برنامه «حبل المتین» - 12 12 1403
عنوان برنامه: ادله عقلی امامت از دیدگاه فریقین و تقدیم افضل بر فاضل
کلیدواژه: حبل المتین؛ امامت؛ ادله عقلی امامت؛ ولایت؛ دلیل عقلی امامت؛ تقدم فاضل بر مفضول؛ برهان؛ طالوت؛ ماه رمضان؛ آیت الله کشمیری؛ وفاق!
استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی
مجری: آقای علی اسماعیلی
مجری:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظیم، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ، سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيم!
سلام، درود و ارادت خدمت شما مردم عزیز و نازنین بینندههای شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) به برنامه زنده «حبل المتین» خوش آمدید.
ماه ماه عزیز خداست اولین روز از ماه مبارک رمضان را پشت سر گذاشتیم و امشب شب دوم است، الحمدلله رب العالمین الهی شکر از اینکه یک سال دیگر زنده هستیم و توفیق روزه داری را داریم ان شاءالله خدا به همه مان توفیقات روزافزون عنایت بکند، هم از لحظات و دقایق سحر و شبها بتوانیم استفاده کنیم
ماه مبارک رمضان ماه نزول قرآن است، تلاوت آیات نورانی کلام وحی و تمام لحظات و دقایق همه فرصت های است که پیش روی ما است ان شاءالله بتوانیم استفاده کنیم.
در آن آخرین خطبهای که پیامبر گرامی اسلام در آخرین جمعه ماه شعبان المعظم داشتند و فرمایشات بسیار ارزنده که «أَنْفَاسُكُمْ» در این خطبه آمده
«أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَاب»
الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص93
نفسها در این ماه هر نفسی که میکشیم با اینکه اراده خودمان هم نیست و باید نفس بکشیم؛ اما خدا برای ما تسبیح مینویسد «أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ» خواب های در این ماه عبادت است و عبادتها و طاعات هم مقبول، درهای بهشت بازه و درهای جهنم بسته است.
این ماه بهترین فرصت بهترین زمان برای بهرهبرداری از عبودیت و بندگی به درگاه خداوند متعال است ان شاءالله که بتوانیم همه مان خوب استفاده کنیم.
در محضر استاد عزیز و گرانقدر حضرت آیتالله دکتر «حسینی قزوینی» هستیم حضرت استاد سلام علیکم و رحمة الله، طاعات و عباداتتان قبول.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته، همچنین طاعات حضرتعالی و بینندگان عزیز و دوستداران اهل بیت ان شاءالله مقبول درگاه خدا باشد.
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع فَمَا شَيْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.
خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم!
ما طبق برنامه همیشگیمان آغاز عرایضمان را با یاد از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز میکنیم باشد که آن بزرگوار در این ماه مبارک رمضان عنایتی بکند، پیش مولایمان بقیة الله الاعظم شفاعت کند که این ماه متعلق به آقا ولی عصر (ارواحنا فداه) است که در شب قدر تمام مقدرات ما به دست آن بزرگوار ان شاءالله رقم خواهد خورد.
قسم به سینۀ مجروح مادرت زهرا
تو بر ظهـور دعـای فـرج بخـوان مولا
تو بر ظهور دعای فرج بخوان که هنوز
شــرار دود ز بیــت علــی رود بــالا
تو بر ظهور، دعای فرج بخوان که علی
بــود هنــوز عـزادار مـادرت زهرا
هنگام دفن زهرا فرمود: «أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ»
تو بر ظهور دعای فرج بخـوان که هنوز
علی است مثل تو مظلوم و بیکس و تنها
تو بر ظهور دعـای فرج بخـوان که کند
همیشه مــادر پهلـو شکسته بـر تو دعا
یابن الحسن به خاطر ما نه، به خاطر مادرت زهرا، به خاطر صورت سیلی خورده زهرا، و به خاطر صورت کبود زهرا، چشم پر از خون زهرا، سینه مجروح زهرا، پهلوی شکسته خون جاری از زخمهای زهرا، آقا جان همه منتظر تو هستند، به خاطر مادرت زهرا تو بر ظهورت دعا کن، ای مولا دعای ما که به خود هم نمیکند اثری!
(وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ)
مجری:
«طیب الله» دوستان عزیز اگر در خاطر شریف تان باشد بحث یکشنبه شبهای برنامه «حبل المتین» مان «درس های از امامت و ولایت» بود و به «ادله عقلی امامت» رسیدیم.
با توجه به فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و اهمیت این ماه که ماه بندگی است، ماه عبادت و ماه نزول قرآن است، من میخواهم از حضرت استاد درخواست کنم، ابتدا قدری در مورد اهمیت این ماه اگر نکته و مطلبی دارن بفرمایند بعد سراغ بحث هفتگیمان میرویم!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
در رابطه با ماه مبارک رمضان سخن زیاد است، اگر بخواهیم تمام جلسات ماه مبارک را به فضیلت ماه مبارک رمضان و فضیلت روزه داری، عبادت و قرائت قرآن اختصاص بدهیم شاید باز وقت کم بیاوریم.
من به دو تا نکته را اشاره میکنم و از عزیزان تقاضا میکنم در گوگل جستجو بزنند توصیه اساسی آیتالله «کشمیری» در رابطه با ماه مبارک رمضان. من افتخار داشتم و هفت - هشت سال در خدمت این بزرگوار بودم و چیزهایی از محضر ایشان فرا گرفتم که در کتابها و کتابخانهها و حوزههای علمیه نتوانستم آنها را پیدا کنم.
من عرض کردم در اولین جلسهای که خدمت ایشان در سال 1361رسیدم یکی فرزندانم اصرار داشت بابا من را هم ببر، گفتم پسرم آنجا جایی نیست که شما را ببرم، خیلی که اصرار کرد صدایم را بلند کردم سرش داد زدم و گفتم پسر برگرد، دَرْ را محکم بستم و رفتم.
منزل آقای «کشمیری» در کوچه آبشار نزدیک منزل «شهید قدوسی و آیت الله خزعلی» بود، وقتی وارد اتاق ایشان شدم سلام گفتم ایشان جواب سلام را دادند فرمود این بچه چه گناهی کرده که سرش داد کشیدی!
من تمام موهای بدنم سیخ شد، بعد شروع به صحبت کرد، شما این کار را میکنید آن کار را نمیکنید، این کار درست است و آن کار نادرست است. خیلی عجیب بود. شبکه وهابی کلمه گفته بود حتما ایشان جنی در اختیارش داشته قبل از اینکه «قزوینی» از خانه اش حرکت کند آمده به ایشان خبر داده است!
یک نکته مهمی که ایشان داشتند و برایم خیلی عجیب بود، فرمود فلانی تو یک عهدی با خدا بسته بودی، چرا به عهدت عمل نکردی؟ در اینجا دارم عرض میکنم «شهد الله» هیچ احدی از آن عهد من جز خدا خبر نداشت، گفتم حاج آقا فراموش کردم گفت به عهدت عمل کن، عهد شکنی خوب نیست!
بعد دیدم ایشان شاید بیست – سی سال است شبانه روز دارد با من زندگی میکند، یک مطالبی ایشان از آینده گفتند که بدون کم و کاست آنها را من دیدم. اینها چیزی نیست که با اجنه و غیره درست شده باشد.
این کار وهابیها، صهیونیستها و... هستند که با اجنه سر و کار دارند خبر از اولیاء خدا ندارند.
در هر صورت...
