را وادار می کند از کوه مخصوص شان با چه زحمتی بالا می روند برای امام حسین عَلَمْ به پا و عزاداری می کنند.
امام حسین از هر طیفی برای خودش عاشق دارد، از طرفی دیگر کشتی امام حسین سریع السیرتر است اگر چنان چه کسی به دیگر بزرگواران متوسل بشود دو، سه اربعین ولی اگر پیش امام حسین با خضوع و خشوع برود حالت انقطاع و اضطرار داشته باشد همان لحظه اول یا حسین، لبیک دنبال دارد در او هیچ شک و شبهه ای نیست.
اما برادر بزرگوارش قمر بنی هاشم چه برادری آدم نمی داند در رابطه با قمر بنی هاشم چه کند
ای حرمت قبله حاجات ما * یاد تو تسبیح مناجات ما
تاج شهیدان همه عالمی * دست علی ماه بنی هاشمی
عم امام و اخ و ابن امام * حضرت عباس علیه السلام
مکتب تو مکتب عشق و وفاست * درس الفبای تو صدق و صفاست
گمان نمی کنم کسی در زندگی به قمر بنی هاشم متوسل بشود بگوید قمر بنی هاشم به ما نگاه نکرد.
«يَا كَاشِفَ الْكُرَب عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْیكَ الحُسَیْن»
مرحوم «قاضی» از عرفای بزرگ استاد مثل آیت الله العظمی «بهجت» و دیگران است می گوید چهل سال ریاضت کشیدم توسل، ختومات داشتم نتیجه ای ندیدم خیلی دلم گرفته بود بین الحرمین بودم دیدم بزرگی رو به من کرد جمله ای گفت، گفت سید چرا از قمر بنی هاشم غافل هستی؟ گفت این عبارت ایشان آن چنان در من زلزله ایجاد کرد زمین افتادم.
بعد از چند لحظه بلند شدم حرم قمر بنی هاشم (سلام الله علیه) آمدم دیدم درهای توحید به رویم باز شد و دارای چشم برزخیه، طی الارض و تشرف به خدمت حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) شدم.
هر چه در رابطه با مرحوم «قاضی (رضوان الله تعالی علیه)» بگویم کم گفتیم. در میان متأخرین مثل ایشان را یا می گوییم نداشتیم و یا کم داشتیم.
ایشان می گوید راه رسیدن به امام حسین فقط ابو الفضل است، ایشان باب الحسین است کسی می خواهد از امام حسین حاجت بگیرد باید درِ خانه قمر بنی هاشم را بزند. قطعاً امام حسین (سلام الله علیه) حرف برادرش قمر بنی هاشم را زمین نمی اندازد. مخصوصاً کسی که در مسائل معارف، سیر و سلوک می خواهد درهای توحید به رویش گشوده شود یک راه دارد آن هم نگاه ملکوتی امام حسین است.
راه رسیدن به امام حسین آقا قمر بنی هاشم است. همیشه به دوستان مان می گوییم «کربلاء» مشرف می شوید قبل از این که به حرم امام حسین بروید به حرم قمر بنی هاشم بروید ایشان رئیس دفتر امام حسین هستند از ایشان اجازه بگیرید ایشان باب الحسین است بعد طرف حرم امام حسین بروید.
یکی از دوستان می گفت وارد حرم قمر بنی هاشم شدیم دیدم بنده خدایی که ناراحتی روانی دارد با زنجیر به گوشه ای ضریح امام بستند این بنده خدا مدام خودش را این طرف و آن طرف می زد. به زحمت بستگانش این شخص را حفظ می کنند.
فردا صبح آن جا رفتیم دیدم پاهایش هنوز به زنجیر بسته است از ضریح امام جدا نکردند ولی حالش خیلی خوب است. تعجب کردیم به شخصی که آن جا ایستاده بود گفتم چه شد؟ گفت ایشان به دروغ قسمی به حضرت ابو الفضل خورد از آن به بعد رعشه و ناراحتی اعصاب گرفت خودش را می زد تا دیدیم هیچ راهی نیست گفتیم در خانه قمر بنی هاشم بیاوریم و متوسل به خود حضرت بشویم شب اول این جا آوردیم الحمد لله قمر بنی هاشم، عنایتی کرد.
آقایان «عرب»ها عقیده خاصی به قمر بنی هاشم دارند یکی از مراجع به نظرم «سید بحر العلوم» می گفت در حرم قمر بنی هاشم مشغول خواندن زیارتنامه بودم دیدم «عربی» بچه ای را داخل چیزی شبیه برانکارد آورد و گذاشت گفت یا ابا فاضل فرزندم بیمار است شفایش بده بچه بلند شد و با پای خودش راه رفت.
گفت خیلی منقلب شدم گفتم یا قمر بنی هاشم این «عرب» آمد در یک لحظه با یک جمله یا ابا الفضل فرزندم بیمار است شفایش بده بروم. ولی ما این جا می آییم گریه و زاری می کنیم گفت در عالم مکاشفه یا رؤیا دیدم قمر بنی هاشم فرمود سید حاجت شما را ندهیم از در خانه ما نمی روید دوست داریم این جا بیایید گریه و التماس کنید.
ولی اگر به این «عرب»ها اگر یک دفعه نگاه نکنیم می روند بر نمی گردند فرق شما با این ها، این است.
