برنامه «حبل المتین» - 05 12 1403
عنوان برنامه: جایگاه اهلبیت(علیهم السلام) در حفظ زمین؛ بررسی اسناد روایی شیعه و سنی
کلیدواژه: حبل المتین؛ نصب امام؛ ولایت؛ امامت؛ سید حسن نصرالله؛ جبهه مقاومت؛ حجه الله؛ جنگ احد؛ قرآن؛ خلافت؛ شیعه؛ سنی!
استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی
مجری: آقای علی اسماعیلی
مجری:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ،
علیٌّ حُبُه، جُنّه * قَسیمُ النّارِ و الجَنّه * وصيُ المصطفی حقّاً * امام الإنس و الجِنّه
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ المَعْصُومِینْ عَلَيْهِمُ السَّلَام اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم
بینندگان عزیز، گرانقدر و با محبت شبکه جهانی حضرت ولی عصر (علیه السلام) همراهان خوب «حبل المتین» سلام علیکم و رحمة الله به برنامه «حبل المتین» خیلی خوش آمدید، با افتخار در کنار شما هستیم روزهای پایانی ماه شعبان المعظم را داریم سپری میکنیم. وجود نازنین امام رضا (علیه السلام) فرمودند تو این روزهای پایانی این دعا را زیاد بخوانید:
«اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِيمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْه»
الإقبال بالأعمال الحسنة( ط- الحديثة)؛ نويسنده: ابن طاووس، على بن موسى (تاريخ وفات مؤلف: 664 ق)، محقق / مصحح: قيومى اصفهانى، جواد، ناشر: دفتر تبليغات اسلامى، قم: 1376ش، ج1، ص42
از خدا میخواهیم اگر تا این روز از ماه شعبان ما را نبخشیدی و نیامرزیدی روزهای باقیمانده این ماه ما را ببخش و بیامرز که پاک و پاکیزه وارد ماه عزیز خدا، ماه مبارک رمضان بشویم.
امروز یک اتفاق بزرگ در تاریخ مقاومت رقم خورد در «لبنان» پیکر مطهر سید شهدای مقاومت شهید عزیز و بزرگوار ما «سید حسن نصرالله (رحمة الله علیه)» و شهید عزیز و بزرگوار ما «سید هاشم صفی الدین» بر روی دستان میلیونی عاشقان و شیفتگان جبهه مقاومت از ورزشگاه گرفته تا مسیر راه و تا محل دفن این شهید عزیزمان برپا شد.
الحمدلله رب العالمین که این باعث عزت و افتخار جبهه مقاومت شد، هرچند که برخی از مسئولین لبنانی و البته که دست های از «آمریکا» و «اسرائیل» در کار بود اجازه ندادند مردم «ایران» بتوانند از طریق هوایی مستقیم وارد «لبنان» بشوند؛ اما این جمعیت عاشق و شیفته از کشورهای مختلف خودشان را رساندند مردم «لبنان» همه پای کار بودند، چه مسیحی، چه سنی و چه شیعه و یک تشییع با شکوه برپا شد، ان شاءالله روح این شهدای عزیز میهمان سفره پر خیر و برکت سید شهداء باشند.
در محضر استاد عزیز، بزرگوار و گرانقدرمان حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» هستیم جناب استاد خدمت تان سلام عرض میکنم خیلی خوش آمدید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع فَمَا شَيْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.
خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم!
طبق برنامه همیشگی مان عرایض مان را با یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) قلب رسول الله، روح رسول الله پاره وجود رسول الله شروع میکنیم.
کتاب عشق و فداکاری است فاطمه من
ولی چه سود که شیرازه این کتاب ندارد
ز ناله کردن هر روز و گریه کردن هر شب
خبر شدم که غم و درد او حساب ندارد
اگر ز غربت من کس سؤال کرد بگویید
در این دیار سلام علی جواب ندارد
لب حسین دگر بهر خنده باز نگردد
شکفته کی شود آن گل که آفتاب ندارد!
(وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ)
قبل از آن که عزیزم سوال را مطرح کنند من هم به نوبه خودم این پیروزی شگفت انگیز و غم زده بر «اسرائیل» و طرفدارانش را که امروز رقم خورد تبریک عرض میکنم. مردم از گوشه کنار این جهان ریختند در آن حدی که امکانات اجازه میداد و میتوانستند یک تشییع باشکوهی که در حقیقت زخمی بر قلب «آمریکا» و «اسرائیل» و طرفداران شان بود و این نشان میدهد که مقاومت در درون سینه مردم و در قلب مردم است.
این محبت به مقاومت، دفاع از مقاومت و پشتیبانی از مقاومت چیزی نیست که با بمبارانها، کودک کشیها، جنایتها و تخریب بخواهد سرد بشود یا از بین برود. دشمن هرچه جنایتش را بیشتر و گستردهتر میکند مقاومت پختهتر و مقاومتر میشود.
