برنامه «حبل المتین» - 16 10 1403
عنوان برنامه: وجوب نصب امام از دیدگاه فریقین 2
کلیدواژه: نصب امام؛اهلسنت؛ شیعه؛تحدی؛ تناقض؛ خلافت؛ امامت؛ امامت منصوص؛ توهین؛ خلافت ابوبکر؛ شبهه؛ کتاب ابوحنیفه؛ قرآن!
استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی
مجری: آقای علی اسماعیلی
مجری:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظیم، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ، سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيم
دوستان عزیز بینننده همراهان گرانقدر شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، خانمها آقایان محترم سلام علیکم ورحمة الله به برنامه زنده «حبل المتین» خیلی خوش امدید.
در ماه رجب المرجب هستیم هر روز این ماه پر از نور، معنویت و ماه بندگی است البته در آستانه روزهای بسیار با ارزش اعتکاف هم هستیم. ان شاء الله روز قیامت همه مان جزء کسانی باشیم وقتی که ندایی در صحرای محشر و قیامت بلند می شود «أین الرجبییون؟» من و شما دست مان را بالا کنیم و اعلام کنیم که ما اهل رجب، اهل اعمال، توجهات، زیارات، دعاها و روزه های مستحبی ماه رجب بودیم.
درس های از امامت و ولایت موضوع بحث ما است، در خدمت استاد عزیز، فرزانه و گرانقدر حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» هستیم حضرت استاد خدمت تان سلام عرض می کنم خیلی خوش آمدید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع فَمَا شَيْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.
خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم!
طبق برنامه همیشگی مان طلیعه عرائض مان را با یادی از صدیقه اطهر (سلام الله علیها) آغاز می کنیم باشد یک لحظه، یک ثانیه، یک میلیاردم ثانیه یاد زهرا مورد قبول صدیقه طاهره حضرت زهرا باشد برای ما کافی است. هم دنیای ما، هم دین ما و هم آخرت ما آباد است.
دوخت بر سینه زهرا در آتش زده را * زینب از پشت در این صحنه تماشا می کرد
بین دیوار و در خانه به زهرا چه گذشت * که از خدا مرگ به صد ناله تمنا می کرد
به چه جرمی گل امید علی پر پر شد * خصم بد کین چه با شاخه طوبی می کرد
سند غربت مظلومی زهرا و علی * محسن آن غنچه پر پر شده امضاء می کرد
داد بر اهل ولاء درس فداکاری را * آن که یاری ز علی یکه و تنها می کرد
گه ز بازو و گه از پهلوی بشکسته و گاه * شکوه از ضربت آن سیلی اعداء می کرد
شعر خیلی زیبایی است وقتی این شعر را می خوانم دل آدم به درد می آید
پیش شوهر زن اگر گریه کند عیبی نیست * مرد اگر گریه کند در بر همسر سخت است
دوش دیدم حسنین که به هم می گفتند * که تماشای کتک خوردن مادر سخت است
یک زن و آن همه نا مرد خدا صبر دهد * چقدر دیدن این صحنه به شوهر سخت است
واقعاً سخت است!
(وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ)
مجری:
در ادامه مباحثی که پیرامون درس های از امامت و ولایت داشتیم به موضوع وجوب نصب امام از دیدگاه فریقین رسیدیم در هفته گذشته مباحث بسیار ارزشمندی را از زبان حضرت استاد شنیدیم و بهره بردیم استاد خلاصه ای از مباحث گذشته را به صورت کوتاه و ساندویچی بفرمایید
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
عرض کردیم یکی از مسائلی که علمای اهل سنت قاطبتاً بر او تأکید دارند این که نصب امام واجب است. به طوری که اگر کسی یک شب بدون امام باشد مشمول روایت: «من مَاتَ بِغَيْرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» خواهد شد.
«من مَاتَ بِغَيْرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»
مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة:241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج4، ص96، ح16922
این را از «بربهاری» بنیانگذار قتل شیعه و «ماوردی» از علمای بزرگ کلامی اهل سنت و «ابن حزم اندلسی» و «ابو یعلی» که سر دسته اهل حدیث در عصر خودش بود از این ها مفصل نقل کردیم. اشاره شد به این که بحث نصب امام از اعظم واجبات دین است چون نباید بگذارند مسلمان ها یک یا دو شب بدون امام استراحت کنند یا روزی را بدون امام سپری کنند.
عرض کردیم این واجب که آقایان با این آب و تاب نقل می کنند آیا خود نبی مکرم از این امر مهم و واجب بی اطلاع بوده است؟ پس (الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتِي) در قرآن چه شد؟
(الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتِي)
امروز، دين شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم
سوره مائده (5): آیه 3
یعنی نبی مکرم از اهمّ واجبات دینی اطلاعی نداشت. یا نه اطلاع داشت به مردم خبر نداد در هر دو صورت (نستجیر بالله نستجیر بالله) عصمت نبی مکرم، صداقت نبی مکرم، دلسوزی نبی مکرم «وَ إِنَّكَ بِالْمُؤْمِنِينَ لَرَءُوفٌ رَحِيم»؛ همه این ها زیر سوال خواهد رفت. این خلاصه بحث ما به صورت کپسولی و ساندویچی بود.
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم سراغ ادامه مباحث برویم با توجه به توضیحی که حضرتعالی دادید و این همه نقل و مطالبی آمد کسی بدون امام نباید شب و روزش را بگذاراند سخنانی که علمای اهل سنت با تصریح به این که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) کسی را به عنوان خلیفه معین نکرد این ها با هم منافات ندارد؟
از این طرف می گویند نباید بدون امام از آن طرف می گویند پیامبر کسی را معرفی نکرد این ها با هم نمی سازد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
نمی دانیم چه کار کنیم؟ در یکی از پلت فرم ها با یکی از علمای اهل سنت «زاهدان» چند روزی با هم در فضای مجازی بحث و شوخی می کنیم. ایشان برایم فرستاد ما اهل سنت پیرو اهل بیت هستیم پنج وقت نماز می خوانیم. مثل اهل بیت پاهای مان را در وضو می شوییم. خمس نمی دهیم هفت، هشت تایی ردیف کرد و به اهل بیت نسبت داد.
در رفت و برگشت حرف مان زیاد بود گفتم کاری با هیچ چیز ندارم شما می گویید ما مثل اهل بیت وضو می گیریم اگر شما یک روایت دارید بیاورید اگر اهل سنت عرض من را می شنوند دارم قاطعانه عرض می کنم گفتم یک روایت بدون منازع بیاورید پیغمبر موقع وضو گرفتن پاهایش را می شست. امیر المؤمنین، امام صادق، امام باقر پاهایش را می شست سنی می شوم.
مجری:
ما هم همراه با شما سنی می شویم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
یک روایت برای ما بیاورید که مخالف نداشته باشد گفتم من حاضر هستم بیش از بیست روایت بیاورم رسول اکرم، امیر المؤمنین، ابن عباس و شخصیت های دیگر از صحابه موقع وضو گرفتن مسح می کشیدند. در کتاب های خود اهل سنت نه کتاب های شیعه، سی، چهل روایت حاضر هستم بیاورم ایشان پیام فرستاد (لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِي دِينِ)
(لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِي دِينِ)
(حال که چنين است) آيين شما برای خودتان، و آيين من برای خودم!
سوره کافرون (109): آیه 6
من هم نوشتم
(لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَينَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي)
در قبول دين، اکراهی نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است.
سوره بقره (2): آیه 256
خیلی به او بر خورده بود. به او گفتم مذهبی که نتواند برای وضو گرفتنش یک روایت صحیح و بدون نزاع بیاورد این مذهب نه به درد دین، نه به درد دنیا و نه به درد آخرت می خورد. نمی گوییم نیست می گوییم این آقایان که نا آگاه هستند به تقلید از دیگران می گوید پیغمبر و اهل بیت هم پاهای شان را در وضو می شستند.