به قدری کرامات از حرم قمر بنی هاشم نقل شد دوستان اگر در اینترنت کرامات حضرت ابو الفضل جستجو کنند.
مجری:
همه هم ثبت شده است!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، حتی بعضی از کرامات خیلی عجیب مغز آدم سوت می کشد. در زمان «سلطان حسین» نقل می کنند «یهودی» به نام «شمعون» همسرش مُردْ قسم خورد انگشتر همسرش به انگشت هر زنی اندازه باشد او را به همسری بر گزیند یا کفش همسرش به پای هر زنی بخورد.
می گفت سه، چهار سال هر چه در میان زن های بیوه و مجرد گشتم نشد تا روزی دخترش انگشتر را در انگشتش کرد و کفش هم اندازه اش بود. پدر خیلی ناراحت شد برای من زن پیدا نکردید گفت امروز انگشتر را در انگشتم کردم اندازه ام شد. گفتم پدر خجالت بکش من دختر تو هستم گفت این حرف ها سرم نمی شود.
داستانش خیلی مفصل است اگر بخواهیم بگوییم نیم ساعت طول می کشد دختر می گوید یک همسایه شیعه داشتیم گفت ما آقایی به نام ابو الفضل داریم در خیلی از سختی ها، مشکلات و بن بست های که هیچ راهی نیست نجات مان می دهد. گفت پشت بام رفتم گفتم یا ابا الفضل مسلمان نیستم «یهودی» هستم شما را نمی شناسم ولی از همسایه ها چیزی شنیدم من را نجات بده.
خودم را از بالای پشت بام پرت کردم دیدم بیرون شهر هستم «سلطان حسین» در خواب دیده بود به شکار برو، برای شکار آمده بود با این دختر «یهودی» برخورد می کند میگوید من شکارم را به دست آوردم و این خانم اول کشور میشود (داستان مفصلی دارد) پدرش به نوعی او را فریب می دهد می گوید باید همسر من بشوی دست و پایش را می برد باز متوسل به آقا قمر بنی هاشم (سلام الله علیه) می شود از خدای عالم می خواهد از صدیقه طاهره مادرشان می خواهد، بعد قمر بنی هاشم شفا میدهد دست و پای قطع شده اش را بر میگرداند!
قمر بنی هاشم کاری می کند که حضرت عیسی کرد کاری می کند که حضرت موسی شاید نتوانست انجام بدهد. خدای عالم به ابو الفضل (سلام الله علیه) مقامی داد که اولیاء خدا جز معصومین (سلام الله علیهم) آرزوی یک لحظه از مقام قمر بنی هاشم را دارند. امیدواریم که ان شاء الله امشب، شب میلاد این بزرگوار است به احترام مادرش صدیقه طاهره یک نظر لطف و عنایتی به ما و بینندگان عزیزمان داشته باشد.
مجری:
ان شاءالله خداوند قسمت همه مان بکند.
شب میلاد ادب حرف ادب باید زد * حرف زیبا پسر شاه عرب باید زد
...امشب مفصل درباره حضرت امام حسین و حضرت ابا الفضل صحبت کردیم. اما می خواهیم سراغ بحث همیشگی خودمان در برنامه حبل المتین برویم. موضوع امامت و ولایت هر هفته تقدیم می کردیم و در خدمت استاد بودیم درس های از امامت و ولایت و رسیدیم به بحث وجوب نصب امام از دیدگاه فریقین؛ استاد یک خلاصه دو، سه دقیقه اگر صلاح بدانید بفرمایید تا ان شاء الله سراغ سوالات جدیدم بروم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
در رابطه با واژگانی که در رابطه با بحث ولایت و امامت مورد استفاده می گیرد بحث کردیم واژه امام، واژه خلیفه، واژه ولی و واژه مولا تا رسیدیم به آن جایی که بحث وجوب نصب امام بود. علمای بزرگ اهل سنت عمدتاً یا قاطبتاً بر این عقیده هستند نصب امام واجب است.
به قدری بر این پافشاری دارند می گویند صحابه، جنازه نبی مکرم را رها کردند در «سقیفه» برای نصب امام رفتند چون نصب امام واجب بود.
این بحث ها را کردیم اقوال علماء را آوردیم آیات و روایاتی که دارند استدلال می کنند این ها را آوردیم. سوالی هم طرح کردیم اگر از عزیزان اهل سنت روی خط آمدند بتوانند این سوال را جواب بدهند از ایشان تشکر می کنیم.
سوال این است: اگر واقعاً نصب امام در این درجه اهمیت دارد حتی جنازه پیغمبر را رها کنند کفن، غسل و دفنش را کنار بگذارند برای نصب امام بروند. چطور شد وجوب نصب امام به این اهمیت، صحابه اقدام کردند ولی نبی مکرم این وجوب مهم را نادیده گرفت؟
پیامبر در طول 23 سال هیچ حرفی در رابطه نصب امام و خلیفه نزدند حداقل نفرمودند آی مردم، بعد از من نصب امام واجب است اگر من هم از دنیا رفتم جنازه من را رها کنید بروید امام برای خودتان نصب کنید.
این را اگر دوستان عزیزان اهل سنت روی خط بیایند جواب بدهند تشکر ویژه داریم. تا این که بحث های ما رسید به آن جایی که ناگزیر از نصب امام هستیم.