بویژه در همین مبادله اسرا شاید دنیا باور نمیکرد «اسرائیل» در خواب هم نمیدید که سربازان و جنگجویان فلسطینی این چنین سر تا به پا مسلح آمدند و افتخار آفریدند.
جالبترین چیزی که دیروز اتفاق افتاد اسیر اسرائیلی موقع خداحافظی سر جنگجویان و سربازان فلسطین، رزمندگان مقاومت را بوسه زد.
مجری:
دو بار هم این کار را انجام داد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این در حقیقت نشان داد مقاومت حتی در دل «اسرائیل» هم پیروز است. همین اسرایی که این محبت اسلامی را دیدند و چشیدند قطعاً فردا هر یک از اینها یک سرباز جنگجوی مقاومت هستند. همینها در خانواده خودشان در بستگان خودشان در اطراف خودشان این محبتی که در دوران اسارت دیدند، این برخوردهای نبوی و علوی را که در دوران اسارت دیدند این را نقل میکنند مردم را علیه این رژیم سفاک صهیونیستی شورش میدهند.
بعد از این «اسرائیل» بداند در داخل خودشان هم دیگر امنیت نخواهند داشت، بویژه این تشییع جنازهای که شاید هیچکس باور نمیکرد که یک همچنین تشییع با شکوهی بر گزار شود.
اگر خوب جنازه ایشان «ایران» میآمد شاید تشییع جنازهای که چندین برابر با شکوهتر از تشییع جنازه سردار «سلیمانی» انجام میشد، آن یک دنیای دیگری داشت؛ ولی «سید حسن نصرالله» برای خودش یک دنیای فوق این قضایا را داشت.
این موفقیت را به مقاومت بویژه حزب الله و عزیزان فلسطینی و غزه تبریک میگوییم ان شاءالله روزی برسد که مسلمانان در کنار قدس عزیز نماز بخوانند، نماز جمعه بخوانند نماز صبح، ظهر و عصر و مغرب عشا بخوانند.
ان شاءالله روزی برسد اثری از این رژیم سفاک «اسرائیل» در کره زمین نباشد و الان هم الحمدالله همه جا برایشان ناامن شده هر کجا میروند جز ذلت و خفت برای این چیز دیگری نیست.
اینها ان شاءالله نه تنها در فلسطین بلکه در سراسر دنیا احساس ناامنی کنند و آرزو کنند که بمیرند و زیر خاک بروند و ان شاءالله روزی باشد که اینها به دست خودشان، خودشان را بکشند با خودکشی ریشه اینها برای همیشه از کره زمین برچیده بشود.
مجری:
ان شاالله خیلی ممنون و متشکرم دوستان عزیز بینندههای خوب مان همانطور که میدانید بحث ما در برنامه «حبل المتین» که درس های از «امامت و ولایت» بود به موضوع «وجوب نصب امام از نگاه فریقین» رسیدیم؛ یعنی از نگاه علمای شیعه و از نگاه علمای اهل سنت که بحث نصب امام به چه شکل باید باشد، بحثهای مختلفی مطرح شد.
استاد! یک خلاصه کوتاهی از مباحث گذشته را بفرمایید تا من سوالات جدید را عرض کنم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در رابطه با بحث «وجوب نصب امام» مطالبی را از علمای اهل سنت آوردیم که اینها میگویند نصب امام در حد واجب است که صحابه جنازه پیغمبر را سه شبانه روز زمین گذاشتند در سقیفه دنبال نصب امام رفتند.
یک روایتی از امیر المؤمنین (سلام الله علیه) خیلی تکان دهنده و دردآور است میفرماید، قضیه سقیفه که مردم جنازه رسول الله را در جلوی دست ما رها کردند در سقیفه رفتند و توطئه کردند این قلب من علی را به درد آورد. تعبیر خیلی سخت است من اولین بار بود این تعبیر را در کلمات حضرت امیر میدیدم:
«لقد احرق قلبي»
قلب من را این قضیه آتش زد.
بعد آقایان میگویند یک شب هم نمیشود بدون امام ماند حتما باید امام تعیین کرد و عرض کردیم این وجوب چه وجوبی است که رسول اکرم از این وجوب خبر ندارد و مردم را برای این وجوب آماده نکرده است؛ حتی اشاره و کنایه هم نداشته است آی مردم یک واجبی در اسلام به عنوان وجوب نصب امام داریم.
این وجوب را آقایان باید یا از آیات استفاده کنند یا از سنت استفاده کنند. ملاحظه کردید ما آوردیم آقایان نه آیهای و نه حدیثی در این زمینه داشتند که به صراحت بگوید نصب امام واجب است جز به یک سری عمومات اینها استناد کردند که این عمومات قطعاً به ضرر آنها است.
امروز هم اگر آقایان بیایند همان حرفهای ۱۴۰۰ سال قبل را بخواهند مطرح کنند هم به ضررشان است.
به تعبیر یکی از بزرگان «لبنان» جناب آقای «سید رضی» در کتاب «من هو امام زمانک»؛ امام شما الان چه کسی است؟ نزد شما نصب امام واجب است، وجوب هم که برای زمان پیغمبر و بعد از پیغمبر نبود.