یک دفعه بگوید صحابه پاهای شان را می شستند هیچ حرفی نداشتیم می گوید ما بر خلاف شیعه که با اهل بیت هیچ علاقه، ارتباط و سنخیتی ندارند ما اهل سنت تابع اهل بیت هستیم.
برادر بزرگوارم «تفتازانی» از استوانه های علمی کلامی اهل سنت است یعنی اگر آقایان «تفتازانی» را بر دارند چیزی در علم کلام برای اهل سنت نمی ماند.
همان طوری که اگر ما «شیخ مفید» را بر داریم چیزی برای شیعه نمی ماند. یکی از قوام شیعه «شیخ مفید (رضوان الله تعالی علیه)» است آثار علمی ایشان هست.
«تفتازانی» کتابی دارد «مقاصد و شرح مقاصد» هر دو کتاب مال خودش است. ایشان می گوید:
«والنص منتف في حق أبي بكر رضي الله تعالى عنه»
پیغمبر هیچ حدیثی در حق ابوبکر ندارد
«مع كونه إماما بالإجماع»
شرح المقاصد في علم الكلام؛ اسم المؤلف: سعد الدين مسعود بن عمر بن عبد الله التفتازاني الوفاة: 791هـ، دار النشر: دار المعارف النعمانية - باكستان - 1401هـ - 1981م، الطبعة: الأولى، ج2، ص281
با این که اجماع امت هست آقای ابوبکر، امام بود هیچ نصی نیست. نصی نیست با آن تعابیری که قبلاً از همین آٔقایان خواندیم «نصب الإمام واجبٌ» این «واجبٌ علی کل الناس» که پیغمبر هم «مِنَ الناس» جزء مردم است یا نه بر غیر پیغمبر واجب است؟ شنیدیم یک سری مسائل از مختصات پیغمبر است مثلاً نماز شب واجب بر پیغمبر است و مسائل دیگری که از مختصات رسول اکرم است.
ولی نداریم یک چیزی که از مختصات مردم باشد ولی پیغمبر استثناء شده باشد هر چه برای امت واجب است بر پیغمبر هم واجب است ولی یک سری چیزهایی بر پیغمبر واجب است و بر امت واجب نیست.
مجری:
مستحب است
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
البته مستحب هم نیست بعضی از چیزها را می گویند مختصات نبی مکرم است مثل بیش از چهار زن دائم گرفتن؛ برای امت اصلاً مستحب هم نیست ایشان به این شکل می آورد.
آقای «عبد القاهر بغدادی» متوفای 429 در حقیقت معاصر «سید مرتضی و شیخ مفید» است. «شیخ مفید» متوفای 415 و «سید مرتضی» متوفای 436 کتابی دارد «الفرق بین الفِرَق» می گوید:
«ليس من النبى صلى الله عليه وسلم نص على امامة واحد بعينه»
الفرق بين الفرق وبيان الفرقة الناجية؛ اسم المؤلف: عبد القاهر بن طاهر بن محمد البغدادي أبو منصور الوفاة: 429، دار النشر: دار الآفاق الجديدة - بيروت - 1977، الطبعة: الثانية، ج1، ص340
هیچ نص و حدیثی از پیغمبر بر امامت هیچ فردی وجود ندارد. این همه احادیث، این همه روایات وجود دارد نبی مکرم از لحظه اعلان رسالت شان تا آخرین لحظه رحلت شان یکی از اساسی ترین بحثی که مطرح کرده اند بحث خلافت و امامت بود.
ما نمی گوییم «تاریخ طبری»، جلد 3، صفحه 321؛ «کامل ابن اثیر»، جلد 1، صفحه 585 و ... اولین جلسه اعلان رسالت دست بر روی شانه امیر المؤمنین گذاشت فرمود:
«هَذَا أَخِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي فِيكُم»
تاريخ الطبري؛ اسم المؤلف: لأبي جعفر محمد بن جرير الطبري الوفاة: 310، دار النشر: دار الكتب العلمية – بيروت، ج1، ص543
بیش از چهل مورد فرمود:
أنت وَلِيُّ كل مُؤْمِنٍ بَعْدِي»
المعجم الكبير؛ اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانية، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ج12، ص98
«أنت ولي كل مؤمن بعدي ومؤمنة»
المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج 3، ص 143، ح 4652
«عَلِيٌّ وَلِيُّكُمْ مِنْ بَعْدِي»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج28، ص392
«ما تريدون من علي علي مني وانا من علي وعلي ولي كل مؤمن بعدي»
فضائل الصحابة؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولى ، تحقيق: د. وصي الله محمد عباس، ج2، ص620
یکی، دو مورد نیست نزدیک به سی و هشت مورد پیدا کردم با توجه به تحقیقات خیلی سطحی که انجام دادم. سی و هشت مورد پیدا کردم نبی مکرم با عبارت های مختلف فرمود علی ولی امر بعد از من است.
«عَلِيٌّ إِمَامُ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي»
معاني الأخبار؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ص67
«امام المتقین»
«أَنْتَ إِمَامُ الْمُتَّقِينَ»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج40، ص24
این عبارت آقای «حاکم نیشابوری» است «ابن تیمیه» از کتاب «حاکم نیشابوری»، «صحیح حاکم» می گوید. در جلد 3، صفحه 148 « وإمام المتقين»
«قال رسول الله صلى الله عليه وسلم أوحي إلي في علي ثلاث أنه سيد المسلمين وإمام المتقين وقائد الغر المحجلين هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه»
المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج 3، ص 148، ح4668
این نص صریح آقایان است.
قضیه غدیر، پیغمبر مردم را سه شبانه روز نگه داشت جناب آقای «عبد القاهر» می خواست آن جا داستان «لیلی و مجنون» برای مردم بگوید؟ از مردم بیعت گرفت برای چه بیعت گرفت؟ بیعت گرفت که علی مسلمان است کافر نیست نباید با علی جنگید؟ شما جنگیدید شما می گویید:
«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه»
مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج4، ص368، ح19298
فقط محبت علی بود. محبت علی بود در «جنگ جمل» سی هزار کشته داد. در «جنگ صفین» نزدیک به صد و ده هزار کشته داد. در «جنگ نهروان» آن طور بود. اگر دلیل بر دوستی بود این را هم در حق امیر المؤمنین رعایت نکردند.
آقای «عبدالقاهر» می گوید:
«ليس من النبى صلى الله عليه وسلم نص على امامة واحد بعينه»
بعد میگوید:
«خلاف قول من زعم من الرافضة انه نص على امامة على رضى الله عنه نصا مقطوعا بصحته»
بعد دارد:
«ولو كان كما قالوه لنقل ذلك نقل مثله ولا ينفصل من ادعى ذلك فى على مع عدم التواتر فى نقله ممن ادعى مثله فى أبى بكر أو غيره مع دعم النقل فيه»
الفرق بين الفرق وبيان الفرقة الناجية؛ اسم المؤلف: عبد القاهر بن طاهر بن محمد البغدادي أبو منصور الوفاة: 429، دار النشر: دار الآفاق الجديدة - بيروت - 1977، الطبعة: الثانية، ج1، ص340
این حرفی که شما می زنید می گوید اگر بود این را مفصل عده ای و گروهی نقل می کردند. و آن چه که درباره ابوبکر آمد چطور مردم نقل کردند ولی در رابطه با علی نقل نکردند!
امیر المؤمنین 25 سال خانه نشین شد. پنج سال خلیفه شد سه جنگ خانمان سوز که فقط «جنگ صفین» هجده ماه طول کشید بر امیر المؤمنین (سلام الله علیه) تحمیل کردند. امیر المؤمنین چه کار کند؟
ولی با همه این حال کتاب «الغدیر» است «مقام معظم رهبری» فرمودند از علمای اهل سنت تقاضا می کنم کتاب «الغدیر - علامه امینی» و «المراجعات شرف الدین» را مطالعه کنند. در داخل این کتاب ها و الله سم کشنده نیست داخل این کتاب های عقرب، مار و افعی نخوابیده است اگر صفحه اش را باز کردید عقرب بیرون بیاید شما را نیش بزند.