نُهْ تا توصیه ایشان داشتند، ان شاءالله اگر توفیق باشد شب جمعه به بعضی از این نُهْ توصیه اساسی شان در ماه رمضان اشاره میکنم؛ ولی امشب با توجه به اینکه عزیزمان آقای «اسماعیلی» از خطبه شعبانیه سخن به میان آوردند من یک چند نکتهای را از خطبه شعبانیه آقا رسول اکرم برای بینندگان عزیز عرض میکنم.
این خطبه در کتابهای مختلف آمده است ولی من از «امالی شیخ صدوق» که در حقیقت قدیمیترین کتاب روایی شیعه است نقل میکنم.
رسول اکرم در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان بالای منبر رفت البته آنجا «خَطَبَنَا ذَاتَ يَوْمٍ» دارد:
«إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) خَطَبَنَا ذَاتَ يَوْمٍ، فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِي وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ يُوَفِّقَكُمْ لِصِيَامِهِ وَ تِلَاوَةِ كِتَابِهِ فَإِنَّ الشَّقِيَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِي هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِيمِ وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَهُ وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِكُمْ وَ مَسَاكِينِكُمْ...»
الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص93
یک سری مطالبی است که مربوط به روزه دارد، نفسهای شما ثواب تسبیح دارد خواب تان عبادت است، عملتان مقبول است، دعایتان مستجاب است؛ ولی چند تا توجهات خاصی است که باید در ماه رمضان از سخن رسول اکرم عبرت بگیریم.
«وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَهُ» وقتی گرسنه و تشنه میشوید گرسنگیها و تشنگیهای روز قیامت را بیاد بیاورید، فردای قیامت دارد به قدری هوا گرم است که مغز مردم در کلهشان میجوشد، از شدت تشنگی مردم هلاک میشوند، جز یاران امیرالمؤمنین محبان و شیعیانش که به هر قیمتی است خودشان را به امیرالمؤمنین میرسانند از حوض کوثر حضرت به آنها میدهد و عطششان برطرف میشود.
این که در روز قیامت چه اتفاقاتی میافتد خودش یک دنیایی است. این یک نکته.
نکته دوم: «وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِكُمْ وَ مَسَاكِينِكُم»؛ فقط روزه گرفتن نیست که شما دهن را ببندید سحری بخورید و ده، دوازده ساعت از خوردن و آشامیدن خودتان را حفظ کنید و غروب هم افطار کنید.
این ماه، ماه عمل است «وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِكُمْ وَ مَسَاكِينِكُم»؛ به یاد فقرا باشید برای شما خانواده تان سحری بهترین غذا برایتان تهیه میکنند و افطاری به همین شکل، به یاد داشته باشید افرادی هستند در همان شهر خودتان همسایه های خودتان به تعبیر امیرالمؤمنین:
«لَا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَع»
سیر شدنشان یادشان نمیآید؛ حتی برای یک نان خالی هم با مشکل مواجه هستند!
یکی از دوستان گفت بعضی از افراد حتی در خود «قم» مسیری را میآیند فقط یک دانه نان سنگک گیرشان بیاید بروند با زن و بچه شان افطار کنند، الان با این وضع گرانی که دستاندرکاران درست کرده اند، الحمدلله خودشان بهترین خانهها و بهترین غذاها در اختیارشان است، به فکر اینها هم نیستند.
به تعبیر حضرت امیر در نامهاش به «عثمان ابن حنیف» می فرماید آیا من:
«أَوْ أَبِيتَ مِبْطَاناً وَ حَوْلِي بُطُونٌ غَرْثَى وَ أَكْبَادٌ حَرَّى»
نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص418
من علی با شکم سیر بخوابم اطراف من مسلمانها با شکم گرسنه باشند که از شدت گرسنگی خواب به چشمشان نیاید.
پس یکی از پیامهای این ماه رسیدن به فقرا و مستمندان است.
بعد حضرت میفرماید:
«وَ وَقِّرُوا كِبَارَكُمْ»
نسبت به بزرگان احترام داشته باشید، این پدر یک عمری تو را بزرگ کرده بعد آخر عمر برداری خانه سالمندان ببری. چیزهایی آدم میشنود و میبیند که واقعاً من جرأت نمیکنم اصلاً اسمش را بیاورم یعنی خجالت میکشم.
«وَ ارْحَمُوا صِغَارَكُمْ»
نسبت به کوچکهایتان ترحم داشته باشید، بیخود سر اینها داد نزنید.
«وَ صِلُوا أَرْحَامَكُمْ»
در این صله رحم بکنید!
«وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ»
زبان تان را از غیبت، از دروغ و دیگر گناهان حفظ کنید.
صدیقه طاهره قریب به این مضمون فرمود آن کسی که زبانش را از خوردنی و آشامیدنی بسته ولی از گناه نبسته روزه داری به چه دردش میخورد؟
«وَ غُضُّوا عَمَّا لَا يَحِلُّ النَّظَرُ إِلَيْهِ أَبْصَارَكُمْ وَ عَمَّا لَا يَحِلُّ الِاسْتِمَاعُ إِلَيْهِ أَسْمَاعَكُمْ»
نسبت به نامحرم چشمتان آلوده نشود، صدای نامحرم صدای ترانه نشنوید.
«وَ تَحَنَّنُوا عَلَى أَيْتَامِ النَّاسِ يُتَحَنَّنْ عَلَى أَيْتَامِكُمْ»
افراد زیادی یتیم هستند پدر یا مادر بالای سرشان نیست. خیلی برای من عجیب است، چند روز قبل مسئول مدیر کل محترم کمیته امداد با حدود ۳۰ نفر به دفتر ما تشریف آورده بودند میگفتند در قم ۴۰ هزار خانواده یتیم داریم. گفتن این مطلب خیلی ساده است ولی ۴۰ هزار حرف سادهای نیست در یک شهر این تعداد است شهر های دیگر چه قیامتی است نمیدانیم!
نکته بعدی:
«وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِكُمْ»
فقط روزه داری نیست تلاش کنید در این ماه توبه کنید، توبه هم این نیست که شما بیاید «استغفرالله و اتوب الیه» بگویید بلکه اگر مال کسی را خوردید میتوانید بروید رضایت بگیرید پولش را بر گردانید، نمیتوانید دسترسی ندارید از خدا بخواهید آنها را از شما راضی کند.
«وَ ارْفَعُوا إِلَيْهِ أَيْدِيَكُمْ بِالدُّعَاءِ فِي أَوْقَاتِ صَلَاتِكُمْ فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَاتِ يَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا بِالرَّحْمَةِ إِلَى عِبَادِهِ يُجِيبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ وَ يُلَبِّيهِمْ إِذَا نَادَوْهُ وَ يُعْطِيهِمْ إِذَا سَأَلُوهُ وَ يَسْتَجِيبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ»
بعد از هر نماز دست تان را بلند کنید دعا کنید چون وقت اجابت دعا است.
تا آنجایی که باز پیام خیلی اساسی این خطبه است
«أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْكُمْ فِي هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ»
هر کس در این ماه در کنار روزه داری خوش اخلاقی هم داشته باشد.
«كَانَ لَهُ جَوَازٌ عَلَى الصِّرَاطِ يَوْمَ تَزِلُّ فِيهِ الْأَقْدَامُ»
مجری:
مخصوصاً استاد ماه رمضان است طرف گشنه و تشنه و کم حوصله میشود، توصیه شده که خوش اخلاق باشید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
کسی خوش اخلاق باشد این خوش اخلاقی باعث میشود که از پل صراط که همه داخل آتش پرت میشوند آدم خوش اخلاق مثل برگ عبور میکند طرف بهشت میرود.