نیاوردند بگویند نصب امام بعد از پیغمبر واجب است، نه نصب امام واجب است الان: «من هو امامکم» امام شما چه کسی است؟
جناب آقای «سید رضی» که خداوند روحش را شاد کند معمولا وقتی «قم» میآمد معمولا منزل ما تشریف میآورد خیلی خوش محضر بود ایشان ده – دوازده تا کتاب دارد یکی از کتابهایش «من هو امام زمانک» است.
«من هو امام زمانک» خیلی کتاب قشنگی است من به دوستان توصیه میکنم مطالعه کنند این کتاب در فضای مجازی موجود است.
بعد هم گفتیم که اینها میگویند:
«لن تخلو الأرض من قائم لله بحجة»
زمین هرگز از حجت خدا خالی نمیماند
تذكرة الحفاظ؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدين محمد الذهبي الوفاة: 748، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، ج1، ص12
«لن تخلو الأرض من قائم لله بحجة»
مبحث الاجتهاد والخلاف؛ اسم المؤلف: محمد بن عبد الوهاب الوفاة: 1206 هـ، دار النشر: مطابع الرياض - الرياض، الطبعة: الأولى، تحقيق: الشيخ عبد الرحمن بن محمد السّدحان والشيخ عبد الله بن عبد الرحمن الجبرين، ج1، ص32
ما از اینها سوال میکنیم ما هو الحجه الان؟ حجت خدا در روی زمین چه کسی است؟ اگر شما بگویید رئیس جمهور و سلطان هر کشور حجت قائم لله، این با مبنای شما نمیسازد و شما میگویید در کره زمین باید یک امام باشد، اگر کسی با یک امام بیعت کرد با امام دوم برود بیعت کند امام دوم واجب القتل است.
«إذا بُويِعَ لِخَلِيفَتَيْنِ فَاقْتُلُوا الْآخَرَ مِنْهُمَا»
اگر با یک امامی بیعت کردند، امام دوم را باید کشت!
صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج3، ص1480، بَاب إذا بُويِعَ لِخَلِيفَتَيْنِ،1853
حالا آقایان بگویند امام واقعی در کره زمین چه کسی است، مابقی را آقایان اقدام به کشتنش کنند قتلشان واجب است زیرا پیغمبر فرموده امام دوم باید کشته بشود.
لذا این بحث، بحث خیلی زیبا است هم برای عزیزان شیعه، جوانهای شیعه که احساس کنند مذهب و مکتبشان مبتنی بر آیات قرآن، احادیث اهل بیت بویژه احادیثی که اهل سنت نقل کرده اند و شیعه نقل کرده است.
مجری:
حضرت استاد، خیلی متشکرم مختصر مفید فرمودید. حالا میخواهم در مورد حدیث مشهور و معروف «أمان» بفرمایید، آیا این حدیث در منابع شیعه و اهل سنت با سند صحیح آمده است؟
شما الحمدالله همیشه یکی از ویژگیهایتان این است که در مباحث اسناد صحیح را بیان میفرمایید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این عبارت: «أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ»
«عَنْ سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) يَقُولُ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ...»
كفاية الأثر في النصّ على الأئمة الإثني عشر؛ نویسنده: خزاز رازى، على بن محمد، محقق / مصحح: حسينى كوهكمرى، عبد اللطيف، ناشر: بيدار، ص29
این خیلی جمله قشنگی است. اگر دوستان یک مقداری دقت کنند من گمانم برای خیلی های که در خواب هستند بیدار بشوند. کسانی که خودشان را به خواب زدند اصلاً بیدار کردنی نیستند اگر تراکتور هم بالای سر اینها راه برود بیدار نمیشوند؛ چون خودشان را به خواب زدند خوابی در کار نیست.
ولی کسانی که واقعاً دنبال حقیقت هستند این روایت برای شان بیدار کننده است. ملاحظه بفرمایید «مناوی در فیض القدیر» که از علمای بزرگ اهل سنت و از متأخرین هم هست متوفای10150 است
ایشان (مناوی) شرحی بر کتاب «جامع صغیر سیوطی» دارد، در جلد ششم صفحه ۲۹۷ در ذیل عبارتی که از پیغمبر نقل شده:
«وأهل بيتي أمان لأمتي ...»
اهل بیتم مایه امنیت امت من است!
ایشان در شرح این میگوید:
«وقال السمهودي يحتمل أن المراد بأهل بيته هنا علماؤهم الذين يقتدى بهم كما يقتدى بالنجوم التي إذا خلت السماء منها جاء أهل الأرض من الآيات ما يوعدون وذلك عند موت المهدي لأن نزول عيسى لقتل الدجال في زمنه كما جاءت به الأخبار ويحتمل أن المراد مطلق أهل بيته وهو الأظهر لأنه سبحانه وتعالى»
آقای سمهودی گفته مراد علمایی است که میشود به آنها اقتدا کرد، بعد بحث حضرت مهدی را پیش میکشد که قضیه نزول حضرت عیسی در زمان حضرت مهدی اتفاقی میافتد.