منازل علمای بزرگ اهل سنت بارها رفتیم یک کتاب شیعه ندیدیم، ولی هر خانه ای از علمای شیعه می روید شاید کتاب های اهل سنت بیش از کتاب های شیعه است.
یکی از اساتید بزرگوار اهل سنت «گرگان» مهمان ما بودند در کتابخانه ام آمد نگاه می کرد دید این همه کتاب اهل سنت گفت چقدر کتاب اهل سنت دارید؟ گفتم حدود دوازده هزار جلد کتاب اهل سنت دارم.
گفت ما در «گرگان» مان کتابخانه عمومی همچنین تعداد کتاب از ما ندارد که شما در خانه ات دارید. چرا عزیزان ما از این که کتاب شیعه داخل خانه شان برود نگران هستند؟
البته این بحث ها، بحث های علمی است هرگونه جسارت و اهانت از دیدگاه مراجع ما خلاف شرع و حرام است. از دیدگاه «مقام معظم رهبری» حرام است. بعضاً از عزیزان مداحان می خواهیم رعایت این مسئله را کنند از من در آورد نیایند یک سری مطالب نا درست، خلاف شرع و حرام بیان کنند.
مداحی که جدیداً چند روز قبل شروع کرده بود اهانت کردن و باعث شد بعضی آقایان در نماز جمعه اعتراض کردند کاری به اعتراض آقایان نداریم این کار خلاف شرع، حرام و افتراء است که نماز در فلان جا مثل زنا است شما نه مجتهد، نه فقیه و نه مفتی هستی حتی بلد نیستی اسلام را سین می نویسند یا با صاد می نویسند؟
این تعابیر را به کار می برید احساسات مردم را جریحه دار می کنید و چه بسا علمای شیعه بیش از علمای اهل سنت از این طور قضایا ناراحت می شوند. منطق اهل بیت نبود منطق مراجع ما این نیست.
در طول 1400 از مراجع حتی علمای رتبه دوم و سوم همچنین عبارتی نقل شده است؟ این که چهار نفر شما را تحریک کنند سینه بزنند و شما حرف های بزنید این کارها اصلاً معقول نیست. اضافه بر این که شرعاً جایز نیست عقلاً هم جایز نیست خودش هم گرفتار شد ظاهراً برای محاکمه فرستادند.
همان دفعه اول که قضیه را شنیدیم عزیزمان که با ما مرتبط بود برایم نوشت گفتم این شخص یاوه سرایی کرده است. این طور مباحث در حقیقت به شیعه بیشتر از اهل سنت ضربه می زند یعنی این باعث می شود آن ها هم نسبت به اهل بیت جسارت کنند. بزرگان شان را کار نداریم گرچه بزرگان شان هم بعضاً جسارت می کنند به اندازه کافی در این زمینه کلیپ داریم بعضی شان را پخش کردیم.
ولی چه بسا آن ها جلوی جوان هایشان را نتوانند بگیرند آن ها هم بیایند نسبت به ائمه و مراجع ما جسارت کنند.
امام صادق (سلام الله علیه) عبارتی که «شیخ صدوق» در «الاعتقادات شیعه»، صفحه 107 البته کتاب «تصحیح اعتقادت»، صفحه 107 است. به صراحت از قول امام صادق می فرماید بعضی ها در مسجد می روند سب و لعن می کنند حضرت فرمود:
«مَا لَهُ- لَعَنَهُ اللَّهُ»
اعتقادات الإماميه( للصدوق)؛ نويسنده: ابن بابويه، محمد بن على (وفات مؤلف: 381 ق)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: كنگره شيخ مفيد، مكان چاپ: ايران؛ قم، سال چاپ: 1414 ق، ص107(39 باب الاعتقاد في التقيّة)
این ها چه دردشان هست خدا لعنت شان کند قبل از این که دادگاه این ها را محکوم کند این ها مستوجب لعن امام صادق (علیه السلام) هستند.
مجری:
با توجه به این که حضرتعالی به عنوان یک شخصیت در مورد این قضیه موضع گرفتید قطعاً در جای دیگر هم موضع گرفتید برخی علمای ما در مقابل این توهین موضع گرفتند. مسئولین پای کار آمدند این افراد بازداشت شدند. در یک هفته اخیر آیا از آن سمت هم بوده است؟ همیشه شما دو طرف را توصیه می کنید از سمت اهل سنت توهین و جسارتی بوده است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
همین که نظام، «رهبری، فلسطین و مقامت» را زیر سوال می برند از «اسرائیل» به صورت ضمنی دفاع می کنند این ها بالاترین توهین است. «امام جمعه خاش» چند سال قبل عبارت های خیلی وقیح و زشت به کار برد می گوید شیعه مشرک هستند. این بابا می گوید فرض بفرمایید فلان جا نماز خواندن زنا است.
ولی این شخص می گوید شیعه مشرک و قتلش واجب است فتوای قتل شیعه را می دهد در این حد بعضی هایشان هتاکی می کنند. امیدواریم ان شاء الله مراجع محترم قضایی همان طور که از این طرف برخورد می کنند و به حق هم برخورد می کنند به این ها دست مریزاد می گوییم طوری هم برخورد کنند عبرتی برای دیگران باشد. از آن طرف هم خواهش داریم برخورد کنند این طور نباشد اتوبان فقط یک بانده باشد.
در هر صورت...
در این جا می بینیم می گوید نصی بر امامت علی نیست اگر بود به تواتر نقل می شد. جناب آٔقای «تفتازانی، عضد الدین ایجی، میر شریف جرجانی» شما این همه آیات و روایت در فضیلت و خلافت آقای ابوبکر نقل کردید چند تای از این ها متواتر است؟ نمی شود «بائك تجرّ و بائي لا تجرّ؟!»
آقای «عضد الدین ایجی» صاحب کتاب «المواقف»، «مواقف» مال «ایجی» است «شرح مواقف» مال «جرجانی» همینی که «امثله» و «شرح امثله» را نوشته است. می گوید طریق اثبات امامت نص یا اجماع است.
«أن طريقة إما النص أو الإجماع أما النص فلم يوجد»
پیغمبر یک روایت در رابطه با امامت نیاورد
«وأما الإجماع فلم يوجد على غير أبي بكر اتفاقا»
كتاب المواقف؛ اسم المؤلف: عضد الدين عبد الرحمن بن أحمد الإيجي الوفاة: 756هـ، دار النشر: دار الجيل - لبنان - بيروت - 1417هـ - 1997م، الطبعة: الأولى، تحقيق: عبد الرحمن عميرة، ج3، ص596
اجماع فقط در رابطه با آقای ابوبکر است غیر از آقای ابوبکر نیست یعنی امیر المؤمنین، «بنی هاشم، سلمان، ابوذر، مقداد و حذیفه» جزء مسلمان ها نبود که وارد اجماع بشود.
«نووی» از او تعبیر به فقیه الأمة می کنند شخصیت خیلی برجسته اهل سنت و «شافعی» مذهب است. شرحی بر «صحیح مسلم» دارد جلد 12، صفحه 205 می گوید:
«أن المسلمين أجمعوا على أن الخليفة إذا حضرته مقدمات الموت وقبل ذلك يجوز له الاستخلاف»
مسلمان ها اجماع دارند وقتی خلیفه مقدمات مرگش فراهم شد کسی را به عنوان خلیفه انتخاب کند.
«ويجوز له تركه»
خلیفه می تواند معین نکند
«فإن تركه فقد اقتدى بالنبي صلى الله عليه وسلم في هذا وإلا فقد اقتدى بأبي بكر»
صحيح مسلم بشرح النووي؛ اسم المؤلف: أبو زكريا يحيى بن شرف بن مري النووي الوفاة: 676، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت - 1392، الطبعة: الطبعة الثانية، ج 12، ص 205
اگر خلیفه معین نکند به پیغمبر اقتدا کرده است اگر خلیفه معین کند به ابوبکر اقتدا کرده است نفهمیدیم از نظر اسلام شما می گویید انتخاب خلیفه، انتخاب و نصب امام واجب است. نصب امام واجب است پیغمبر چرا این واجب را ترک کرد، آیا ضرر به نستجیر بالله عصمت، امامت و نبوتش نمی زند؟
آقای «باقلانی» در «تمهید» مقداری تند شده می گوید ما بر این عقیده هستیم که نصی بر خلافت و امامت نیست.