باز حضرت میگوید:
«وَ مَنْ أَكْرَمَ فِيهِ يَتِيماً أَكْرَمَهُ اللَّهُ يَوْمَ يَلْقَاهُ»
کسی در این ماه یتیمی را اکرام کند خدای عالم او را در قیامت گرامی میدارد، کسی صله رحم کند. در این ماه تلاش کنید زیاد صلوات بر من بفرستید هر کس یک آیه از قرآن بخواند مثل اینکه در دیگر ماهها یک ختم قرآن کرده شما میگویید:
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ؛ اللَّهُ الصَّمَدُ؛ لَمْ يلِدْ وَلَمْ يولَدْ؛ وَلَمْ يكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ)
بگو: خداوند، يکتا و يگانه است؛ خداوندي است که همه نيازمندان قصد او ميکنند؛ (هرگز) نزاد، و زاده نشد، و براي او هيچگاه شبيه و مانندي نبوده است!
سوره اخلاص (112): آیات 1 - 4
ثواب چهار تا ختم قرآن به شما دادند. اضافه بر اینکه سوره توحید ثلث قرآن است ثواب ثلث قرآن ضرب در تمام قرآن چه از آب در میآید!
بعد فرمود که درهای بهشت در این ماه باز است از خدا بخواهید که درها را به روی شما نبدد. درهای جهنم بسته است از خدا بخواهید برای شما باز نکند. شیاطین در این ماه بسته هستند؛ یعنی به شما شیطان وسوسه میکند بروی غذا بخوری برای روزهای خدا نمیخوری.
شیطان وسوسه میکند بروی آب بخوری شدت تشنگی دارد تو را از پا در میآورد؛ ولی برای رضای خدای عالم آب نمیخوری، این دلیل بر این است که شیطان در این ماه به غل و زنجیر است، اینطوری نیست در هر کجا بخواهد تسلط پیدا کند!
تا آنجایی که امیرالمؤمنین عرض کرد یا رسول الله بهترین عمل در این ماه چه است؟ فرمود:
«يَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل»
الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص94 و 95
ترک گناه و معصیت، حتی دارد اگر در ذهنت میآید غیبتی بکنید یا دروغی بگویید برای رضای خدا لب را ببندید، یک جای غذای حرام آوردند نخورید، دارد ترک یک گناه در بعضی از جاها دارد از عبادت ۷۰ سال عبادت بالاتر است.
لذا در این ماه یکی از توصیهها این است که گناه نکنیم. بعد رسول اکرم گریه کرد امیرالمومنین عرضه داشت یا رسول الله چرا گریه کردی؟ فرمود دارم میبینم تو را در هنگام نماز شقیترین اولین و آخرین ضربهای بر سرت میزند، محاسنت از خون سرت خضاب میشود.
حضرت عرضه داشت آیا دین من سالم است؟ فرمود بله، عرض کرد دیگر باکی بر من نیست. بعد فرمود علی جان هرکس تو را بکشد من را کشته، هر کس تو را دشمن بدارد من را دشمن داشته است. هر کس به تو ناسزا بگوید من را ناسزا گفته است. تو از من و مثل جان من هستی، تو روح من هستی!
بعد فرمود خدای عالم من و تو را خودش انتخاب کرده، من را برای نبوت تو را برای امامت، هر کس امامت تو را انکار کند نبوت من را انکار کرده است.
یا علی تو وصی و خلیفه من بر امت من هستی، چه در زمان حیاتم چه بعد از رحلتم امر تو امر من و نهی تو نهی من است. قسم میخورم به خدایی که من را به نبوت مبعوث کرد تو حجت خدا بر خلایق هستی، امین خدا بر اسرار او هستی، و خلیفه خدا بر بندگانش هستی!
این در حقیقت یک عصارهای از خطبه شعبانیه بود، گرچه حرف خیلی زیاد است همین خطبه شعبانیه را انسان میتواند حداقل ۳۰ جلسه دربارهاش صحبت بکند با آن اشاراتی که نبی مکرم داشت.
امیدواریم که ان شاءالله این خطبه برای ما الگو و چراغ راه باشد، بتوانیم از فرمایشات رسول اکرم بهره بگیریم، آنگونه که نبی مکرم خواسته آنچنان باشد.
مجری:
حضرت استاد خیلی ممنون و متشکرم، بسیار عالی استفاده کردیم. لازم هم بود اولین برنامه «حبل المتین» در ماه مبارک رمضان شایسته بود که قدری هم در مورد این موضوع صحبت بکنیم و حضرت استاد فیض دادن بهره بردیم.
اما دوستان در خاطرتان است بحث درسهایی از امامت و ولایت موضوع گفتگوی یکشنبه شبهای برنامه زنده «حبل المتین» بود و به ادله عقلی امامت رسیدیم.
استاد یکی از قویترین استدلالها بر امامت که ادله عقلی است میخواهیم بحث در رابطه با تقدیم افضل بر فاضل قدری توضیح بدهید که گاهی این موضوع مطرح میشود.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در رابطه با مقدمات بر امامت، آنچه که توانستیم در این یکصد و بیستمین جلسه عرض کردیم. یعنی در یکصد و بیست جلسه در رابطه با مقدمات امامت و ولایت صحبت کردیم. در رابطه با واژه امام، واژه ولی، واژه خلیفه، اصل نصب امامت صحبت کردیم.
از امشب ان شاءالله که این ماه متعلق به امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) است از جهتی متعلق به آقا ولی عصر، و از جهت دیگر هم متعلق به آقا امام مجتبی (سلام الله علیه) است، یک مثلث مقدسی در این ماه داریم.
میخواهم در رابطه با ادله امامت و ولایت بحث کنیم. چند شب قبل یکی از دوستان زنگ زده بود در ذهنم نیست از «اهواز» یا جای دیگر بود گفت در رابطه با ادله عقلی امامت صحبت داشته باشید.
دوستان عزیز برای اثبات امامت و ولایت امیرالمؤمنین سه تا راه داریم:
یک: دلیل عقلی؛
دو: دلیل قرآنی؛
سه: دلیل سنت.
در رابطه با ادله قرآنی ان شاءالله میرسیم که به تعبیر ابن عباس میگوید ۳۰۰ آیه در حق علی نازل شده است. مولف کتاب «علی فی القرآن» من شمردم حدود ۸۵۰ آیه از کتب اهل سنت و کتب شیعه در رابطه با امامت، خلافت و مقام امیرالمؤمنین و اهل بیت تفسیر و تعبیر شده ایشان آورده است.
ما کاری با آن ۸۵۰ و ۳۰۰ آیه ابن عباس نداریم. هفت - هشت آیهای که خیلی واضح و روشن است عرض خواهیم کرد.
در بحث سنت هم الی ماشاءلله روایت داریم. مرحوم «علامه حلی (رضوان الله تعالی علیه) متوفای ۷۲۶» یک کتاب به اسم «الفین» دارد، «الفین» یعنی دو هزار. هزار دلیل عقلی و نقلی برای امامت حضرت امیر آورده، هزار تا دلیل عقلی و نقلی بر عدم خلافت دیگران و پاسخ به شبهات وهجمه به دیگران اورده است.