بعد میگوید:
«لما خلق الدنيا لأجل المصطفى جعل دوامها بدولته ثم بدوام أهل بيته (علیهم السلام)»
هدف از خلقت دنیا رسول اکرم بوده است...
فيض القدير شرح الجامع الصغير؛ اسم المؤلف: عبد الرؤوف المناوي الوفاة: 1031 هـ، دار النشر: المكتبة التجارية الكبرى - مصر - 1356هـ، الطبعة: الأولى، ج6، ص297
«لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاك»
تفسير القمي؛ قمى، على بن ابراهيم، محقق/ مصحح: : موسوى جزائرى، طيّب، ناشر: دار الكتاب، ج1، ص17
حتی «ابن تیمیه» خبیث هم میگوید: «لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاك»؛ نبی مکرم هدف نهایی خلقت بود، اگر نبی مکرم نبود خدای عالم این خلقت را نمی آفرید.
ایشان (مناوی) هم میگوید: «خلق الدنيا لأجل المصطفى جعل دوامها بدولته ثم بدوام أهل بيته (علیهم السلام)»؛ یعنی وجود نبی مکرم مایه امنیت عالم هستی است، بعد از نبی مکرم اهل بیت او مایه امنیت اهل زمین است.
آقای «سمهودی» هم در کتاب «جواهر العقدین فی فضل الشرفین» بعد از حدیث شریف ثقلین میگوید از حدیث ثقلین استفاده میکنیم که رسول اکرم فرمود: «اني تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابُ اللَّهِ وعترتي أَهْلُ بيتي وانهما لَنْ يَفْتَرِقَا حتى يَرِدَا عَلَىَّ الْحَوْضَ»؛ اینها تا کنار حوض کوثر از هم جدا نمیشوند، میگوید از این استفاده میکنیم بر اینکه در هر زمانی تا قیام قیامت یک نفر از اهل بیت در کره زمین است، که واجب است مردم را تحریک کنیم به آن اهل بیت تمسک کنند.
«انَّ ذلک یفهم وجود من یکون اهلاً للتمسک من اهل البیت والعترة الطاهرة فی کلِّ زمان وجدوا فیه الی قیام الساعة حتَّی یتوجَّه الحثُّ المذکور الی التمسک به، کما انَّ الکتاب العزیز کذلک، ولهذا کانوا کما سیاتی امانًا لاهل الارض، فاذا ذهبوا ذهب اهل الارض»
فيض القدير شرح الجامع الصغير؛ اسم المؤلف: عبد الرؤوف المناوي الوفاة: 1031 هـ، دار النشر: المكتبة التجارية الكبرى - مصر - 1356هـ، الطبعة: الأولى، ج3، ص15
«فلذلك كانوا أمانا لأهل الأرض فإذا ذهبوا ذهب أهل الأرض» اهل بیت مایه امنیت مردم روی زمین هستند، اگر اهل بیت از روی زمین برداشته شود تمام زمین بهم میریزد
همچنین «حاکم نیشابوری» با سند صحیح در کتاب «مستدرک» خودش جلد دوم دارد:
«وأهل بيتي أمان لأمتي فإذا ذهب أهل بيتي أتاهم ما يوعدون صحيح الإسناد ولم يخرجاه»
المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا؛ ج 2، ص 486، ح 3676
اهل بیت من مایه امنیت کره زمین هستند، یعنی واسطه فیض هستند؛ یعنی هم وجود کره زمین و هم کمال کره زمین وجود مردم کمال وجودشان همه به برکت اهل بیت است.
اهل بیت از دنیا برود قیامت برپا خواهد شد «أتاهم ما يوعدون» بعد میگوید «صحيح الإسناد ولم يخرجاه» روایت هم روایت صحیح است. این حجت را برای همه تمام میکند.
«ابن حجر عسقلانی» که از استوانههای علمی اهل سنت است کتابی دارد «المطالب العالیه بزوائد المسانید ثمانیه»، چاپ «عربستان سعودی» جلد شانزدهم دارد رسول اکرم فرمود:
«النجوم أمان لأهل السماء، وأهل بيتي رضي الله عنهم أمان لأمتي»
همانطور که ستارگان مایه امنیت مردم آسمان هستند، اهل بیت من هم مایه امنیت کره زمین است!
المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر العسقلاني الوفاة: 852، دار النشر: دار العاصمة/ دار الغيث - السعودية - 1419هـ، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري، ج16، ص215
این راوایت را «طبرانی» هم در «معجم کبیر» خودش آورده است مشهور «معجم کبیر طبرانی» روایاتش معتبر است در جلد هفتم صفحه ۲۵ آورده است.