عبارت های بزرگان را آوردیم تا وجوب نصب امام از دیدگاه شیعه را مطرح کردیم امیر المؤمنین در «نهج البلاغه» در جای دیگر می فرماید بله نصب امام دو حالت دارد یک دفعه این هست بر این تصور باشیم خدا کسی را برای امام و خلافت معین نکرد پیغمبر هم کسی را به عنوان خلیفه معین نکرده است، بله در این صورت بر مردم واجب است امامی را برای خودشان انتخاب کنند.
ولی اگر چنان چه خدای عالم، خلیفه معین کرد و نصب خلیفه را هم به عهده خودش گذاشت نسبت به حضرت آدم می گوید
(إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً)
من در روی زمين، جانشينی [= نماينده ای] قرار خواهم داد.
سوره بقره (2): آیه 30
نسبت به حضرت داود می گوید:
(يا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ)
ای داوود! ما تو را خليفه و (نماينده خود) در زمين قرار داديم؛
سوره ص (38): آیه 26
نسبت به حضرت ابراهیم می گوید:
(إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا)
من تو را امام و پيشوای مردم قرار دادم!
سوره بقره (2): آیه 124
ما بحث خارجی که در حوزه علمیه داریم به واژه خلیفه رسیدیم بعضی از کسانی که ادعای تشیع دارند ولی از تشیع هیچ بهره ای نبردند می گویند امیر المؤمنین خودش را خلیفه نمی دانست. بعضاً صدر روایت را می گیرند ذیلش را رها می کنند شخصاً بررسی داشتیم دیدیم نزدیک صد و پنجاه روایت از نبی مکرم، از حضرت امیر تا حضرت مهدی داریم واژه خلیفه استعمال شده است.
«وأنت خليفتي في كل مؤمن من بعدي»
السنة؛ اسم المؤلف: عمرو بن أبي عاصم الضحاك الشيباني الوفاة: 287، دار النشر: المكتب الإسلامي - بيروت - 1400، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ج2، ص565، ح1188
فقط از خود حضرت امیر بیش از چهل روایت پیدا کردیم فرمود من خلیفه پیغمبر هستم پیغمبر من را به عنوان خلیفه معین کرد. از نبی مکرم نقل می کند آی مردم شاهد باشید خدا من را به نبوت انتخاب کرد علی را هم به خلافت و او خلیفه بعد از من در میان امتم است.
اگر این هست نیازی به این که مردم جمع بشوند خلیفه معین کنند نیست به تعبیر آقا امام هشتم (سلام الله علیه) فرمود بحث امامت یک بحثی در ردیف رسالت است. امام باید کسی باشد که آگاه به تمام ضمائر مردم باشد آگاه به غیب باشد عصمت داشته باشد و بتواند مشکلات علمی، فرهنگی، دینی و سیاسی مردم را حل کند.
عقل مردم به این نمی رسد این آقا، این شرایط را دارد یا ندارد، خدای عالمی که انبیاء را مبعوث کرد او فقط می داند چه کسی برای امامت و خلافت صلاحیت دارد؟
مجری:
ممنون و متشکر یکی از جملاتی که در نقل ها آمد جمله معروف
«لَنْ تَخْلُوَ الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّة»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج75، ص 76
منظور چیست؟ می خواهیم نظر اهل سنت در این زمینه چیست؟ البته خیلی خوب است چون ماه شعبان است متناسب با وجود امام زمان (ارواحنا له الفداء)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در رابطه با اهل سنت از «ابن تیمیه» لیدر و نظریه پرداز «وهابیت» در کتاب «مجموع الفتاوی» که جلد بیست و چند جلد است در جلد 25، صفحه 131 صراحتاً می گوید:
«فإن الأرض لن تخلوا من قائم لله بحجة لكي لا تبطل حجج الله وبيناته»
كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية؛ اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ج25، ص131
زمین هرگز از حجتی که قائم لله باشد یعنی دین الهی را در جامعه به پا دارد حکومت اسلامی تشکیل بدهد جلوی ظلم را بگیرد عدل پیاده کند هرگز زمین خالی از چنین حجتی نمی تواند باشد.
«فإن الأرض لن تخلوا» با «لَنْ» نفی ابد است، «لكي لا تبطل حجج الله وبيناته»؛ تا این که حجت و بیّنات خدا باطل نشود؛ چون خدای عالم بناست در هر عصری برای مردم حجتی داشته باشد فردای قیامت اگر حجت به گوش مردم نرسد خدای عالم بخواهد این ها را محاکمه کند و به جهنم ببرد می گویند خدایا: «مَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولا» یا «حُجَةً» که ما احکام و وظایف مان را بدانیم، لذا حجت و بیّنات خدا نباید باطل بشود.
شاگرد دُر دانه «ابن تیمیه»، «ابن قیم جوزیه» که در حقیقت ناشر افکار «ابن تیمیه» بود، «ابن تیمیه» متوفای 728 و شاگردش متوفای 751 است ایشان کتابی به نام «إعلام الموقعین» یا «أعلام الموقعین» داستانش چیست؟ «مُوَقع» یعنی امضاء کننده می گوید
«المفتي یفتي عن الله تبارک و تعالی ویوقع عنه»
مفتی کسی است که از طرف خدا فتوا می دهد و از طرف خدا هم امضاء می کند (حق امضاء دارد). مثل رئیس دفتر «رئیس جمهور» یا معاون اولش حق امضاء از «رئیس جمهور» دارد. در خیلی از موارد دیگر لازم نیست مردم از «رئیس جمهور» اجازه و دست خط بگیرند معاون اول یا رئیس دفترش امضاء کند کفایت می کند.