«ويبرأ من الدائن به»
تمهيد الأوائل في تلخيص الدلائل؛ اسم المؤلف: محمد بن الطيب الباقلاني الوفاة: 403هـ، دار النشر: مؤسسة الكتب الثقافية - لبنان - 1407هـ - 1987م، الطبعة: الأولى، تحقيق: عماد الدين أحمد حيدر، ج1، ص444
هر کس معتقد باشد از پیغمبر حدیثی بر خلافت داریم از او برائت می جوییم. تب ایشان خیلی تند است! جناب آقای «باقلانی» دست مان بالا شما هر چه بفرمایید جلوی شما بله می گوییم ولی پشت سر شما همان تعبیری که شما دارید ما هم در حق شما اعلام می کنیم چه کار کنیم. از این قبیل حرف خیلی زیاد است.
در «تاریخ اسلام»، جلد 3، صفحه 117 و 118 راوی می گوید خدمت ابوبکر رسیدم با آن بیماری که از دنیا رفت سلام کردم و احوال پرسی کردم گفت چند چیز را انجام ندادم ای کاش انجام می دادم چند چیز انجام دادم ای کاش انجام نمی دادم. یکی از چیزهایی که انجام دادم و پشیمان هستم
«أما إني لا آسى على شيء إلا على ثلاث فعلتهن، وثلاث لم أفعلهن، وثلاث وددت أني سألت رسول الله صلى الله عليه وسلم عنهن: وددت أني لم أكن كشفت بيت فاطمة وأن أغلق علي الحرب ...»
حرمت خانه حضرت زهرا را نمی شکستم این را «ذهبی» دارد می گوید «ذهبی» مثل «علامه حلی» ما یکی از استوانه های علمی اهل سنت است. می گوید ای کاش خانه فاطمه را حرمت شکنی نکرده بودم. بعد می گوید:
«ووددت أني سألت رسول الله صلى الله عليه وسلم في من هذا الأمر ولا ينازعه أهله»
تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، اسم المؤلف: شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي الوفاة: 748هـ، دار النشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت - 1407هـ - 1987م، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. عمر عبد السلام تدمرى، ج3، ص117 و 118
ای کاش سوال می کردم خلافت، مال چه کسی است؟ چه کسی را شما خلیفه معین می کنید تا ما با او مخالفت نکنیم! آیا «انصار» هم می توانند خلیفه شوند یا نه؟
قضاوت را به عهده مخاطبین عزیزمان می گذاریم این هم عبارتی است که آقای «ذهبی» دارد و عده زیادی از بزرگان شان هم این را تأیید و تصحیح کردند من جمله آقای «ابن زنجویه» متوفای 251 در حقیقت معاصر امام هادی، امام عسکری (ارواحناه فداه) بوده است.
چهار سال قبل از ولادت آقا ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء)، «تاریخ طبری، معجم کبیر، الأحادیث المختارة» دارد و عبارت جناب آقای ابوبکر را تصحیح هم می کند.
مجری:
خیلی ممنون و متشکر، سوالم این است که آیا علمای اهل سنت بر وجوب نصب امام به آیات قرآن هم استناد کردند یا خیر؟ چون معمولاً از آقایان وقتی بحث می کنیم سریع می گویند در کجای قرآن آمده است؟ آیا خودشان به قرآن استناد کردند؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
استنادشان به قرآن خیلی جالب است استنادشان به قرآن به قدری زیباست آدم نمی داند گریه کند یا بخندد؟
«امام قرطبی متوفای 671» تفسیرش عصاره تفسیره شش، هفت قرن صدر اسلام است. ایشان در کتاب شان جلد 1 ذیل آیه شریفه:
(وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يفْسِدُ فِيهَا وَيسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ)
(به خاطر بياور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روی زمين، جانشينی [= نماينده ای] قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند: «پروردگارا! »آيا کسی را در آن قرار می دهی که فساد و خونريزی کند؟! (زيرا موجودات زمينی ديگر، که قبل از اين آدم وجود داشتند نيز، به فساد و خونريزی آلوده شدند. اگر هدف از آفرينش اين انسان، عبادت است،) ما تسبيح و حمد تو را بجا می آوريم، و تو را تقديس می کنيم.» پروردگار فرمود: «من حقايقی را می دانم که شما نمی دانيد.
سوره بقره (2): آیه 30
در رابطه با حضرت آدم (علی نبینا و آله و علیه السلام) است. ایشان در این جا تعبیری دارد می گوید:
« هذه الآية أصل في نصب إمام وخليفة يسمع له ويطاع لتجتمع به الكلمة وتنفذ به أحكام الخليفة»
این آیه شریفه در حقیقت اصل و ریشه برای وجوب نصب امام و خلیفه است. مردم از او حرف شنوی داشته باشند و از او اطاعت کنند تا وحدت جامعه به وجود بیاید و احکام خلیفه در جامعه پیاده شود.
«ولا خلاف في وجوب ذلك بين الأمة ولا بين الأئمة»
بین امت اسلامی و ائمه مسلمین هیچ اختلافی در این زمینه نداریم.
الجامع لأحكام القرآن؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاري القرطبي الوفاة: 671، دار النشر : دار الشعب – القاهرة، ج 1، ص 264
قضیه چه است؟ خیلی نمی خواهم توضیح بیشتری خدمت بینندگان عزیز بدهم. این که (وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) این اصل در نصب امام و خلیفه است.
آقای «قرطبی» در آن جا خدا می گوید من می خواهم جعل کنم (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) نمی گوید «أنتُم جاعلُهُ خلیفة» مردم شما خلیفه معین کنید.
اگر بناست این آیه در نصب امام و خلیفه اصل باشد این نصب را خدا انجام بدهد آیه هم همین را دارد می گوید (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) این عبارتی است که قرآن این تعبیر را دارد این تعبیر یک تعبیر واضح و روشن است.
(وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يفْسِدُ فِيهَا وَيسْفِكُ الدِّمَاءَ) آیا می خواهی در زمین کسانی قرار بدهی فساد و خونریزی می کنند؟
یکی از چیزهایی که باعث فساد شد آراء است استدلال به آیه می کند می گوید بر مردم واجب است می گوید خدا می خواهد در زمین خلیفه جعل کند. کلمه (إنِّي) را می خواهند حذف کنند «أنتم جاعلونَ فی الأرض خلیفة»
تعبیری که آقای «شهرستانی» دارد به قدر تعبیر زیبایی است به نظرم باید با طلا نوشته شد می خواهیم تطبیق بدهیم به (أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يفْسِدُ فِيهَا وَيسْفِكُ الدِّمَاءَ) در کتاب «الملل و النحل»، صفحه 31
«و أعظم خلاف بين الأمة خلاف الإمامة»
بزرگ ترین اختلاف بین امت اسلامی، اختلاف امامت است.
«إذ ما سلّ سيف في الإسلام على قاعدة دينيّة مثل ما سلّ على الإمامة في كلّ زمان.»
آن اندازه ای که در رابطه با امامت شمشیر کشیده شد، آدم کشته شد، فساد به پا شد و خونریزی شده است مثل امامت نبود.
الملل والنحل؛ اسم المؤلف: محمد بن عبد الكريم بن أبي بكر أحمد الشهرستاني الوفاة: 548، دار النشر: دار المعرفة - بيروت - 1404، تحقيق: محمد سيد كيلاني، ج1، ص24
یعنی در رابطه با امامت در هر زمان فساد، خونریزی، آدم کشتن و چه و چه بوده است. خدای عالم در این جا به چه عبارتی بگوید؟ (أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يفْسِدُ فِيهَا وَيسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ) ما مقدس هستیم همیشه مشغول تسبیح و تقدیس هستیم
(قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ) خدا فرمود من مقدس نمی خواهم؛ می خواهم آدم بیافرینم کسی که بتواند رتبه خلیفة اللهی را بگیرد.
(صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ)
رنگ خدايی (بپذيريد! رنگ ايمان و توحيد و اسلام؛) و چه رنگی از رنگ خدايی بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت می کنيم.
سوره بقره (2): آیه 138
می خواهم روی زمین کسانی بیافرینم که رنگ خدایی بگیرند. مظهر اتم صفات جمال و جلال خدا باشند. افرادی بیافرینیم
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند * بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت
«كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا»
كافي( ط- دارالحديث)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق (تاريخ وفات مؤلف: 329 ق)، محقق / مصحح: دارالحديث، ناشر: دار الحديث، قم، ق 1429، ج2، ص353، بَابُ مَنْ آذَى الْمُسْلِمِينَ وَ احْتَقَرَهُم، ح8
می خواهم انسانی بیافرینم که این انسان چشم، گوش، زبان و دستش؛ چشم، گوش و دست خدا باشد. من دنبال این هستم کاری به مقدس ندارم. این تعبیر یک تعبیر خیلی تندی است.
بعد ایشان تعبیری دارد بد نیست عزیزان مان این ها را ببینند می گوید این که ما می گوییم این آيه اصل در نصب امام است دلیل ما چیست؟ یکی این که (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) دوم
(يا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ)
ای داوود! ما تو را خليفه و (نماينده خود) در زمين قرار داديم؛
سوره ص (38): آیه 26
ما تو را خلیفه در زمین قرار دادیم آقای «قرطبی» بزرگوار خدا می گوید (إِنَّا جَعَلْنَاكَ) مای خدا داود را خلیفه قرار دادیم نمی گوید «إنَّکُم جَعلتُم داودَ خلیفةً فی الأرض» که شما می گویید از این استفاده می کنیم وجوب نصب امام را به عهده ملت.
همچنین:
(وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ)
خداوند به کسانی از شما که ايمان آورده و کارهای شايسته انجام داده اند وعده می دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمين خواهد کرد.
سوره نور (24): آیه 55
خدا وعده داد به مؤمنینی که عمل صالح انجام می دهند آن ها را خلیفه قرا بدهد (لَيسْتَخْلِفَنَّهُمْ) خدا این ها را خلیفه قرار بدهد. نه مردم این ها را خلیفه قرار بدهند ایشان وقتی مقداری جلوتر می آید با این تعبیر:
«وأنها ركن من أركان الدين الذي به قوام المسلمين»
الجامع لأحكام القرآن؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاري القرطبي الوفاة: 671، دار النشر : دار الشعب – القاهرة، ج 1، ص 265
آی مردم بدانید امامت رکنی از از ارکان دین است قِوام مسلمان ها به امامت مرتبط است. رکنی از ارکان دین است چرا پیغمبر از این رکن غفلت داشت؟ این که قِوام مسلمان ها به او است «و النصُ منتفٍ» قضیه چه شد؟
آقای «شنقیطی» از علمای طراز اول علمی «وهابیت» معاصر است مثل «ابن تیمیه» فحاشی خیلی بلد نیست و مثل «ابن تیمیه» هم دستور قتل مسلمان ها را صادر نکرد مقداری از آن ها معتدل تر است.
ایشان کتابی دارد به نام «اضواء البیان فی ایضاح القرآن بالقرآن» مثل «المیزان» ما است تفسیر قرآن به قرآن ایشان در جلد 1 همین اندازه می گوید:
«ومن الواضح المعلوم من ضرورة الدين أن المسلمين يجب عليهم نصب إمام تجتمع به الكلمة وتنفذ به أحكام الله في أرضه»
از ضروریات دین است (خیلی جالب است) ایشان مقداری بالا رفت می گوید از ضروریات دین است که بر مسلمان ها واجب است امام نصب کنند تا وحدت کلمه در جامعه ایجاد شود احکام خدا در کره زمین پیاده شود.
«ولم يخالف في هذا إلا من لا يعتد به»
همه با این نظر ما موافق هستند آدم های علقه مضغه ای که خیلی به حساب نمی آیند مثل «ابوبکر اعثم معتزلی» و ... مخالفت کردند بعد ایشان می گوید:
«وأكثر العلماء على أن وجوب الإمامة الكبرى بطريق الشرع كما دلت عليه الآية المتقدمة وأشباهها»
أضواء البيان في إيضاح القرآن بالقرآن؛ اسم المؤلف: محمد الأمين بن محمد بن المختار الجكني الشنقيطي. الوفاة: 1393هـ.، دار النشر: دار الفكر للطباعة والنشر. - بيروت. - 1415هـ - 1995م. ، تحقيق: مكتب البحوث والدراسات، ج1، ص22
به عنوان جُک قرن چهاردهم باید انسان این را در بیاورد بنویسد بالای حوزه های علمیه شیعه و سنی نصب کند. می گوید اکثر علما بر این عقیده هستند تعیین امام بر امت واجب است آن هم از طریق شرع؛ شرع چیست؟ آیاتی که خواندیم (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً)، (إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ)
باز هم پدر و مادرشان خوب که (إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا) را نیاورده اند.
(إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيتِي قَالَ لَا ينَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ)
من تو را امام و پيشوای مردم قرار دادم! ابراهيم عرض کرد: «از دودمان من (نيز امامانی قرار بده!)» خداوند فرمود: پيمان من، به ستمکاران نمی رسد! و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شايسته اين مقامند
سوره بقره (2): آیه 124
چون آن جا دارد حضرت ابراهیم دید خیلی مقام است باز (وَمِنْ ذُرِّيتِي قَالَ لَا ينَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ) به ظالمین این عهد نمی رسد. امامت، عهد الله است (عَهْدِي) از ترس شان آن را نیاورند نه «قرطبی» و نه «شنقیطی» آورد به ضررشان می شود چون آقای «قرطبی» دارد بر این که امامت به ظالم و فاسق نمی رسد. کلمه فاسق را هم آورده است فاسق صلاحیت ندارد امام شود.
در این جا حرف زیاد دارم فقط یک عبارت را از «بیضاوی» بیاورم همه این عبارت را آوردند ایشان می گوید:
«لأنها أمانة من الله تعالى وعهد »
امامت، امانت، عهد و پیمان خدا است
«والظالم لا يصلح لها»
ظالم صلاحیت برای عهد و امانت الهی ندارد.
«وأن الفاسق لا يصلح للإمامة»
فاسق هم صلاحیت برای امامت ندارد.
تفسير البيضاوي؛ اسم المؤلف: البيضاوي الوفاة: 685، دار النشر: دار الفكر – بيروت، ج 1، ص 398
«فخر رازی» وقتی می رسد به آیه: (أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ) میرسد.
(أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ)
اطاعت کنيد خدا را! و اطاعت کنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [= اوصيای پيامبر] را!
سوره نساء (4): آیه 59
می گوید آیه دلالت می کند امام قطعاً باید معصوم باشد. چون اگر معصوم نباشد اجتماع امر نهی لازم می آید یعنی امام اگر به اشتباه حکمی صادر کند و خطا کند از طرفی قرآن می گوید باید از امام چشم و گوش بسته اطاعت کنید. از طرفی هم خدا می گوید از کار خلاف اطاعت نکنید این هم کار خلاف است ولو اشتباهاً باشد.
یک طرف خدا می گوید اطاعت کن و یک طرف می گوید اطاعت نکن امر و نهی در این جا جمع شده است چه کار کنیم؟ اگر امام معصوم نشد به کار خلاف شرع دستور داد ولو خطأ چه کار کنیم؟
بعد می گوید خلفای ما معصوم نبودند ما باید دست از ظهور آیه بر داریم! باید بگوییم (إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيهِ رَاجِعُونَ) البته همین تعبیر را «طبری» هم دارد. چون آقایان سر «تفسیر طبری» خیلی حساب باز می کنند دارد:
«قال الله لا ينال عهدي الظالمين قال لا يكون إمام ظالما»
جامع البيان عن تأويل آي القرآن؛ اسم المؤلف: محمد بن جرير بن يزيد بن خالد الطبري أبو جعفر الوفاة: 310، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1405، ج1، ص530
«تفسیر ابن کثیر» هم دارد.