«عَنِ النبي صلى اللَّهُ عليه وسلم قال النُّجُومُ جُعِلَتْ أَمَانًا لأَهْلِ السَّمَاءِ وَإِنَّ أَهْلَ بَيْتِي أَمَانٌ لأُمَّتِي»
المعجم الكبير؛ اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانية، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ج7، ص22
«احمد ابن حنبل» در کتاب «فضائل الصحابه» جلد دوم صفحه ۶۷۱ دارد:
«قال رسول الله صلى الله عليه وسلم النجوم أمان لأهل السماء إذا ذهبت النجوم ذهب أهل السماء وأهل بيتي أمان لأهل الأرض فإذا ذهب أهل بيتي ذهب أهل الأرض»
فضائل الصحابة؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. وصي الله محمد عباس، ج2، ص671
اهل بیت من مایه امنیت مردم کره زمین هستند، اگر اهل بیت من از دنیا برود تمام جمعیت روی زمین نابود خواهد شد؛ یعنی قوام مردم روی زمین اهل بیت هستند. این ده – دوازده تا مصدر در بعضی از موارد با سند صحیح از کتب اهل سنت.
در کتب شیعه «شیخ طوسی متوفی ۴۶۰» در کتاب «امالی» خودش صفحه ۳۷۹ دارد پیامبر فرمود:
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ، وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأُمَّتِي، فَإِذَا ذَهَبَتِ النُّجُومُ ذَهَبَ أَهْلُ السَّمَاءِ، وَ إِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَيْتِي ذَهَبَ أَهْلُ الْأَرْضِ.»
الأمالي (للطوسي)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار الثقافة ، مصحح: ندارد، ص379
اهل بیت من مایه امنیت امت من است، اگر اهل بیت من برود «ذهب اهل الارض» نه فقط امت، اهل زمین، شاید مراد از امت تمام مردم امت پیغمبر هستند. بعضیها این را میفهمند اعتراف میکنند، بعضیها نمیفهمند اعتراف نمیکنند.
رسول اکرم در مکه بود پیغمبر همه بود رسول الی عالمین بود، افرادی رسالت پیغمبر را قبول کرده بودند یا قبول نکرده بودند.
امیر المؤمنین امام همه مردم روی کره زمین است، مردم قبول بکنند یا قبول نکنند. اگر قبول کنند به سعادت میرسند، قبول نکنند، قبول نکردن مردم ضرری به امامت امیرالمؤمنین نمیزند.
حضرت ولی عصر در یکی از توقیعاتش میگوید تمام مردم عالم از ما روی گردان بشود ذره در قلب ما اثر نمیکند؛ چون خدا را داریم، نیازی به غیر خدا نداریم!
همچنین جناب «خزاز متوفای 400» در کتاب «کفایة الاثر» این روایت را آورده است. ما دو تا کتاب داریم از اول تا آخر در رابطه با ائمه است. ولادت ائمه، مقام ائمه، ولایت تکوینی ائمه، ولایت تشریعی ائمه، علم ائمه (علیهم السلام) را آوردهاند.
یک: کتاب «کفایة الاثر- خزاز متوفای 400»
دو: کتاب «بصائر الدرجات – صفار متوفای 299»
این دوتا کتاب از کتابهای شیعه است که از اول تا آخرش غیر از ائمه و مقام ائمه هیچ مطلب دیگر ندارند. یعنی توحید، معاد، نبوت، قیامت را به دیگران واگذار کردند، فقط امامت را اینها شرح دادند و روایات را آورده اند.
مثلاً «کلینی» دو جلد اول کتابش توحید، نبوت، امامت، معاد و اخلاقیات را دارد؛ یعنی کشکول است تمام معارف شیعه را از توحید تا معاد دارد؛ ولی این دو بزرگوار گفتند ما فعلا نمیخواهیم در رابطه با مسائل دیگر بحث کنیم، در موضوع ائمه میخواهم بحث کنیم.
سه تا کتاب هم داریم اینها مخصوص حضرت مهدی (ارواحنا فداه) است غیر از حضرت مهدی هیچی نیاوردند حتی از ائمه دیگر و ولایت حضرت امیر هم حرف نزدند یعنی از بای بسم الله تای تمت در مورد ولادت حضرت مهدی، غیبت حضرت مهدی، شرایط قیام حضرت مهدی، حکومت حضرت الی آخر است.
مجری:
یکی کتاب «منتخب الاثر» مرحوم آقای «صافی» است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این جدید است از قدیمیها را بفرمایید.
مجری:
کتاب «النجم الثاقب»
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
کتاب «النجم الثاقب» هم از متأخرین است.
سه تا کتاب عبارتند:
یک: «کمال الدین – شیخ صدوق»؛
دو: «الغیبة – شیخ طوسی»؛
سه: «الغیبة – نعمانی».
این سه تا کتاب هم مخصوص مسائل مهدویت است؛ یعنی هر کس میخواهد در رابطه با مهدویت کتب دست اول را مطالعه کند این سه تا کتاب است.
اما اگر بخواهد مجموع احادیث مهدویت را از فریقین مطالعه کند همانطور که حاج آقای «اسماعیلی» اشاره کردند کتاب «منتخب الاثر» آیت الله العظمی «صافی» است.