«ابن قیم جوزیه» این کتاب را نوشت می گوید تمام کسانی که از طرف خدای عالم حق امضاء دارند در کتاب «إعلام الموقعین» آوردیم؛ اعلام کسانی که حق امضاء از طرف خدا دارند یا «أعلام الموقعین» این ها به ما در رابطه با ولایت فقیه ایراد می گیرند با این که ما می گوییم ولی فقیه از طرف حضرت ولی عصر نیابت دارد آن هم در موارد خیلی محدود حتی ولایت مطلقه هم ما می گوییم آن اختیاراتی که مخصوص امام معصوم هست نه پیغمبر؛ ولی فقیه ندارد.
یعنی ولایت مطلقه مگر در جایی که این مقام، مقام اختصاصی ائمه بوده است حتی آنش هم ندارد ولی این ها می گویند امام نه، پیغمبر هم نه از طرف خدا حق امضاء دارد.
مجری:
اسامی را در این کتاب آورده است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، از امیر المؤمنین هم نقل کرده است:
«وقال عَلِيٌّ كَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ ورضى عنه لَنْ تَخْلُوَ الأرض من قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ لكيلا (لكي) تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَبَيِّنَاتُهُ»
إعلام الموقعين عن رب العالمين؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدين محمد بن أبي بكر بن أيوب بن سعد الزرعي الدمشقي الوفاة: 751 هـ، دار النشر: دار الجيل - بيروت - 1973، تحقيق: طه عبد الرؤوف سعد، ج4، ص150
زمین هرگز از قائم و حجت خالی نمی ماند تا حجت های الهی باطل نشود؛ چون در هر زمان باید یک حجتی باشد برای مردم احکام و دستورات الهی را بیان کند.
«محمد ابن عبد الوهاب» تشکیل دهنده حکومت «وهابیت» سال 1157 در منطقه «درعیه» حکومت «وهابیت» را بنیان گذاری کرد. ایشان هم کتابی دارد به نام «مجموعه مؤلفات»، صفحه 32 ایشان هم، همین تعبیر را دارد. از امیر المؤمنین:
«لن تخلو الأرض من قائم لله بحجة، لكيلا تبطل حجج الله وبيناته»
مبحث الاجتهاد والخلاف؛ اسم المؤلف: محمد بن عبد الوهاب الوفاة: 1206 هـ، دار النشر: مطابع الرياض - الرياض، الطبعة: الأولى، تحقيق: الشيخ عبد الرحمن بن محمد السّدحان والشيخ عبد الله بن عبد الرحمن الجبرين، ج1، ص32
«ذهبی» گه از بنیان گذاران تفکرات رجالی و از ارکان علمای اهل سنت است در کتاب «تذکرة الحفاظ»، جلد 1، صفحه 11 ایشان هم همین تعبیر را می آورد تا آن جایی که در صفحه 12 میگوید:
«بلي لن تخلو الأرض من قائم لله بحجة لئلا تبطل حجج الله وبيناته»
می گوید این های که حجت الهی هستند و قیام به حق می کنند این ها:
«أولئك الأقلون عددا الأعظمون عند الله قدرا»
عددشان کم است پیش خدا آبروی زیادی دارند
خدای عالم:
«بهم يدفع الله عن حججه»
خدای عالم از این ها دفاع می کند و مشکلات شان را رفع می کند!
تا آن جایی که می گوید:
«أولئك خلفاء الله في بلاده والدعاة إلى دينه هاه هاه شوقا إلى رؤيتهم»
این ها خلفای خلفای الهی در کره زمین هستند و دعوت گران مردم به دین خدا هستند.
تذكرة الحفاظ؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدين محمد الذهبي الوفاة: 748، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، ج1، ص12
از امیر المؤمنین (سلام الله علیه) نقل می کند می گوید چقدر عاشق دیدن این ها هستم.
«ابن صلاح» از علمای بزرگ اهل سنت و شخصیت های برجسته شان است متوفای 643 ایشان هم در «فتوا و مسائل»، صفحه 6 همین تعبیر را دارد با این عبارت:
«أن الأرض لا تخلو من قائم بالحجة إلى أوان الإنتهاء»
تا قیامِ قیامت باید یک حجتی در کره زمین باشد!
فتاوى ابن الصلاح؛ اسم المؤلف: ابن الصلاح الوفاة: 643، دار النشر:، ج1، ص6
«ابن حجر عسقلانی» در «فتح الباری»، جلد 8، صفحه 92 این تعبیر را دارد:
«وفي صلاة عيسى خلف رجل من هذه الأمة مع كونه في آخر الزمان وقرب قيام الساعة دلالة للصحيح من الأقوال»
نماز حضرت عیسی پشت سر مردی از این امت در آخر الزمان و نزدیک قیامت دلالت به اقوال و حدیث صحیح می کند.
«أن الأرض لا تخلو عن قائم لله بحجة»
زمین از حجت خدا خالی نمیماند.