پسرشان «فخرالمحققین» میگوید من پدرم را در خواب دیدم عرض کردم بابا در آنجا کتابهای فقهی، تدریس، مرجعیت و دیگر خدماتی که داشتی کدام یک از اینها بیشتر به نفع شما تمام شد؟ گفت پسرم تنها کتابی که در برزخ به دادم رسید (این تعبیر از من است) و مایه افتخار من شد کتاب «الفین» بود.
متاسفانه بر این کتاب تا به حال شرح زده نشده است، اگر شرح داده بشود گمانم از هفتاد - هشتاد جلد تجاوز کند.
پس سه تا دلیل داریم: دلیل عقلی، دلیل نقلی، دلیل نقلی هم بر دو قسم است قرآن و سنت.
ما گیریم که اصلاً در قرآن آیهای در رابطه با حضرت امیر نیست، پیغمبر هم روایت و حدیثی درباره امیرالمؤمنین نقل نکرده است ما هستیم و عقل خودمان، ببینیم از نظر عقلی میتوانیم امامت حضرت امیر را اثبات کنیم یا خیر؟
در بحث ادله عقلی اینجا سه - چهار تا محور داریم. ادله عقلی محض؛ اصلا کاری به گفتار دیگران نداریم. ما هستیم و عقل خودمان، میخواهیم امام، خلیفه، رئیس جمهور یا شورای شهر معین کنیم، بالاتر از این میخواهیم برویم در یک رستوران غذا بخوریم کدام رستوران را انتخاب میکنیم؟
رستوران رتبه سوم، چهارم یا پنجم که معلوم نیست چه غذایی میدهند یا بهترین رستوران را انتخاب میکنیم؟ عقل چه میگوید، عقل میگوید میخواهی غذا بخوری سوال کن ببین کدام یک از این رستورانها غذای خوب میدهد، آن جا مراجعه کن.
میخواهید لباس بخرید ببیند کدام یک از این لباس فروشیها، لباسهای درجه یک و سالم دارد. یا یک چیز دیگر میخواهید در زندگی انتخاب کنید تلاش میکنید بهترینش را انتخاب کنید نه پسترینش را.
آیا انتخاب امام از انتخاب رستوران، انتخاب لباس فروشی و انتخاب یک رئیس جمهور کمتر است؟ ما میخواهیم امام انتخاب بکنید ببینیم آیا ملاکهایی که برای تدبیر امور مردم، تدبیر دین مردم و تدبیر آخرت مردم است چه کسی شایسته است؟
فرض بفرمایید سه یا پنج نفر برای ریاست جمهوری کاندید شدند، ببینیم این آقایان در تبلیغاتشان چه ویژگیهایی برای خودشان بر شمرده اند. کار نداریم رئیس جمهوریها در دنیا با چه روند و فرایندی انتخاب میشوند در بعضی جاها ملاک حزب گرایی است طرفداران یک حزبی منتخب حزب را به عنوان رئیس جمهور انتخاب میکند.
مثل آقای «ترامپ» رئیس جمهور «آمریکا» که اصلاً عقل درست هم نداره مثل یک دیوانه زنجیری با پول آمده تبلیغ کرده، مردم هم رفتن چهار تا غذای در رستورانها خوردند و چهار تا وعده هم گرفته اند ایشان را انتخاب کردند، کاری با فرایند انتخاب آنها نداریم.
ولی اگر انتخاب آزاد باشد این کارهای تبلیغی نادرست، پول و قدرت در انتخاب رئیس جمهور نشود مردم میآیند رئیس جمهوری انتخاب میکنند به درد دنیاشان بخورد، مشکلات دنیوی، مشکلات سیاسی، مشکلات اقتصادیشان را حل کند. هر جامعهای دور از مسائل گرایش حزبی همه دنبال این هستند.
لذا دوستان عزیز! اولین چیزی که عقل حکم میکند باید برویم کسی را برای خلافت انتخاب بکنیم، ببینیم خلیفه چه کارهایی میخواهد برای ما انجام بدهد و کدام یک از این کاندیدها شایسته این مقام هستند، میرویم او را انتخاب میکنیم.
در قضیه انتخاب خلیفه در صدر اسلام چند نفر را داریم حضرت امیر (سلام الله علیه)، آقای ابوبکر، آقای عمر، آقای عثمان و دیگران... ببینیم از نظر عقلی کدام یک از اینها شایستگی برای تدبیر امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی مردم دارند.
پس این یک نکته است اول چیزی که عقل حکم میکند بیرویم ویژگیهای شخصیتی و ملاکهای که برای امامت است اینها را بررسی کنیم، هر کدام از اینها ویژگیهای خوبی داشتند انتخاب کنیم با وجود فاضل رفتن به سوی مفضول خلاف عقل است. با وجود فاضل رفتن سراغ غیر فاضل و افراد تالی خلاف عقل است. در این مرحله اصلاً کاری به قرآن و سنت هم نداریم.
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم یک فاصله ای را داشته باشیم و ان شاءالله بعد مجددا بحث و گفتگویمان را در محضر حضرت استاد ادامه خواهیم داد.
(میان برنامه)
مجری:
... حضرت استاد شما یک نکتهای که فرمودید بحث تقدیم افضل بر فاضل را توضیح دادید یک نکتهای که در بین برخی از اهل سنت است و در منابعشان هم آمده و اینکه موضوع تقدیم مفضول بر فاضل را هم در خصوص بحث خلفا، امیرالمؤمنین و اینها مطرح کردند؛ ما میخواهم در مورد قبح این موضوع صحبت بفرمایید
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در رابطه با قبح تقدیم مفضول بر فاضل یا به عبارت ساده تر قبح تقدیم ناشایست بر شایست، تقدیم افراد نالایق بر لایق، تقدیم و انتخاب ناشایست با وجود شایست بگوییم کوچه و بازاریش این میشود، یعنی با وجود افراد لایق سراغ افراد نالایق بیرویم.
مجری:
وقتی یک شخصیتی مثل وجود نازنین امیرالمؤمنین با آن همه فضایل است ایشان را رها کنیم سراغ دیگران بیرویم!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله. ان شاءالله ملاک انتخاب خلیفه را عرض خواهیم کرد، آقایان سنت بزرگانشان مثل «قاضی عبدالجبار معتزلی، عز الدین ایجی، میرشریف جرجانی، تفتازانی و...» اینهای که قهرمان علم کلام از دیدگاه اهل سنت هستند همه آوردهاند که امام باید اعلم الناس و اشجع الناس باشد؛ یعنی بحث شجاعت، علم و قدرت است. اینها ویژگیهایی است که آقایان آوردهاند.
اصلاً فراتر از قرآن و روایت ببینیم فرمایشاتی که بزرگانشان دارند، این فرمایشات در کدام یک از این افراد وجود دارد در امیرالمومنین یا در غیر ایشان؟
باید ابتدا آیاتی که داریم مقایسه شایستگان و ناشایستگان، مقایسه افراد لایق و نالایق در این مورد ده - دوازده تا آیه در قرآن داریم. خدای عالم می فرماید:
(قُلْ هَلْ يسْتَوِي الَّذِينَ يعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يعْلَمُونَ)
بگو: آيا کساني که ميدانند با کساني که نميدانند يکسانند؟!