امام رضا همین تعبیر را دارد:
«قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ فَأَبْطَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ إِمَامَةَ كُلِّ ظَالِمٍ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة»
این آیه خط بطلان بر امامت ظالمین تا روز قیامت کشید.
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج1، ص199
مجری:
ممنونم از شما؛ اما گفتیم و تمام قد دفاع کردیم از ولایت مولای متقیان امیر مؤمنان علی (علیه السلام) ماه رجب، ماه علوی است.
(میان برنامه)
مجری:
شنیدن نام مولا امیر المؤمنین، فقط حیدر امیر المؤمنین است...طبق وعده ای که داده بودیم از این لحظه به بعد در خدمت مخاطبین هستیم، اولین تماس آٔقای «منادی» از «قم» سلام علیکم بفرمایید.
(تماس بینندگان برنامه)
بیننده: (آقای منادی از قم – شیعه)
سلام عرض می کنم... سوال اول این که آیا علمای شیعه ما برای این که حافظه هوش مصنوعی را بالا ببرند آیا کتاب های خطی را سعی کردند تبدیل به هوش مصنوعی کنند یا خیر؟
دو: وقتی که هوش مصنوعی به تجزیه و تحلیل بالا می رسد آیا علما در این زمینه فکری کردند، چون بیشتر مردم یا کافر یا شیعه می شوند ما ادیان دیگر خیلی کم داریم.
بیشتر مردم می گویند ما شیعه هستیم بیشتر منافق هستند یعنی دروغ، ریاء و تکبر در قلب و ذهن شان پنهان می کنند تا حدی که آناتومی صورت شان را دیگر هوش مصنوعی نمی تواند این ها را تشخیص بدهد آیا علما در این زمینه فکری هم کردند که این ها را به مردم معرفی کنند و داده های هوش مصنوعی را در آینده بالا ببرند که مردم فریب نخورند.
مجری:
متشکرم البته نمی دانم دوستان در مورد هوش مصنوعی چقدر اطلاع دارند، هوش مصنوعی خود به خود صاحب علم نیست قاعدتاً آن داده ها و اطلاعاتی که به آن داده می شود از قبل دارد هر سوالی را می تواند پاسخ بدهد.
البته ایشان گفتند اکثراً، این طور نیست اکثر شیعه بخواهند منافق باشند اگر کسی هم به این شکل باشد آن در قالب هوش مصنوعی نمی گنجد ان شاء الله استاد بیشتر توضیح خواهند داد. تماس بعدی آقای «عباس بهادری» از «کرج» سلام علیکم بفرمایید.
بیننده: (آقای بهادری از کرج – شیعه)
سلام علیکم... حضرت آقا، پانزده آیه در قرآن داریم که جعل امامت مستقیم به دست خداست مثلاً (إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً)، (يا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ)، (وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ) ولی کل علمای محترم اهل سنت و «وهابیون» می فرمایند خداوند برای نصب خلیفه برنامه نداشت. این افتراء إلی الله نیست؟ چرا این آیات را در قرآن نا دیده می گیرند؟ به خاطر خوشایند چند نفر در «سقیفه» بر ضد خلیفه خدا روی زمین کودتا کردند. قرآن می فرماید:
(إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ)
خداوند، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برتری داد.
سوره آل عمران (3): آیه 33
کل انبیاء گذشته وصی خودشان را به دستور خدا انتخاب می کردند. پیغمبری قبل از اسلام نداشتیم انتخاب وصیش را به دست مردم بسپارد. سوالی که از آقایان «وهابی» داریم چرا در این امر خلافت آقای ابوبکر، عمر و معاویه تصمیم گیر بودند؟ اما در تصمیم گیری رسول خدا وقتی می فرماید علی جانشین من است می گویند نخیر «حسبنا کتاب الله» چنین حقی را رسول خدا در انتخاب خلیفه ندارد همین که قرآن را آورد بس است. با این که در سوره نساء داریم
(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا)
ای کسانی که ايمان آورده ايد! اطاعت کنيد خدا را! و اطاعت کنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [= اوصيای پيامبر] را! و هرگاه در چيزی نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر باز گردانيد (و از آنها داوری بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيکوتر است.
سوره نساء (4): آیه 59
آن چه که رسول حق می فرماید بگیرید و انجام دهید و آن چه نهی می کند وا گذارید و در مورد اختلاف باید به نظر خدا و رسولش حل کنید. در سوره محمد
(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ)
ای کسانی که ايمان آورده ايد! اطاعت کنيد خدا را، و اطاعت کنيد رسول (خدا) را، و اعمال خود را باطل نسازيد!
سوره محمد (47): آیه 33
ای اهل ایمان خدا و رسولش را اطاعت کنید و به مخالفت خدا و رسولش اعمال خود را ضایع و باطل نکنید، با این که آقایان می فرمایند تمام اعمال صحابه عین اسلام است. مثلاً اعمال آقای «مغیرة ابن شعبة» اسلام است. اعمال «خالد ابن ولید» اسلام است که با زن «مالک ابن نویره» زنا کرد. اعمال معاویه هم مثل اسلام است.
سوال: مگر نمی شود اسلام به غیر از صحابه منتقل بشود؟ مگر فرزندان ائمه اطهار، فرزندان رسول خدا نبودند؟ چرا معاویه فرزندان صحابه را برای این که جانشین مردم و خلافت ذکر کرد ولی فرزندان رسول خدا را برای خلافت ذکر نکرد؟ سوال از آٔقای معاویه شما می گویید فرزندان صحابه می توانند جانشین و خلیفه باشند چرا در مورد فرزندان رسول خدا چنین چیزی نمی گویی؟ کل صحابه در رأسش آقایان ابوبکر، عمر، عثمان، معاویه و خانم «عایشه» گفتند:
«لَا تَجْتَمِعُ النُّبُوَّةُ وَ الْخِلَافَة فِي بَيْتٍ وَاحِد»
رسالت و خلافت در این خاندان با هم جمع نمی شود چرا بعداً خودشان در «شورای سقیفه» گفتند
«نَحْنُ عَشِيرَةُ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم»
ما از خاندان پیامبر هستیم چرا در آن جا برای شان مشروع شد ولی برای علی که نفس رسول خدا، داماد و پسر عموی پیامبر بود مشروع نشد؟ مگر شما نگفتید در «سقیفه» امت اجتماع کردند که ابوبکر، خلیفه رسول الله بشود؟ پس در زمان به خلافت رسیدن معاویه آن ملت و اجماع کجا بودند؟
این تعبیر رسول خدا است رسول خدا فرمودند یک ذریه آل ابراهیم پرچمدار دین هستند خداوند به منِ رسول گفت هیچ خانواده ای مثل خانواده خودت حاضر نیستند سر بدهند اما دین ندهند. مردم به دنبال منافع، رفاه و ریاست هستند. خدا به رسولش می گوید این دین سر، خون و شهادت می خواهد. خداوند فرمود من از درون انسان ها خبر دارم توی پیغمبر فقط روی خانواده خودت حساب کن.
رسول خدا فرمود جانشینی بعد از خودم توسط علی از طرف خدا است خدا به من اکیداً دستور داد فرمود دین حافظ می خواهد حافظ دین زحمت باید بکشد فدا باید بشود خدا هم گفت فقط روی خانواده خودت حساب کن دادن سر از خانواده من عزت است عزت از ... گرفته می شود یعنی قربانی؛ خانواده من برای دین قربانی می شوند. اما من روی شما صحابه حسابی باز نمی کنم.
مجری:
تشکر از شما خیلی ممنونم. آقای «سیروان» از «سنندج» صوتی فرستادند و سوالی پرسیدند.