ایشان پنج هزار و شش روایت در رابطه با امامت ائمه و مهدویت آورده است؛ یعنی در حقیقت امروز جامع ترین کتاب مهدویت «منتخب الاثر» است. از قدما قرن سوم و چهارم این سه بزرگوار «شیخ صدوقی متوفای 3۸۱، شیخ طوسی متوفای ۴۶۰، نعمانی متوفای ۳۶۰» هستند.
از این به بعد سال وفات را سوال کنیم، مخاطبینی که تماس میگیرند میخواهیم یک مقدار با اینها شوخی کنیم، یک سوال هم ما بپرسیم همه اش که نمیشود مخاطبین سوال کنند.
چه خوش با مهربانی هردو سر به * که یک سر مهربانی درد سر به
اگر مجنون دل شوریده ای داشت * دل لیلی از او شوریده تر به!
یک هفته قبل جلسهای بود روحانیون از شهرهای مختلف آمده بودند، خیلی جلسه باصفایی بود گفتم من سؤال میپرسم هرکس جواب داد ۵۰۰ هزار تومان جایزه میدهم.
گفتم شما سال شهادت ائمه را تا آخر با یک نفس بگویید، گفتند خودتان بگویید گفتم چشم!
سال شهادت ائمه (علیهم السلام):
(11، 11، 40، 50، 61، 95، 116، 148، 183، 202 یا 203، 220، 256، 260)
گفتند ما متوجه نشدیم. گفتم رسول اکرم سال شهادت ۱۱، حضرت زهرا سال شهادت۱۱، امام امیر المؤمنین سال شهادت ۴۰، امام حسن سال شهادت ۵۰، امام حسین سال شهادت ۶۱، امام سجاد سال شهادت ۹۵، امام باقر سال شهادت ۱۱۶، امام صادق سال شهادت 148، امام کاظم سال شهادت 183، امام رضا سال شهادت ۲۰۰۲، امام جواد سال شهادت ۲۲۰، امام هادی سال شهادت ۲۵۶، امام عسکری سال شهادت ۲۶۰
یکی از آقایان گفت دوباره بگویید من بنویسم، دوبار سه بار گفتیم نوشت بعد پاسخ را از حفظ نیمه و نصفه گفت و جایزه را به ایشان دادیم!
دوستان وقتی روی خط میآیند میخواهیم یک سوال بپرسیم اگر کسی خوب جواب داد جایزه میدهیم؛ به قولی اینطور کار کردن هزینه هم میخواهد، حاضر هستیم هزینه را پرداخت کنیم.
مجری:
استاد خیلی ممنون و سپاسگزارم، حدیث «أمان» را استاد از منابع شیعه و منابع اهل سنت توضیح دادند. حالا سراغ حدیث دیگر بیرویم که آن هم حدیث بسیار مهم است، استاد این را هم بفرمایید روایت «لولا اهل البیت لساخة الارض باهلها» در کتب شیعه و سنی به چه شکل آمده است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این روایت تقریباً تکمیل همان بحث است ولی با یک عبارت دیگر، اگر اهل بیت نبودند یا حجت خدا در روی زمین نباشد، زمین اهلش را به کام خودش میکشد؛ یعنی همه را میبلعد و این خیلی خطرناک است.
در کتب اهل سنت یک یا دو مورد بیشتر پیدا نکردم. یکی کتاب «فرائد السمطین –جوینی» استاد «ذهبی» است که از ایشان تعبیر الامام، الاوحد و... میکنند. ایشان مورد قبول همه است.
«جوینی» در جلد اول «فرائد السمطین» جلد اول، صفحه ۴۵ و ۴۶ این تعبیر را نقل میکند:
«نحن أمان لأهل الأرض»
ما مایه امنیت اهل زمین هستیم!
«و نحن الذين بنا يمسک الله السماء أن تقع علي الأرض الا باذنه»
اینکه این آسمان و زمین در هوا معلق هستند و فرو نمیریزند، ما کره زمین را نمیبینیم ولی کره خورشید را میبینیم در آسمان معلق است، هیچ پایهای ندارد.
کره مریخ، کره ماه معلق است. در قرآن هم خداوند میفرماید به آسمان نگاه کنید آسمان را خدای عالم خلق کرده (بِغَيرِ عَمَدٍ)
(اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى يدَبِّرُ الْأَمْرَ يفَصِّلُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ)
خدا همان کسي است که آسمانها را، بدون ستونهايي که براي شما ديدني باشد، برافراشت، سپس بر عرش استيلا يافت (و زمام تدبير جهان را در کف قدرت گرفت)؛ و خورشيد و ماه را مسخر ساخت، که هر کدام تا زمان معيني حرکت دارند! کارها را او تدبير ميکند؛ آيات را (براي شما) تشريح مينمايد؛ شايد به لقاي پروردگارتان يقين پيدا کنيد!