سوره زمر (39): آیه 9
آنهایی که دارای علم و آگاهی هستند، علم در سیاست، علم در اقتصاد، علم در تدبیر دارند، با آنهایی که این آگاهیها را ندارند آیا اینها یکی هستند؟
معمولاً در کارهای سیاسی جامعه دخالت نمیکنیم؛ ولی امروز این را عرض میکنم یک جمله جناب آقای «پزشکیان» در مجلس گفت، قلبم به درد آمد؛ ایشان گفت من معتقد به مذاکره با «آمریکا» بوده و هستم؛ ولی چون «مقام معظم رهبری» گفته نمیکنیم!
نمیدانم آقایان کجای کار هستند، با این تفکر میخواهند کاروان را به کجا ببرند؟ آیا قضیه برخورد «ترامپ» با رئیس جمهور «اوکراین» برایشان عبرت نیست؟ میخواهند این رفتار با خود اینها هم انجام بشود، میخواهد یک «زلنسکی» دوم بشوند و مسخره رسانهها در جهان بشوند! این حرفش خیلی برایم درد آور بود.
مجری:
بله این که طرف اعتراف میکند و میگوید این چنین اعتقاد دارم خودش بزرگترین خطا است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
مشخص است بر اینکه مسیر یک مسیر دیگر است؛ ولی چون رهبری میگوید مذاکره نکنید مذاکره نمیکنیم.
مجری:
اصلا حضرت آقا هم نفرمایند شما خودتان دارید ذلت مثل «اوکراین» را انتخاب میکنید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ملاحظه بفرمایید «صدام» اعتماد کرد چه شد؟ رئیس جمهور «لیبی» اعتماد کرد چه شد؟ یا رئیس جمهور «سوریه» اعتماد کرد نتیجه اش چه شد؟ اینها جلوی چشم ما بودند. آیا اینها برای ما عبرت نیست؟
قرآن میگوید: (هَلْ يسْتَوِي الَّذِينَ يعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يعْلَمُونَ)؛ آنهایی که آگاهی دارند، آگاهی سیاسی، آگاهی اقتصادی، آگاهی فرهنگی و... آیا اینها با آنهایی که فاقد آگاهی هستند یکی هستند؟
من امروز آخر برنامه را از تلویزیون نگاه میکردم که جناب آقای «زنگنه» حرف میزد من اگر آنجا بودم لب های ایشان را میبوسیدم، من کار به مسائل سیاسی ندارم، الحمدلله همه میدانند در این ۴۶ سال بنده طرفدار چپ و راست نبودم و وابسته به اصلاح طلبها، و دیگران نیستم، با هیچ کدام شان نبودیم.
ما رفقایی هم از اصلاحطلبها داریم و به آنها ارادت داریم آنها به من محبت دارند، و همچنین رفقای در میان اصولگراها داریم و جایی که تشخیص میدهیم افراد اشتباه میکنند به صراحت آنچه از دستمان بر میآید اعلام میکنیم و میگوییم
این را که دارم میگویم به خاطر گرایش سیاسی نیست، مردم و ملت ما قدر آقای «رئیسی (رضوان الله تعالی علیه)» را ندانستند من ایشان را از 35 سال قبل میشناختم، آن زمانی که حتی یک موی سفید در ریش ایشان نبود با ایشان ارتباط داشتم.
در هر صورت...
ان شاءالله خدا به حق حضرت زهرا به مسئولین ما آگاهی بدهد.
قرآن میگوید: (هَلْ يسْتَوِي الَّذِينَ يعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يعْلَمُونَ)؛ آنهایی که آگاهی دارند با آنهای که آگاهی ندارن یک سان و برابر هستند؟
در سوره نساء آیه ۹۵ میگوید:
(لَا يسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا)
(هرگز) افراد باايماني که بدون بيماري و ناراحتي، از جهاد بازنشستند، با مجاهداني که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، يکسان نيستند! خداوند، مجاهداني را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [= ترککنندگان جهاد] برتري مهمي بخشيده؛ و به هر يک از اين دو گروه (به نسبت اعمال نيکشان،) خداوند وعده پاداش نيک داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظيمي برتري بخشيده است.
سوره نساء (4): آیه 95
آن کسانی که خانه نشستهاند امید به امثال «آمریکا» دارند، با آنهایی که مجاهد هستند وقتی سخن میگویند از دهنشان علیه مستبدان و استبدادگران آتش میبارد یک سان نیستند!
عرض کردم این را من نه به عنوان یک فرد معتقد به انقلاب و نظام، بلکه به عنوان یک آزاد اندیش میگویم وقتی این سید اولاد پیغمبر (مقام معظم رهبری) حرف میزند آدم احساس میکند امیرالمؤمنین زنده شده دارد حرف میزند.
همانطور که مردم خطبههای زینب را در کوفه شنیدند همه میگفتند علی زنده شده دارد حرف میزند. خطبههای «نهج البلاغه» در رابطه با مستبدان، ظالمان، ستمگران و چپاولگران را آدم مطالعه کند بعد صحبتهای این سید بزرگوار را ببیند متوجه می شود.
مگر کسی عقلش را اجاره داده باشد، البته اگر عقلش را به یک آدم سالم اجاره داده باشد خوب است، ولی آدم بیاید عقلش را به امثال «ترامپ، بایدن» و اینها اجاره بدهد خیلی بد است اینها میآیند تا پایان دوره اجاره تمام بشود، خانه را از بیخ ویران میکنند!
باز در سوره مائده میفرماید:
(قُلْ لَا يسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ)
بگو: «(هيچگاه) ناپاک و پاک مساوي نيستند؛ هر چند فزوني ناپاکها، تو را به شگفتي اندازد! از (مخالفت) خدا بپرهيزيد اي صاحبان خرد، شايد رستگار شويد!
سوره مائده (5): آیه 100
آدمهای خبیث با آدم های پاک یکسان نیستند. در سوره فاطر آیه ۲۲ میگوید:
(وَمَا يسْتَوِي الْأَحْياءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يسْمِعُ مَنْ يشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ)
و هرگز مردگان و زندگان يکسان نيستند! خداوند پيام خود را به گوش هر کس بخواهد ميرساند، و تو نميتواني سخن خود را به گوش آنان که در گور خفتهاند برساني!
سوره فاطر (35): آیه 22
آنهایی که زنده و زنده دل هستند با آنهایی که مرده دل هستند با میت فرقی ندارند تشخیص نمیتوانند بدهند آیا یکسان هستند.
(قُلْ هَلْ يسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ)
بگو: «آيا نابينا و بينا مساويند؟! پس چرا نميانديشيد؟!»
سوره انعام (6): آیه 50
(...قُلْ هَلْ يسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ)
بگو: «آيا نابينا و بينا يکسانند؟! يا ظلمتها و نور برابرند؟! آيا آنها همتاياني براي خدا قرار دادند بخاطر اينکه آنان همانند خدا آفرينشي داشتند، و اين آفرينشها بر آنها مشتبه شده است؟!» بگو: «خدا خالق همه چيز است؛ و اوست يکتا و پيروز!»
سوره رعد (13): آیه 16
کسی که چشم بصیرت دارد و حقایق را میبیند آینده نگر است با کسی که کور است؛ حتی جلوی راهش را نمیبیند یکسان است؟ (هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ)؛ آیا ظلمت و نور یک سان است؟
(وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ)
و نه سايه (آرامبخش) و باد داغ و سوزان!
سوره فاطر (35): آیه 21
سایه و آتش آفتاب یکسان است؟
(لَا يسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ)
هرگز دوزخيان و بهشتيان يکسان نيستند؛ اصحاب بهشت رستگار و پيروزند!