صوت (آقای سیروان از سنندج – اهل سنت)
سلام عرض می کنم شمایی که دم از اهل بیت می زنید یک دلیل صریح از قرآن برای ما بیاورید که باید از اهل بیت تبعیت کنیم ضمناً ما فقط «حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی» داریم هر کدام برای خود کتاب دارند. شما که این همه دم از فقه جعفری می زنید یک کتاب از امام صادق بیاورید تا ما با شما حرف بزنیم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
همان جواب ایشان شما یک کتاب از آقای «ابو حنیفه» بیاورید ما هم ده تا کتاب از امام صادق می آوریم.
مجری:
یک از کتاب ابوبکر، عمر و عثمان بیاورند
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
از ابوبکر، عمر و عثمان که پیش کش از «ابو حنیفه» یک برگ کاغذ دارند تقریباً هفتاد و پنج درصد اهل سنت کره زمین «حنفی» مذهب هستند، آیا از امام «ابو حنیفه» یک برگ کاغذ مانده است؟ از امام صادق مثل «مصباح الشریعة» مال امام صادق (سلام الله علیه) است. در اینترنت جستجو کن نرم افزارهای علوم اسلامی مستقیم از امام صادق (سلام الله علیه) می گویند نوشته است.
مراجعه کنید کتاب «وسائل الشیعة» خاتمه «وسائل»، فائده پنجم صاحب «وسائل» می گوید اصحاب ائمه بیش از شش هزار و ششصد کتاب نوشتند. برادر بزرگوارم کتاب «کافی» به تنهایی یک و نیم برابر تمام «صحاح سته» اهل سنت روایت دارد.
آقای «ابن جذری»، «صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابن ماجه، سنن ترمذی، سنن نسائی» را جمع کرد مکرراتش را حذف کرد کتاب «جامع الأصول» شده است. نُه هزار و نهصد و خرده ای روایت شده است «کافی» به تنهایی شانزده هزار و صد و نود و نُه روایت دارد.
این کتاب «کافی» تدویب کتاب های است که اصحاب امیر المؤمنین، امام مجتبی، امام حسین، امام سجاد، امام باقر، امام صادق تا امام عسکری نوشتند. شما بفرمایید کتاب هایتان را به ما بگویید ما هیچ حرفی نداریم.
مجری:
دلیلی در قرآن برای تبعیت از اهل بیت
حضرت آيت الله حسینی قزوینی:
تبعیت اهل بیت:
(قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى)
بگو: من هيچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی کنم جز دوست داشتن نزديکانم [= اهل بيتم]؛
سوره شوری (42): آیه 23
کافی نیست برادر بزرگوارم مراد از (قُربیٰ) چه کسی است؟ پنجاه روایت از پیغمبر می آورم منظور از (قربیٰ) کیست؟ گفت علی، زهرا و فرزندان آن ها.
آیه 67 سوره مائده:
(يا أَيهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ)
ای پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملا (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده ای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه می دارد؛ و خداوند، جمعيت کافران (لجوج) را هدايت نمی کند.
سوره مائده (5): آیه 67
آقای «آلوسی متوفای 1730» نزدیک به عصر ما هست از «عبد الله ابن مسعود» نقل می کند این آیه را زمان پیغمبر این طور می خوانیدم:
«ياأيها الرسول بلغ ماأنزل اليك من ربك إن عليا ولى المؤمنين وإن لم تفعل فما بلغت رسالته»
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج6، ص193
«سیوطی» در «در المنثور»، جلد 2، صفحه 298 همین روایت را از «عبد الله ابن مسعود» دارد. «شوکانی» در «فتح القدیر»، جلد 1، صفحه 61 همین روایت را دارد.
آیه سوم (الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ) آقای «خطیب بغدادی» در «تاریخ بغداد»، جلد 8، صفحه 285 یا 284 دارد بر این که در غدیر وقتی که امیر المؤمنین نصب شد جبرئیل آمد این آیه را نازل کرد (الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ) با نصب علی دین کامل شد. خلیفه دوم جلو آمد گفت:
«يا ابن أبي طالب اصبحت اليوم مولی کل مسلم و مسلمة»
آقای «ابن کثیر» شاگرد «ابن تیمیه» در کتاب «البدایة و النهایة»، جلد 7، صفحه 350 می گوید خلیفه دوم گفت:
«يا ابن أبي طالب اصبحت اليوم ولي كل مؤمن»
البداية والنهاية ، اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي أبو الفداء الوفاة: 774 ، دار النشر : مكتبة المعارف – بيروت، ج 7، ص 350
نه «مولیٰ»، «ابن اثیر» هم در «الإصابة» آدرسش یادم نیست ایشان هم همین تعبیر را دارد. همین ها کافی نیست
مجری:
همچنین: (أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله. «حاکم حسکانی» معتقد است تمام روایاتی که من آوردم صحیح است در دو جای کتاب می آورد از پیغمبر سوال کردند (أُولِي الْأَمْرِ) چه کسی است؟ رسول اکرم فرمود علی جان تو فرزندانت و ائمه بعد از تو!
مجری:
این همه دلیل قرآنی هست منتها انسان باید عنایت و توجه داشته باشد تعصب را کنار بگذاریم. هر کسی بخواهد با تعصب برخورد کند پس فردا این را از ما نمی پذیرند. فردا جان به لب آمد و حضرت عزرائیل آمد جان را گرفت روی دست ما را گذاشتند و «لا اله الا الله» گویان به سمت قبر بردند و ما روی خاک گذاشتند.
قبل از این که، این صورت روی خاک بیاید بند کفن را باز می کنند سنگ لحد را می گذارند خاک ها را می ریزند آن جا دیگر تعصب معنا ندارد به درد نمی خورد. آن جا پدرم گفت، عالم من گفت، مولوی و آخوند فلان گفت پذیرفته نیست. آن جا حجت باید بیاوری امروز «شبکه ولی عصر» حجت را بر همه تمام می کند و همه چیز دارد گفته می شود و دیگر بهانه ها پذیرفته نیست.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
برادر بزرگوار از ما سوال می کنید ما هم از شما سوال می کنیم شمایی که دارید شیعه را تخطئه می کنید می گویید پشت سر شیعه نماز باطل است چون وضو شیعه باطل است وضویش طبق وضوی پیغمبر نیست معمولاً این را می گویند.
حتی «مقام معظم رهبری» در «زاهدان» چند سال قبل رفته بود تعدادی از این ها گفتند چون وضوی آقایان باطل است مسح می کشند پاهای شان را نمی شویند ما پشت سرشان نماز نمی خوانیم.
بزرگوار یک روایت همان طور که با عزیزم در فضای مجازی با هم رفاقت داریم گفتیم یک روایت برای ما بیاور نه ده تا. روایتی که مخالف نداشته باشد آقای ابوبکر، آقای عمر و آقای عثمان وضو می گرفتند پاهای شان را می شستند. یک روایت برای ما بیاور وضوی پیغمبر این طوری بود ما هم قول دادیم سنی می شویم آقای «اسماعیل» هم گفت من هم سنی می شوم.
یقیناً اگر ما سنی بشویم کم و کمش چهار، پنج هزار نفر سنی می شوند شما می خواهید چه کار کنید؟ «عربستان سعودی» میلیارد میلیارد خرج می کند تا نگذارد سنی ها شیعه بشوند. یک چیز خیلی ساده است یک روایتی که هیچ مخالفی نداشته باشد «ویلٌ للأعقاب» داستان ها و افسانه های که درست کردند این ها را شما باید به تاریخ بسپارید.
مجری:
تماس بعدی آقای «فیض آبادی» از «کاشمر» روی خط ارتباطی هستن سلام بر شما بفرمایید.
بیننده: (آقای فیض آبادی از کاشمر – شیعه)
سلام عرض می کنم ... طبق توضیحاتی که آقای دکتر فرمودند از آیات سوره بقره آیه 30 و سوره نور آیه 55 یک سوالی داشتم در کتاب «صحیح مسلم»، جلد 3، حدیث 1453 و «صحیح بخاری»، جلد 8 کتاب الأحکام، صفحه 127 پیامبر اسلام اشاره به دوازده نفر خلیفه دارند که اسلام با این دوازه نفر عزیز و همگان از «قریش» هستند.