فتح الباري شرح صحيح البخاري؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر: دار المعرفة - بيروت، تحقيق: محب الدين الخطيب، ج6، ص494
می خواهد بگوید امروز آن حجتی که باید در کره زمین باشد اگر نباشد حجج الهی باطل می شود همان فردی است که حضرت عیسی پشت سرش نماز می خواند. (خیلی جالب است) نمیدانم این ها، این طور لا لایی بلد هستند چرا خواب شان نمی آید؟
«بدر الدین عینی» متوفای 855 در «عمدة القاری شرح صحیح بخاری»، جلد 16، صفحه 57 همین تعبیر را دارد. حضرت عیسی در آخر الزمان نزدیک قیامت پشت سر مردی از این امت نماز می خواند نشان می دهد که زمین از حجت خالی نخواهد بود.
عبارت های زیادی از «غزالی» و دیگران آمده است. «آلوسی» در «روح المعانی» مفصل در رابطه با آن فردی که حضرت عیسی پشت سرش نماز می خواند حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) است. آقایان روایات دیگری هم دارند.
گرچه در «صحیحین» اسم نبردند ولی شارحین همه گفتند مراد از کسی که حضرت عیسی پشت سرش نماز می خواند جز حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) نیست. در این زمینه علمای اهل سنت اجماع دارند بر این که: «لَنْ تَخْلُوَ الْأَرْضُ مِنْ حُجَّة»؛ زمین هرگز از حجت الهی خالی نخواهد بود.
ولی این حجت کیست؟ باید روشن کنند الان در این عصر معتقد هستیم حجت الهی، حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) است همان گونه که حضرت خضر با تصرفات ولایی در عالم کون تصرف می کرد و ... آقا امام زمان (سلام الله علیه) هم تصرف می کند مدیریت این عالم هستی من جمله کره زمین و کار مردم به عهده حضرت مهدی (ارواحنا فداه) است.
مجری:
حجت ما معلوم و مشخص است استاد اشاره فرمودند بقیه بیایند حجت هایشان را معرفی کنند. این روایاتی است که در منابع اهل سنت به وفور آمده است امشب هم چند موردش را استاد بیان کردند بیایند جواب این سوال را بدهند آن کسی که حجت است و نباید زمین از آن حجت خالی باشد الان برای شما چه کسی است؟ این را لطفاً پاسخ بدهید
این که در منابع شیعه و در منابع اهل بیت و روایاتی که از اهل بیت در مورد این روایت آمده است ان شاء الله گفتگو خواهیم کرد.
در این قسمت از برنامه در خدمت مخاطبین و بینندگان محترم برنامه هستیم اولی تماس آقا «محمد رضا» از «لاهیجان» سلام علیکم بفرمایید.
تماس بینندگان برنامه
بیننده: (آقا محمد رضا از لاهیجان – شیعه)
سلام عرض می کنم... استاد بنده دو، سه مطلب را می خواهم خیلی سریع خدمت شما عرض کنم مطلب اول این که سال قبل در همین برنامه مزاحم شما می شدم و پی گیر برنامه های شما در «شبکه ولایت» بودم همچنین بیننده برنامه حاج آقای «ابوالقاسمی»، «تریبون آزاد» هستم. همکاران شما فرموده بودند دارند آماده می کنند یا شما فرمودید آقایی در «مشهد» هست تمام این برنامه ها را در قالب کلیپ دارد. می خواستم ببینم آیا این برنامه ها آماده هست و هیچ اثری از آن مانده است این آقا تمام کلیپ ها را پاک کرد می خواستم بدانم آیا شما هم دارید یا نه؟
مطلب دوم این که می خواهم سه روایت در باب عصمت برای شما بخوانم بعد در مورد هر روایت سوالی مطرح بکنم. روایت اول در کتاب «البرهان فی تفسیر القرآن» است.
مجری:
آقا «محمدرضا» چون کیفیت صدای شما نا مناسب است صلاح می دانید روایت ها را فاکتور بگیرید فقط سوال را بفرمایید
آقا محمد رضا:
خلاصه روایاتی که می خواستم برای شما بخوانم این که می گوید عصمت، یک امر باطنی است فقط و فقط خداوند به آن علم دارد.
سوال من این جا است اگر ما روایاتی نداشتیم اشاره می کرد حضرت ابو الفضل و حضرت زینب (سلام الله علیهما) به درجه ای از عصمت رسیدند آیا می توانستیم بگوییم این دو بزرگوار معصوم هستند یا نه؟ چون عرض کردم روایات می گوید عصمت یک امر باطنی است اگر اهل بیت (علیهم السلام) اشاره به عصمت این دو بزرگوار نمی کردند ما می توانستیم قائل به عصمت این دو بزرگوار بشویم یا نه؟
مطلب بعدی این که با توجه به روایاتی که خلاصه اش را عرض کردم آیا این که ما درس عرفانی می خوانیم یک عارفی می گوید فلانی به درجه ای از عصمت رسیده است آیا این حرفش معتبر است یا نه؛ چون عصمت یک امر باطنی است فقط خداوند میداند بعد این آقای عارف از کجا متوجه شد شخص به درجه ای از عصمت رسیده است؟
مجری:
خیلی ممنون از تماس تان، تماس بعدی جناب آٔقای «محمدی» از «اصفهان» سلام علیکم بفرمایید
بیننده: (آقای محمدی از اصفهان – شیعه)
سلام علیکم... امروز در یک جلسه قرآن، استادی آمده بود، صحبت شان در عدالت اسلامی بود ضمن آن به مطلبی اشاره کردند خداوند با هیچ کس رو دربایسی ندارد و برای شاهد حرف شان اشاره به سوره مبارکه عبس کردند، نتیجه به نفع «بنی امیه» تمام شد. یعنی (عَبَسَ) را به پیغمبر اکرم نسبت دادند.