سوره رعد (13): آیه 2
(خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِي أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ)
(او) آسمانها را بدون ستوني که آن را ببينيد آفريد، و در زمين کوههايي افکند تا شما را نلرزاند (و جايگاه شما آرام باشد) و از هر گونه جنبندهاي روي آن منتشر ساخت؛ و از آسمان آبي نازل کرديم و بوسيله آن در روي زمين انواع گوناگوني از جفتهاي گياهان پر ارزش رويانديم.
سوره لقمان (31): آیه 10
بدون هیچ پایه؛ یعنی مثل این میماند که شما یک توپی را بالا بگذارید، هیچ پایهای نداشته باشد این توپ فوراً زمین میافتد.
الان اگر من موس را به دستم بگیرم رها کنم به زمین میافتد. کرات را میبینیم با آن عظمت که چندین هزار برابر کره زمین است، امام سجاد میگوید اگر این کرات زمین نمیافتاد و بهم نمیخورد به سبب ما است، ما اینها را داریم به اذن الله تبارک و تعالی حفظ میکنیم.
«وبنا يمسك الأرض أن تميد بأهلها»
ما مانع شدیم که زمین مردم را در خودش فرو نبرد.
«وبنا ينزل الغيث، وتنشر الرحمة، وتخرج بركات الأرض»
اگر بارانی میآید، واسطه باران ما هستیم، رحمتی به زمین میآید، مایه نزول رحمت ما هستیم، برکات زمین گیاهان و میوهجات و غیره روییده میشود واسطه اش ماه هستیم.
«ولولا ما في الأرض منا لساخت بأهلها»
اگر یکی از ما در روی کره زمین نباشد، کره زمین اهل زمین را در خودش فرو میبرد.
فرائد السمطين؛ حمّويي جويني، ابراهيم بن سعد الدين (م 730)، مؤسسة المحمود، بيروت، چاپ اوّل، 1400 هـ. ق ج 1،ص45 و 46
همین تعبیر را «کنزالعمال – متقی هندی» در جلد ۱۲، ص17، حدیث شماره 33861 دارد حضرت فرمود این دین مایه بقاعش ۱۲ نفر از قریش است، البته قریش را «بنی امیه» اضافه کردند اصلش «اثنی عشر من بني هاشم» است.
«لن يزال هذا الدين قائما إلى اثني عشر من قريش، فإذا هلكوا ماجت الأرض بأهلها. ابن النجار - عن أنس)»
كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال؛ اسم المؤلف: علاء الدين علي المتقي بن حسام الدين الهندي الوفاة: 975هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1419هـ-1998م، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمود عمر الدمياطي، ج12، ص17، ح33861
«فإذا هلكوا ماجت الأرض بأهلها» اگر چنانچه این اهل بیت من که ۱۲ نفر هستند از روی زمین برداشته شوند، زمین تمام ساکنانش را در خودش فرو میبرد. دیگر مردم و اصلاً موجود زندهای در کره زمین نمیماند.
در شیعه، روایات زیاد داریم یعنی نزدیک ۳۰ تا ۳۵ روایت در این زمینه داریم. من به بعضی از اینها اشاره کنم.
یک: «الغیبة – نعمانی متوفای360» ایشان از «شیخ صدوق» جلوتر است از «کلینی» عقبتر است. «کلینی متوفای ۳۲۹» است «شیخ صدوق متوفای ۳۸۱» است.
ایشان در «الغیبة للنعمانی» روایتی را از امام صادق (سلام الله علیه) نقل میکند، روایت خیلی مفصل است میگوید اگر یک روایتی را بفهمی و تحلیل کنی پیام روایت را بفهمی بهتر از ۱۰ تا روایتی است که فقط نقل کنی!
در بعضی از جاها داریم:
«خَبَرٌ تَدْرِيهِ خَيْرٌ مِنْ عَشْرٍ تَرْوِيهِ...»
الغيبة( للنعماني)؛ نويسنده: ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: نشر صدوق، ص141
«حَدِيثٌ تَدْرِيهِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ حَدِيثٍ تَرْوِيه»
معاني الأخبار؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ص2
یک روایت با فهم و تحلیل از هزار تا روایت نقالی بهتر است.
یا روایت دیگر از حضرت امیر (سلام الله علیه) است:
«عَلَيْكُمْ بِالدِّرَايَاتِ لَا بِالرِّوَايَاتِ، هِمَّةُ السُّفَهَاءِ الرِّوَايَةُ وَ هِمَّةُ الْعُلَمَاءِ الدِّرَايَةُ»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج2، ص160، باب 21 آداب الرواية
«عَلَيْكُمْ بِالدِّرَايَاتِ لَا بِالرِّوَايَاتِ هِمَّةُ السُّفَهَاءِ الرِّوَايَةُ وَ هِمَّةُ الْعُلَمَاءِ الدِّرَايَة»
كنز الفوائد؛ نویسنده: كراجكى، محمد بن على، محقق / مصحح: نعمة، عبد الله، ناشر: دارالذخائر، ج2، ص31
همت عالم آن است که روایت را مطرح میکنند شرح میدهند، پیام روایت را برای مردم میگویند و توضیح میدهند تحلیل میکنند؛ ولی سفیهان کارشان این است روایت را میخواند ترجمه میکند و رد میشود!