سوره حشر (59): آیه 20
کلمه «لا یستوی» را در قرآن سرچ بزنید، ببینید خدای عالم در مقایسه افراد لایق و افراد نالایق، افراد شایسته افراد ناشایست با عبارتهای مختلف آورده است. «یعلمون، لا یعلمون»، «قاعدون، مجاهدون»، «خبیث، طیب»، «احیا، اموات»، «اعمیٰ، بصیر»، «ظلمات، نور»، «ظل، حرور»، «اصحاب النار و اصحاب الجنة»
تمام اینها نشان میدهد اگر میخوایم یک فردی را برای خلافت و امامت و تدبیر امور جامعه انتخاب کنیم بیایم از میان «یعلمون ولا یعلمون» یعلمون را انتخاب کنیم. از میان«ظلمات و نور» نور را انتخاب کنیم.
از میان «کور و نابینا» بینا را انتخاب کنیم، نابینا جلوی چشمشان را هم نمیبیند و عقلشان را از دست دادهاند و از این تاریخ حداقل نزدیک خودمان عبرت نمیگیرند، چشمشان را به شیاطین دوخته اند.
حداقل فرمایشات «امام» را دقت کنید «امام» در رابطه با این قدرتمندان چه کار کرد؟ شاید نسبت به «مقام معظم رهبری» بعضیها یک مقداری شیشه خورده داشته باشند؛ ولی نسبت به «امام» همه معتقدند مسیر «امام» مسیر درست بوده است. برخورد «امام» با قدرتمندان چگونه بود، برخورد «امام» با «آمریکا» چطور بود؟ برخورد «امام» با «اسرائیل» چطوری بود؟ آیا برخورد مذاکره بود، یا برخورد مقابله بود، کدام بود؟
لذا اگر ما قرآن را ملاک قرار بدهیم، در قرآن تقدیم مفضول بر فاضل یا بر فاقد کاملاً واضح و روشن است؛ یعنی با وجود افضل سراغ فاضل نمیرویم، با وجود فاضل سراغ غیر فاضل نمیرویم.
من از ملت تقاضا دارم کسانی که حرف شنوی از بنده حقیر دارند، گرایش های سیاسی را کنار بگذارید، سیاستمداران در طول این ۴۶ سال کاری برای ما انجام ندادند. ما ببینیم ملاک قرآن برای انتخاب چه است، «مقام معظم رهبری» را که معتقد هستیم نایب حضرت ولی عصر و پرچمدار این نظام است، به تعبیر حضرت «امام» ولایت فقیه عمود خیمه نظام است ببینیم اینها چه دارند میگویند، آن را اگر انتخاب کنیم قطعاً هم دنیای ما آباد است و هم آخرت ما آباد است.
ولی اگر سراغ سیاستمداران حزبی رفتیم، فرق نمیکند راستی یا چپی باشد هر کدامشان نقاط ضعف خودشان را دارند گرایشهای خودشان را دارند، آن را که حزب به آنها القاء میکند آن را میخواهد آن را برای ما دیکته میکند نه آنچه که صلاح دین و آخرت ما است.
نکته دیگر سوره بقره آیه 246 و 247 یک درسهای عجیبی را به ما میدهد اگر در قرآن همین یک آیه در این موضوع بیشتر نبود برای ما کافی بود در انتخاب امام و خلیفه سراغ کسی بیرویم که شایسته است نه ناشایسته، سراغ عالم، نه جاهل، سراغ لایق نه نالایق!
دوستان خیلی جالب است گمان میکنم وقتی این آیه را من میخوانم همین طوری چشمم را میبندم شاید مدتی فکر پیام این آیه را میکنم.
(أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِي لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ)
آيا مشاهده نکردي جمعي از بني اسرائيل را بعد از موسي، که به پيامبر خود گفتند: «زمامدار (و فرماندهي) براي ما انتخاب کن! تا (زير فرمان او) در راه خدا پيکار کنيم. پيامبر آنها گفت: «شايد اگر دستور پيکار به شما داده شود، (سرپيچي کنيد، و) در راه خدا، جهاد و پيکار نکنيد!» گفتند: «چگونه ممکن است در راه خدا پيکار نکنيم، در حالي که از خانهها و فرزندانمان رانده شدهايم، (و شهرهاي ما به وسيله دشمن اشغال، و فرزندان ما اسير شدهاند)؟!» اما هنگامي که دستور پيکار به آنها داده شد، جز عده کمي از آنان، همه سرپيچي کردند. و خداوند از ستمکاران، آگاه است.
سوره بقره (2): آیه 246
بعد از حضرت موسی مردم آمدند برای پیغمبری که بعد از حضرت موسی مبعوث بود گفتند یا رسول الله میخواهیم یک فرمانده برای ما انتخاب بکنی تا تحت فرماندهی آن فرمانده بیرویم در راه خدا جهاد کنیم. برای انتخاب یک فرمانده میگوید نه خلیفه.
از پیغمبر خواستند، پیغمبر نگفت من فلانی را میخواهم انتخاب کنم، چون از پیغمبر خواستند، پیغمبرشان انتخاب فرمانده را به عهده خدا گذاشت گفت: (إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا)
(وَقَالَ لَهُمْ نَبِيهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَينَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ)
و پيامبرشان به آنها گفت: «خداوند (*طالوت*) را براي زمامداري شما مبعوث (و انتخاب) کرده است.» گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند، با اينکه ما از او شايستهتريم، و او ثروت زيادي ندارد؟!» گفت: «خدا او را بر شما برگزيده، و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشيده است. خداوند، ملکش را به هر کس بخواهد، ميبخشد؛ و احسان خداوند، وسيع است؛ و (از لياقت افراد براي منصبها) آگاه است.»
سوره بقره (2): آیه 247
طالوت را خدای عالم به عنوان فرمانده جنگ برای شما انتخاب کرد، فرمانده کل جنگ طالوت است و خدا انتخاب کرده؛ پس معلوم میشود انتخاب یک فرمانده به عهده خدا است قطعاً انتخاب خلیفه به طریق اولی به عهده خدا است.
شاید من بتوانم دویست تا روایت از منابع شیعه و سنی بیاورم قریب المضمون که پیغمبر فرمود خدای عالم علی را برای شما به عنوان خلیفه انتخاب کرد همانطور که در خطبه شعبانیه هم امشب خواندیم پیامبر فرمود خدا من را برای رسالت، علی تو را برای خلافت انتخاب کرده است.
پس انتخاب علی به دست خدا بود
(يا أَيهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ)
اي پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملا (به مردم) برسان! و اگر نکني، رسالت او را انجام ندادهاي! خداوند تو را از (خطرات احتمالي) مردم، نگاه ميدارد؛ و خداوند، جمعيت کافران (لجوج) را هدايت نميکند.
سوره مائده (5): آیه 67
«(يا أَيهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ) انَّ علیاً ولیُ المؤمنین (وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ)»
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني ، اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج 6، ص 193
پس اینجا خدای عالم طالوت را برای اینها انتخاب میکند و اینها با آن چشم مادی و کوته نظری ایراد میگیرند
(قَالُوا أَنَّى يكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَينَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ) میگویند ایشان شایسته فرماندهی نیست، چرا؟ (وَلَمْ يؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ) ثروت زیاد ندارد.
اینها تصور میکردند هر کس دارای ثروت بیشتری است او شایستگی برای فرماندهی دارد. ببینید چقدر کوته نظر بودند.
«قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيكُمْ)؛ خدا طالوت را برای شما انتخاب کرد (وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ)؛ هم توانایی علمی دارد، تخصص دارد، هم توانایی جسمی دارد شجاعت و قدرت دارد آدم ترسو نیست که پیغمبر پرچم را دستش بدهد دو سه بار برود بر گردد هم خودش بترسد و هم سپاه را بترساند
این طور آدمها به درد فرماندهی نمیخورند، برای یک جنگ حاضر نیست شجاعت به خرج بدهد برای خلافت میخواهد شجاعت به خرج بدهد! میگوید خدای عالم هم تخصص به طالوت داده، هم قدرت بدنی به او داده است.
وقتی عزیز مصر با یوسف دیدار میکند، یوسف میگوید:
(قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ)
(يوسف) گفت: «مرا سرپرست خزائن سرزمين (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم!»
سوره یوسف (12): آیه 55
هم تخصص دارم و هم تقوا دارم و امین هستم. رئیس جمهور، وزیر و استاندار، باید این ویژگی را داشته باشد.
حالا این مسئول توانمند هم حزب من باشد یا هم حزب من نباشد، یک وقت این وفاق ملی خدایی نکرده به نفاق ملی تبدیل نشود. همانطوری که شعار میدهیم افرادی باشند که در وفاق ملی ملاک های خوب مد نظر باشد.
افردی که اصلا به انقلاب و نظام عقیده ندارد نباید انتخاب بشوند اگر همچنین ادمهای را استاندار یا فرماندار قرار بدهیم مشخص است نتیجه چه خواهد شد، نیازی به توضیح نیست!
بعد میگوید: (وَاللَّهُ يؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ)؛ این فرماندهی دست خداست خدا به هر کس که صلاح بداند فرماندهی را عنایت و عطا میکند و لذا میبینیم بزرگان اهل سنت ذیل این آیه به قدری زیبا حرف زدند من اصلاً نمیخواهم یک کلمه از مفسرین شیعه حرف بزنم.
تفسیر «ابن کثیر دمشقی» شاگرد «ابن تیمیه» در جلد اول دارد:
«(إن الله اصطفاه عليكم)»
خدا حضرت لوط را انتخاب کرد.
«أي أختاره لكم من بينكم»
آن بین شما اختیار کرده
«والله أعلم به منكم»
خدای عالم آگاهتر از شما است که چه کسی شایستگی برای فرماندهی دارد.
«يقول لست أنا الذي عينته من تلقاء نفسي بل الله أمرني به لما طلبتم مني ذلك»
این پیغمبر میگوید من از طرف خودم نیامدم ایشان را انتخاب کنم بل خدای عالم به من دستور داده به شما اعلام کنم چون شما از من طلب کردید.
«(وزاده بسطة في العلم والجسم) أي وهو مع هذا أعلم منكم وأنبل وأشكل منكم وأشد قوة وصبرا في الحرب ومعرفة بها أي أتم علما وقامة منكم»
با اینکه خدا انتخاب کرده از همه شما اعلم، مدبر و از همه شما قدرتمند و صبرش در جنگ و شناخت جنگی بالاتر است.
بعد میگوید:
«ومن ههنا ينبغي أن يكون الملك ذا علم وشكل حسن وقوة شديدة في بدنه ونفسه»
تفسير القرآن العظيم؛ اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقي أبو الفداء الوفاة: 774، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1401، ج1، ص302
باید کسانی که میخواهد خلیفه و فرمانده بشود هم دارای علم، هم دارای قیافه خوب باشد. حالا یک کسی که قیافه درست ندارد و مثل دیوانهها میماند وقتی میآید حرف میزند آدم میبیند وحشت میکند.
اگر کسی بخواهد بچه اش را بترساند میگوید بچه اگر شلوغ کنی میبرم لولو تو را بخورد، با این قیافهای که ایشان (ترامپ) پیدا کرده و لباسهایی که میپوشد بهترین کسی است که بچهها را بترساند.
مجری:
منظورتان «ترامپ» است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله. ایشان میگوید افرادی باشند که دارای قیافه خوب هم باشند، دارای قدرت بدنی هم باشد؛ یعنی اینطور نباشد که یک آدم ضعیف را انتخاب کنند که با یک فوت کردن زمین بیفتند.
مجری:
استاد خیلی ممنون، الان تلفن داریم ان شاءالله بعدا در خدمت شما هستیم!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ادامه مطالب اقوال بزرگان اهل سنت در ذیل آیه شریفه ۲۴۶ و ۲۴۷ سوره بقره را ان شاءالله در رابطه با انتخاب یک فرمانده که خدای عالم خودش مستقیم وارد میشود توضیح خواهیم داد.
مجری:
حضرت استاد خیلی ممنونم از شما استفاده کردیم. اولین بیننده آقای «رضایی از بندرعباس» روی خط ارتباطی هستند سلام به شما بفرمایید.
بیننده: (آقای رضایی از بندر عباس – شیعه)
سلام علیکم طاعات و عبادات تان قبول باشد. حاج آقا یک سوال داشتم آیا از حضرات معصومین روایتی درباره امام زمان داریم که حضرت در ماه رمضان که در عید قرار بگیره یعنی شب نوزدهم، بیست یکم و بیست و سوم حضرت ندای آسمانی داشته باشد؟
یعنی همان علائم اربعه، میگویند آیا در همچنین زمانی قرار گرفته، ماه رمضانی که در عید قرار گرفته باشد؟
یک سوال دیگر از کسانی که خدمت امام زمان رسیده بودند میخواستند خانه خدا بروند آنجا بنده خدایی گیر کرده بود و نتوانسته بود به کاروان شان برسد، بعد از حضرت حجت کمک میخواهد و حضرت کمکشان میکند، اینجا یک صحبتی پیش میآید آن آقا از امام زمان سوال میکند آقا در «ایران» خودمان کشوری که داریم آب، دریا، کوه و کویر است همه چی داریم و هیچ جای دنیا مثل کشور «ایران» نیست.
امام زمان میفرمایند آقای فلانی کشور «ایران» شما را ما از خدا خواستیم ما از ازل خواستیم که کشور «ایران» را خاص قرار بدهد، ما از خدا خواستیم که ضریب هوشی شما مردم «ایران» را از همه جا بیشتر قرار بدهد.
سرهای شما مردم «ایران» بزرگتر است به خاطر همین کیاست و فکر شما نسبت به همه جای دنیا بیشتر هست، همان حدیثی که پیامبر فرمودند اگر علم در ثریا باشد مردم «ایران» میروند آن کشف میکنند.
بعد حضرت فرمود ما از خدا خواستیم که کشور شما را چهار فصل قرار بدهد و هیچ دشمنی نتواند به کشور «ایران» نفوذ داشته باشد، ما همیشه به این کشور نگاه داریم، ما همیشه حافظ این کشور هستیم. این مطالب را امام زمان به آن آقا فرمودند. دست شما درد نکند ممنون میشوم سوال من را جواب بدهید.
مجری:
موفق باشید خدا نگهدارتان باشد. در حد پنج شش دقیقه فرصت داریم استاد نکته اولی که ایشان اشاره کردند آیا روایتی داریم که امام زمان (علیه السلام) در ماه مبارک رمضانی ظهور خواهند کرد که در واقع تلاقی به عید پیدا میکند؟ ما جزء علائم ظهور چنین چیزی داریم؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
علائم ظهور آنچه که مربوط به ماه رمضان است، من اگر بتونم روایتش را از کتاب «کافی» نشان بدهم. از امام صادق (سلام الله علیه) است میفرماید پنج علامت قبل از قیام حضرت مهدی ارواحنا فداه) است.