بنده زاده آخر جلسه جوابی داده بود از جعلیات «بنی امیه» است چند آیه قرآن مثل
(وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ)
ما تو را جز برای رحمت جهانيان نفرستاديم.
سوره انبیاء (21): آیه 107
(وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ)
و تو اخلاق عظيم و برجسته ای داری!
سوره قلم (68): آیه 4
و آیاتی که در این مورد وجود دارد جواب داده بود، ایشان گفت من مقاله نوشتم و ... خواهش می کنم اگر استاد صلاح می دانند در ظرف پنج دقیقه راجع به این آیه صحبت کنند چون دیدم توسط خودی ها به پیغمبر اکرم ظلم شد البته مغرض نیستند جوابی به صورت کلیپ بفرستیم. برای خودمان مطلب روشن است یعنی «تفسیر علامه طباطبایی» را در جلسات شما در شأن پیامبر اکرم شنیدیم.
مجری:
خدا نگهدارتان باشد، تماس بعدی جناب آقای «بهادری» از «کرج» پشت خط ارتباطی هستن سلام علیکم بفرمایید.
بیننده: (آقای بهادری از کرج – شیعه)
سلام عرض می کنم... اعیاد شعبانیه مخصوصاً شب میلاد با سعادت ماه بنی هاشم ابا الفضل العباس (علیه السلام) را خدمت همه عرض تبریک و تهنیت دارم. حضرت آقا، «سعد ابن ابی وقاص» با این که دشمن علی ابن ابی طالب بود ولی در یک جا در فضیلت علی کم نگذاشت. مثلاً در کتاب «حاکم نیشابوری» در «مستدرک علی الصحیحین»، جلد 3، صفحه 499 یا 500 «قیس ابن حازم» می گوید من در «مدینه» بودم به محله «الجارُ زید» رسیدم دیدم یک قومی دور یک آدمی که سوار چهار پا هست جمع شدند و دارند به علی ابن ابی طالب دشنام می دهند.
«سعد ابن وقاص» از راه رسید برای او راه باز کردند به آن مرد رسید و به او دشنام داد گفت در مورد علی چه می گویی؟ ای مردک، مگر علی اول مسلمان نبود؟ مگر علی ابن ابی طالب اولین نماز گزار با پیغمبر نبود؟ مگر علی زاهدترین مرد نبود؟ مگر علی بین صحابه اعلم الناس نبود؟ بعد رو به آسمان کرد گفت خدایا این مرد دارد به زاهدترین و با فضیلت فرد به تو یعنی علی ابن ابی طالب دشنام می دهد تا این گروه متفرق نشدند عدالت خودت را نشان بده.
«قیس» می گوید به خدا ما هنوز متفرق نشده بودیم که اسب این مرد رَم کرد و او را به شدت به زمین زد و به صورت این مرد، سنگی خورد و مغز او بیرون زد و همان جا به درک واصل شد (حدیث معتبر است)
در کتاب «صحیح مسلم» چاپ «دار الریاض عربستان سعودی» در کتاب «باب العمارة»، صفحه 897، باب 13، حدیث 1447 پیامبر می فرماید «حذیفه» بعد از من پیشوایانی می آیند که به سنت من عمل نمی کنند و به زودی گروهی در میان این ها ظهور خواهند کرد که درون شان شیطان است ولی جسم انسان را دارد.
«حذیفه» می فرماید ما در آن موقع چه کار کنیم؟ پیامبر فرمود در آن موقع اگر تو را کتک زدند مالت را هم گرفتند صبر پیشه کن باید اطاعت کنی پس پیامبر به صحابه خودش گفتند صبر می کند.
در «مسند احمد»، جلد 1، صفحه 469 با سند خوب؛ پیامبر به علی می فرماید بعد از من علی جان اختلاف می افتد و حق تو را پایمال می کنند اگر با آرامش توانستی حق خودت را بگیر اگر نتوانستی صبر پیشه کن!
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم، تماس بعدی آقای «عزیزی» از «قزوین» سلام علیکم بفرمایید.
بیننده: (آقای عزیزی از قزوین – شیعه)
سلام عرض می کنم ... روایتی از امام صادق (علیه السلام) در «کافی» شریف آمده است امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند به پسر من زن ندهید زن نگهدار نیست این را خواهش می کنم برای ما روشن بفرمایید.