«ابن حجر عسقلانی» در «فتح الباری»، جلد 3، صفحه 214 و «سیوطی و ابن جوزی» یک سری اسامی را آوردند یکیش ده تا است، یکیش نه تا و یکیش یازده تا است. «ابن جوزی» توضیح داده آن یکی قبل از حضرت مهدی را نمی دانم می شود در این بابت توضیح بدهید. با این که در آن دو روایت در «صحیح مسلم و صحیح بخاری» گفتند همگان از «قریش» هستند. در این اسامی که از این سه نفر ذکر کردند یکی، دو نفرشان «قریشی» نیستند
مجری:
حضرت استاد! سوال ایشان را پاسخ بدهید آقای «منادی» هم دو سوال پرسیده بودند باید آن ها را هم جوب بدهیم
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
برادر بزرگوارم در این که آقایان آوردند مفصل صحبت کردید در آن هیچ شک و شبهه ای نیست.
در کتاب های دیگر آقایان مثلاً کتاب «فرائد السمطین» مال «حموینی» استاد «ذهبی» است از او تعبیر خیلی بزرگی دارد ایشان در جلد 2، صفحه 313 در رابطه با خلفای اثنی عشر می گوید اوصیاء من دوازده نفر هستند اول شان علی ابن ابی طالب آخرشان هم حضرت مهدی (ارواحنا فداه) است.
آقای «جوینی حموینی» کسی است که «ذهبی» در «تذکرة الحفاظ»،جلد 14، صفحه 1505 از او تعبیر می کند:
«... الإمام المحدث الأوحد الأكمل فخر الإسلام صدر الدين إبراهيم بن محمد بن المؤيد بن حمويه الخراساني الجويني»
تذكرة الحفاظ؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدين محمد الذهبي الوفاة: 748، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، ج 4، ص 1505
ایشان در «فرائد السطمین»شان در جای دیگر صفحه 134 فرمود خلیفه بعد از من، علی ابن ابی طالب بعد از او امام حسن، امام حسین بعد از او نُه نفر از فرزندان حسین همه را نام می برد بعد می گوید:
«فهذه اثنی عشر ائمه عدد نقباء بني اسرائیل»
فرائد السمطین فی فضائل المرتضى و البتول و السبطین و الأئمة من ذریتهم علیهم السلام؛ حمّویی جوینی، ابراهیم بن سعد الدین (م 730)، مؤسسة المحمود، بیروت، چاپ اوّل، 1400 ه. ق، ج 2، ص 134
به تعداد نقباء «بنی اسرائیل». در حدیث خلفای اثنی عشر دارند بر این که رسول اکرم فرمود خلفای من دوازده نفر هستند به تعداد نقباء «بنی اسرائیل» گمان می کنم بهتر از این دیگر نمی شود توضیح داد.
آقای «ابن حجر» آن چه که حافظه ام یاری می کند در «فتح الباری»، جلد 13، صفحه 181- 182 از «ابن جوزی، محلب» و دیگران نقل می کند می گوید هر کجا توانستیم از هر عالمی پرسیدیم هر کتابی که می توانستیم مطالعه کردیم آخر نفهمیدیم پیغمبر اکرم چه گفت؟
خلفای من دوازده نفر هستند این دوازده نفر چه کسانی هستند؟ «بنی امیه» هستند این ها نزدیک به هجده، نوزده نفر هستند. «بنی العباس» هستند این ها سی و پنج نفر هستند بعد می شمارد «ابوبکر، عمر، عثمان، امیر المؤمنین، امام مجتبی، معاویه» در «یزید» گیر می کنند. «یزید» قاتل امیر المؤمنین است.
می بیند وسطی ها خراب کردند گفت «عمر ابن عبد العزیز» هم هست او را از پایین بالا بیاوریم مقداری جا به جا کنیم ببینیم درست می شود یا نه؟ آخرش هم می گوید ما نفهمیدیم پیغمبر چه فرموده است؟ اگر نباشد برای شیعه حقانیتش جز حدیث خلفای أثنی عشر این که «کُلُهم مِنْ بنی قریش» فرمایش پیغمبر نیست.
صحابه برای این که قضیه را رو پوشانی کند این را گفته است، یک مورد ندارید پیغمبر «کُلُهم مِنْ قریش» فرموده باشد.
مجری:
از «بنی هاشم» ظاهراً داریم؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله. «جابر ابن سُمره» می گوید از پدرم سوال کردم چه گفت؟ گفت «کُلُهم مِنْ قریش» ولی از آن طرف در «ینابیع المودة» از علمای «احناف» است صراحت دارد حضرت فرمود:
«کلهم من بنی هاشم»
ینابیع المودة لذوی القربی؛ نویسنده: القندوزی، تحقیق: سید علی جمال أشرف الحسینی، چاپ: الأولی، 1416، ناشر: دار الأسوة للطباعة والنشر، ج 2، ص 315، ح 908
مجری:
آقای «منادی» از «قم» در خصوص این که بحث هوش مصنوعی همه دنیا با آن سر و کار دارد گفتند علمای شیعه برای هوش مصنوعی، کتاب خطی کاری انجام دادند که تبدیل به هوش مصنوعی بشود؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
«حوزه علمیه» کارهای انجام داده است کتاب های روایی و فتوایی را دادند بنا بود بیست روز قبل همایشی در «قم» بود رونمایی بشود آماده نشد. خودمان کلیه «سایت ولی عصر» در حقیقت می شود گفت قوی ترین سایت پاسخ به شبهات دینی است، امسال در جشنواره پاسخ به شبهات سایت نمونه و برتر معرفی شده است.
مجری:
اسمش جشنواره پاسخ برتر است
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
دوستانی از چند دانشگاه آمدند دیدند بهترین چیزی که بتوانند هوش مصنوعی را امتحان کنند سایت ما است.
دوستان «اصفهان» ما هم قول دادند این جا بیایند یکی، دو نفر از اساتیدی که جزء یک صدم کل جهان هستند یا جزء برتران دو صدم کل جهان هستند بنا است این جا تشریف بیاورند ما هم در خدمت شان باشیم.
البته هوش مصنوعی طوری که دارد جلو می رود دیگر کسی از هوش مصنوعی خبر نداشته باشد از هیچ چیز خبر ندارد. ولی هوش مصنوعی مثل فرض کسی مقاطع مختلف تحصیلی را می گذراند مطالب و ... یاد می گیرد بعد از او سوال می کنند. فرض امشب ده ها سوال کردند با توجه به اطلاعاتی که داشتیم بایگانی که در کامپیوترمان بود نشان دادیم.
کسی الان از من در رابطه با ریاضی، شیمی و فیزیک بپرسد ما هیچ خبر نداریم. هوش مصنوعی هم این چنین است آن چه که به آن می دهند فقط هنر هوش مصنوعی این است خیلی سریع اطلاعاتش را جمع و جور می کند چیزی می سازد به شما می دهد. تحلیل خیلی خوبی دارد.
ما مثلاً صفحه 107 مال امام صادق را شاید بیش از پانصد مرتبه در برنامه زنده گفته بودم یک دفعه از ذهنم رفت 107 شد 148 ولی هوش مصنوعی از این فراموشی ها ندارد.
ولذا بزرگان هم رویش کار کردند مخصوصاً «حوزه علمیه» دارد کار می کند بعضی از مؤسسات خصوصی هم در «قم و تهران» دارند کار می کنند هنوز کار بیرون نیامد تا ببینیم چه کار می کنند؟ کارهای که برای خودمان کردند چند سوال کردم نتوانست جواب بدهد گفت این را بلد نیستم.
مجری:
ممنونم از شما حضرت استاد خیلی استفاده کردیم بزرگواری فرمودید. همچنین از شما بینندگان عزیز سپاسگزار و ممنونم که امشب هم برنامه «حبل المتین» را ملاحظه فرمودید. تا دیدار دیگر خدا نگهدار!