مجری:
پس علائم اربعه نداریم، علائم پنج گانه است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله.
«مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) يَقُولُ خَمْسُ عَلَامَاتٍ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ- الصَّيْحَةُ وَ السُّفْيَانِيُّ وَ الْخَسْفُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْيَمَانِيُّ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنْ خَرَجَ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ قَبْلَ هَذِهِ الْعَلَامَاتِ أَ نَخْرُجُ مَعَهُ قَالَ لَا فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ تَلَوْتُ هَذِهِ الْآيَةَ- إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ فَقُلْتُ لَهُ أَ هِيَ الصَّيْحَةُ فَقَالَ أَمَا لَوْ كَانَتْ خَضَعَتْ أَعْنَاقُ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل»
یک: صیحه آسمانی؛
دو: خروج سفیانی؛
سه: خسف بیداء، فرو رفتن سپاه سفیانی است؛
چهار: قتل نفس الزکیه است؛
پنج: خروج یمانی است.
«مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ اخْتِلَافُ بَنِي الْعَبَّاسِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُ الْقَائِمِ مِنَ الْمَحْتُومِ قُلْتُ وَ كَيْفَ النِّدَاءُ قَالَ يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَوَّلَ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ عَلِيّاً وَ شِيعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُونَ قَالَ وَ يُنَادِي مُنَادٍ فِي آخِرِ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ عُثْمَانَ وَ شِيعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُون»
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج8، ص310
در اینجا حضرت میفرماید یکی از قضیه های حتمی صیحه آسمانی است. عرض کرده بود «کیف النداء» آن ندای آسمانی چیست؟ حضرت فرمود: (يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَوَّلَ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ عَلِيّاً وَ شِيعَتَهُ هُمُ الْفَائِزُونَ) کسی ندا میدهد علی و شیعیانش جزء رستگاران هستند.
در رابطه با این قضیه روایات متعدد در مصادر اهل سنت و شیعه داریم بر اینکه این صحیه آسمانی میآید و آن روز آخری هم که دیگر حضرت میخواهد ظهور کند از کنار بیت الله الحرام منادی صدا میکند.
یا خود حضرت میٰفرماید:
«یا اهل العالم اني أنا المهدي»
من همان مهدی هستم که خدای عالم وعدهاش را داده، و صدای حضرت را تمام مردم روی زمین، مرد و زن کوچک و بزرگ همه خواهند شنید.
حالا این که خواهند شنید به صورت یک معجزه است؛ یعنی بدون استفاده از امکانات مدرن رسانهای یا اصلاً قضایا یک طوری اتفاق میافتد که تمام رسانهها یکی پس از دیگری همین که احساس میکنند یک خبری است در کنار بیت الله الحرام اینها جمع میشوند و در یک وقتی هم که مصادف با بیداری تمام مردم باشد اینها خبر را اعلام میکنند.
شاید بعضیها خواب باشند وقتی ندا را میشنوند؛ چون ندا ندای غیر طبیعی و ندای آسمانی است ندای مادی نیست همه از خواب میپرند و صدا را میشنوند.
تمام اینها را آقا امام صادق فرمود تغییر و بداء در اینها وجود دارد چیزی که در او بداء نیست خود قیام حضرت مهدی و ظهور ایشان است.
یعنی قویترین نشانه ظهور خود ظهور است این را داشته باشیم، بهترین و قویترین نشانه ظهور خود ظهور حضرت است.
«وَ هُوَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ يُصْلِحُ اللَّهُ تَعَالَى أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَة»
نام كتاب: إعلام الورى بأعلام الهدى( ط- القديمة)؛ نويسنده: طبرسى، فضل بن حسن (تاريخ وفات مؤلف: 548 ق)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: اسلاميه، تهران: 1390 ق، ص427
خدا در یک شب تمام مقدمات ظهور حضرت مهدی را فراهم میکند.
دوستان عزیز فقط من یک جمله در این شب دوم ماه رمضان عرض میکنم همان فرمایشی که شاید بارها از لبهای آیتاللهالعظمی «بهجت» با این دو تا گوش خودم شنیدم هیچ واسطه هم ندارم میفرمودند اگر برای فرج حضرت ولی عصر دعا میکنید برای فرج خودتان هم بلافاصله دعا کنید.
زیرا معلوم نیست حضرت وقتی تشریف بیاورند ما در کدام صف هستیم، صف در کنار حضرت، یا صف در مقابل حضرت.
«کل انسان علی نفسه بصیرة»
انسان خودش را بهتر از هرکس دیگر میشناسد. عملکردش، زبانش، اعمالش، کردارش، مسائل مالی اش، آیا طوری است که مرضی حضرت ولی عصر است یا خودمان را گول میزنیم تصور میکنیم بر اینکه: (يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعا)
(الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَهُمْ يحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يحْسِنُونَ صُنْعًا)
آنها که تلاشهايشان در زندگي دنيا گم (و نابود) شده؛ با اين حال، ميپندارند کار نيک انجام ميدهند!
سوره کهف (18): آیه 104
تصور میکنیم آدم خوبی هستیم؛ ولی اگر ته دل مان را کسی بشکافد معلوم میشود که نه با خوبی خیلی فاصله داریم، حضرت بیاید، آنجا برای حضرت فرق نمیکند، مرد، زن و قدرتمند و روحانی و غیر روحانی، فقیه و غیر فقیه همه را حضرت ولی عصر با یک چشم میبیند.
آن چشم: (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ) است.
(إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ)
گراميترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست.
سوره حجرات (49): آیه 13
هر کس با این میزان با شاقول (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ) تطبیق کند اینها مرضی حضرت ولی عصر است، هر کس با: (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ) تطبیق نکند مطرود حضرت ولی عصر است.
حضرت بیاید:
(خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ)
(اين واقعه) گروهي را پايين ميآورد و گروهي را بالا ميبرد!
سوره واقعه (56): آیه 3
یک قیامت صغری است آنهایی که دارای مقامات بالا هستند حضرت آنها را ذلیل میکند، افرادی در جامعه هستند که مردم آنها را عددی حساب نمیکنند اینها بالا میآیند.
مجری:
حضرت استاد از شما خیلی ممنونم؛ پس کلاً ماه رمضان آیا در زمان ظهور موضوعیت دارد؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
برای این که در شب بیست و سوم ماه رمضان یک ندایی خواهد آمد این را در روایت داریم که شب ماه مبارک رمضان...
مجری:
الان به طور کلی بفرمایید بعداً اسنادش اگر لازم شد نشان خواهیم داد چون وقتمان تمام شده است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، ان شاءالله این موضوع را در جلسه بعدی حضرتعالی یاد آوری بکنید بیشتر بپردازیم. صیحههای آسمانی را در شب بیست و سوم ماه رمضان داریم، روز جمعه داریم، ظهور حضرت مهدی آن زمانی که نیمه رمضان به جمعه بیفتد داریم.
مجری:
پس کلا ماه رمضان موضوعیت دارد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، ماه رمضان موضوعیت دارد ما ان شالله منتظریم
مجری:
ممنونم از شما حضرت استاد، سایهتان مستدام باشد، خیلی استفاده کردیم. ان شاءالله ما هم باشیم آن روزهای شیرین را درک کنیم و خادم آقا جانمان و از اعوان، انصار و یاران حضرت باشیم ممنونم از نگاه و توجهتان التماس دعا و خدانگهدار!