مجری:
تشکر از تماس تان، تماس بعدی جناب آقای «سلطانی» از «کرج» سلام علیکم بفرمایید
بیننده: (آقای سلطانی از کرج – شیعه)
سلام عرض می کنم
مادر عباس حیدر بهر حیدر زاده ای * مرتضی شیر خدا با شیر حیدر زاده ای
بهر ثار الله ثار الله دیگر زاده ای * یا علی دیگر از بهر پیمبر زاده ای
آسمان عصمتی قرص قمر آورده ای * بر علی ابن ابی طالب پسر آورده ای
دو فرزند تو را نور دو عین است * علی چشم تو روشن
یکی عباس و آن دیگر حسین است * علی چشم تو روشن
بیایید ای محبان خروشان فضل یزدان * ؟؟
یکی یار حسین است * یکی نور دو عین است
به ما ارباب و عین است * علی چشم تو روشن
مجری:
طیب الله انفاسکم متشکرم آقای «سلطانی» مداح و ذاکر آل الله استفاده کردیم. آقای «محمد رضا» از «لاهیجان» در خصوص برنامه های قبلی در شبکه بود گفتند چطور میتواند دسترسی داشته باشد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
دو بزرگوار یکی در «مشهد» و دیگری در «بیرجند» کلیه برنامه های ما را از زمان «شبکه سلام» و همچنین «شبکه ولایت» جمع و موضوع بندی کردند. مثلاً ما اگر در رابطه با یک موضوعی بیست، سی بار صحبت کردیم همه را در یک جا جمع کردند مکرراتش را حذف کردند به صورت سی دی در آوردند برای ما فرستادند.
مخصوصاً عزیزی که در «مشهد» بود چاپ کرد به صورت ورقه های کوچک چاپ کرد هم به صورت صفحات بزرگ و هم به صورت فلش رَم چاپ کرد دسته خیلی خوبی دارند.
مجری:
آقای «محمد رضا» از «لاهیجان» بعداً با روابط عمومی یا شبکه تماس بگیرند ان شاء الله آن ارتباطات را با شما خواهند داد بتوانید استفاده کنید.
در خصوص عصمت گفتند با توجه به این که یک سری روایات می خواستند بخوانند که امر باطنی است گفتند اگر ما روایتی در مورد حضرت ابو الفضل و حضرت زینب نداشتیم که این ها به درجه ای از عصمت رسیدند می توانستیم این ها را بگوییم معصوم هستند و به عصمت رسیدند؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
عقیده بنده بر این است که تا از طرف معصوم تأییدی بر عصمت کسی نباشد نمی توانیم؛ چون بشر همواره در حال لغزش است. مثلاً در رابطه با مرحوم «مقدس اردبیلی» می گویند ایشان می گوید در عمرم یک مکروه انجام ندادم.
درباره «سید بحر العلوم» این چنین تعبیر شده است، خوب است ما حسن ظنی به این ها داریم ولی این که، این ها به درجه عصمت رسیدند یا نه نمی دانیم.
همان طور که خود ایشان اشاره داشتند عصمت یک امر باطنی است و رابطه ای بین خدا و آن عبد است و این رابطه را کسانی می توانند بیان کنند که خودش رابطه داشته باشد.
مجری:
سوال بعدی شان که مطرح کردند امکان رسیدن به آن است، یعنی آدم های معمولی می توانند معصوم بشوند یا نه؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
می توانند معصوم بشوند هیچ مشکلی ندارد اگر اهل بیت بخواهند چیز نشدنی نیست. اراده اهل بیت تعلق بگیرد به کسی که معصوم بشود چون اراده این ها، ارادة الله است در زیارت امام حسین هم می خوانیم
«إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ، وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُم»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج4، ص577، بَابُ زِيَارَةِ قَبْرِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (علیه السلام)، ح2
این که افراد می توانند به مقام عصمت برسند در زیارت عاشوراء داریم
«وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّه»
كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص177
از این بهتر؟ یا داریم:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْيَايَ مَحْيَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِي مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»
كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص178
اگر واقعاً نمی شد رسید به ما نمی گفتند از خدا بخواهید این که می گویند از خدا بخواهید زندگی شما، زندگی محمد و آل محمد باشد. زندگی محمد و آل محمد چه است؟ یکی از ویژگی هایش عصمت است ولی این که، این را چه کسی می تواند بگوید فلانی مقام عصمت دارد یا نه این جز معصوم هیچ راه دیگری نداریم.
با خواب دیدن، مکاشفه و ... دردی را دوا نمی کند این که بعضی از افراد کراماتی دارند طی الأرضی دارند و ... چیزهایی است که «مرتاضان هندی» هم از این کارها می کنند.
مجری:
آقای «محمدی» از «اصفهان»در خصوص آیه (عَبَسَ وَتَوَلَّى) پرسیدند
(عَبَسَ وَتَوَلَّى)
چهره در هم کشيد و روی برتافت
سوره عبس (80): آیه 1
گفتند در حد سه، چهار دقیقه بتوانند کلیپ کنند
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اگر بخواهد این طور بشود باید در یک جلسه مفصلی باشد. برادر بزرگوارم اگر بناست این خطاب به پیغمبر باشد نباید از (عَبَسَ وَتَوَلَّى) بگویند یک جواب خیلی زیبا و ساندویچی باشد بگویند «عَبَستَ وَ تَوَلَّیتَ» از این بهتر؟ (عَبَسَ وَتَوَلَّى) صیغه ماضی است خطاب به پیغمبر نیست. در رابطه با «عبد الله ابن مکتوم» آمد و حرف پیغمبر را قطع می کرد. پیغمبر می خواست در رابطه با «قریش» صحبت های کند و آن ها را ارشاد کند؛ حتی بعضی از مفسرین ما هم آوردند این ها با عصمت نبی مکرم منافات دارد با (وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ) منافات دارد
(وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ)
و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می شدند.
سوره آل عمران (3): آیه 159
منافات دارد بهترین جواب اگر مراد پیغمبر بود «عَبَستَ وَ تَوَلَّیتَ» می آمد نه ؟ (عَبَسَ وَتَوَلَّى) می آمد.
مجری:
پس مراد چه کسی است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
افرادی که در محضر پیغمبر بودند وقتی «ابن مکتوم» آمد لباس هایش را جمع کرد به قولی حالت تکبر داشت نسبت به آن ها است. این را خواستند در یک جلسه ای کلیپ بخواهد درست بشود خدمت ایشان بفرستیم اگر حضرتعالی هم در جلسه بعد یاد آوری بفرمایید در دو، سه دقیقه خلاصه اقوال بزرگان را می آوریم نظر خودمان را عرض می کنم خدمت ایشان تقدیم می کنیم.
مجری:
آقای «عزیزی» از «قزوین» در خصوص روایتی که گفتند در «کافی» آمده امام علی (علیه السلام) فرموده باشند به پسر من زن ندهید زن نگهدار نیست از این طور چیزها واقعاً چنین روایتی آمده است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اولاً بر این که، عمده این روایات از طریق اهل سنت وارد شده است. روایاتی هم که در منابع شیعه آمد با هم در تعارض است و این ها با عصمت امام حسن (سلام علیه) منافات دارد. امام حسن زنی را بگیرد یک شب یا یک هفته نگه دارد فردا طلاق بدهد. فردا عادی اگر همچنین کاری بکند مذمتش می کنند.
یعنی اخلاقاً درست نیست دور از اخلاق انسانی است، اصلاً مسلمان هم نه یک فرد عادی یک زنی را یک هفته بگیرد طلاق بدهد دوباره یک زن دیگر را بگیرد طلاق بدهد. می گویند حضرت سیصد زن گرفت و طلاق داد. این های که یکی، دو هفته ای بود بچه دار شد یا خیر، قضایا چیست؟ و بعضی از مسائل دیگر.
همه این ها نشان می دهد بر این که، این ها ساخته و پرداخته «بنی امیه» است برای این که جایگاه آقا امام مجتبی را در میان مردم مخدوش کنند همچنین عبارتی را فرمودند و از قول امیر المؤمنین نقل شده است روایاتی هم در کتب شیعه است برادر بزرگوارم ما روایت بدون بررسی سند به هیچ وجه قبول نمی کنیم.
«کافی» 16199 روایت دارد مرحوم «بحرانی» در «لولوة البحرین» می گوید نُه هزار روایت «کافی» ضعیف است. ما حرف ایشان را به این داغی قبول نداریم. «مرآة العقول علامه مجلسی» را ملاحظه بفرمایید در یک باب ده روایت آورده شش، هفت تایش را می گوید ضعیف است سه، چهار تا صحیح است.
اضافه بر این که مرحوم «شیخ کلینی» اول هر باب یک یا دو روایت صحیح می آورد بعد به عنوان مؤید می آورد. اگر این نبود هم ما می توانستیم به همان روایت اول که صحیح است استناد کنیم و حکم صادر کنیم هیچ مشکلی نداریم. ولی بعضی از افراد که مریض هستند روایاتی که متعارض است مثلاً «شیخ طوسی» کتابی نوشت «الإستبصار فی مختلف فیه الأخبار» روایاتی که با هم متعارض است چهار جلد کتاب نوشته است.
ولذا به مجرد این که روایتی را می بینیم تا بررسی سندی نکرده باشیم راویانشان برای ما ثقه نباشند به هیچ وجه نمی توانیم قبول کنیم. آقا امام حسن (سلام الله علیه) سیصد زن گرفت حداقل از این ها باید پنجاه بچه داشته باشد. کسی سیصد زن داشته باشد از هر کدام یک بچه داشته باشد باید سیصد بچه داشته باشد.
حال آن که فرزندان آقا امام حسین بیش از فرزندان آقا امام حسن (سلام الله علیه) است. چطور شد قضیه این که مردم عاشق بودند به امام حسن دختر بدهند مگر امام حسین (سلام الله علیه) چیزی از امام حسن کم داشت؟ بلکه فضائلی که برای امام حسین آمده بیش از امام حسن (سلام الله علیه) است. در خیلی از فضائل آیه تطهیر، آیه مباهله و سوره (هل أتی) با هم هستند هیچ تفاوتی ندارد.
چطور شد مردم نسبت به امام حسن (سلام الله علیه) زن می دادند در بعضی از جاها دارد که پنجاه زن، سیصد زن ولی به امام حسین نمی دادند این قضیه چطور شد؟
قمر بنی هاشم، قمرِ بنی هاشم است زیباترین جوان بنی هاشم است چرا به او زن نمی دادند؟ معلوم است دست های در کار است نشان می دهد بر این که «بنی امیه» شجره ملعونه در قرآن این احادیث را ساختند برای این که ساحت مقدس آقا امام مجتبی را در جامعه یا برای آیندگان مخدوش کنند.
مجری:
خیلی ممنونم حضرت استاد استفاده کردیم و بهره بردیم خداوند به شما سلامتی و طول عمر عنایت کند و ان شاءالله در هفته های آینده بشتر در مورد این مباحث صحبت خواهیم کرد.
ممنونیم از نگاه و محبت شما مخاطبین عزیز و گرانقدر که امشب هم برنامه «حبل المتین» را همراهی فرمودید، ایام و اعیاد بر شما مبارک باشد در پناه حضرت حق باشید و زیر سایه آقاجانمان حضرت مرتضی علی خدا نگهدارتان!