از این میفهمیم که ائمه (علیهم السلام) دوست دارند و دستور دادند اگر روایت خواندیم رد نشویم برویم، اینکه در یک جلسه سه – چهار تا روایت بخوانیم، روایتها را تحلیل کنیم و پیام روایات را متذکر شویم بهتر از این است که سی – چهل تا روایت بخوانیم بدون تحلیل و توضیح رد بشویم.
در حقیقت ما روایت را جراحی کنیم، ببینیم در درون روایت چه خوابیده است. «حَدِيثٌ تَدْرِيهِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ حَدِيثٍ تَرْوِيه» یک روایت را اینطور موشکافی و جراحی کنید، پیام درون روایت را برای مردم بگویید بهتر از هزار تا روایتی است که فقط روایت بخوانید و رد بشوید.
بعد حضرت میفرماید
«إِنَّ لِكُلِّ حَقٍّ حَقِيقَةً وَ لِكُلِّ صَوَابٍ نُوراً ثُمَّ قَالَ إِنَّا وَ اللَّهِ لَا نَعُدُّ الرَّجُلَ مِنْ شِيعَتِنَا فَقِيهاً حَتَّى يُلْحَنَ لَهُ فَيَعْرِفَ اللَّحْنَ...»
هر حق حقیقتی دارد، هر ثواب نوری دارد، در ادامه میگوید:
«إِنَّ مِنْ وَرَائِكُمْ فِتَناً مُظْلِمَةً عَمْيَاءَ مُنْكَسِفَةً»
در آینده فتنه هایی است، فتنه های ظلمانی فتنه های کور، فتنه هایی که واژگون کننده است.
«لَا يَنْجُو مِنْهَا إِلَّا النُّوَمَةُ»
جز نومه کسی از این فتنه عمیا نجات پیدا نمیکند.
«قِيلَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَا النُّوَمَةُ»
نومه چیست؟
«قَالَ الَّذِي يَعْرِفُ النَّاسَ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ»
حضرت فرمود: مراد از نومه آن کسی است که مردم را میشناسد، ولی مردم او را نمیشناسد.
بعد میفرماید:
«وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»
زمین یک ساعت بدون حجت خدا باقی نمیماند.
«وَ لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ سَاعَةً وَاحِدَةً مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا»
اگر زمین یک ساعت بدون حجت بماند، کل ساکنانش را در خودش فرو میبرد!
«وَ لَكِنَّ الْحُجَّةَ يَعْرِفُ النَّاسَ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ»
حجت خدا مردم را میشناسد؛ ولی مردم حجت خدا را نمیشناسند.
«كَمَا كَانَ يُوسُفُ يَعْرِفُ النَّاسَ وَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ»
الغيبة( للنعماني)؛ نويسنده: ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: نشر صدوق، ص141
وقتی برادران یوسف آمدند، حضرت یوسف برادرانش را شناخت ولی اینها تصور نمیکردند که ایشان برادر آنها باشد، میگفتند یوسف در ته چاه بود و رفت. میگوید عین همان است حضرت ولی عصر همه را میشناسد، همه را میبیند ولی مردم نمیشناسند.
اگر اشتباه نکنم از مرحوم «قاضی» یا «میرزا محمد شیخ محمد جواد همدانی» است از او سوال میکنند آیا میشود خدمت حضرت ولی عصر رسید؟ فرمود اگر حضور و غیبت یکی باشد میشود، حضرت را میبیند هیچ شکی در آن نیست، ما را هم میبیند با چشمهای مادی اش نمیبیند. چشمهای حضرت ولی عصر هم مثل چشمهای ما است، حضرت محوطه را میبیند.
همان طوری که رسول اکرم گفت:
(قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يوحَى إِلَي أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ)
بگو: «من فقط بشري هستم مثل شما؛ (امتيازم اين است که) به من وحي ميشود که تنها معبودتان معبود يگانه است.
سوره کهف (18): آیه 110
ولی: (يوحَى إِلَيّ)؛ آقا ولی عصر (ارواحنا فداه) آن روح القدسی که با او است، با آن روح القدس تمام عالم را میبیند همانطوری که ما الان چشممان را میبندیم، روحمان را به حرم امام رضا (سلام الله علیه) میفرستیم، قشنگ تمام آن حرم، گنبد و بارگاه و زائرین در ذهن مان نقش میبندد.
اگر با حضرت ولی عصر هم ما این چنین باشیم یعنی روح مان حضرت را ببیند و هر لحظه احساس کنیم حضرت ناظر است ما هم محاط حضرت هستیم، حضرت محیط به ما است، اگر یک همچنین حالتی برای ما پیش بیاید یعنی یک رابطه روحی پیدا کنیم میشود خدمت حضرت رسید.
همانطور که از حضرت امیر سوال کردند:
«هَلْ رَأَيْتَ رَبَّكَ»
خدایت را دیدی؟
فرمود:
«وَيْلَكَ يَا ذِعْلِبُ لَمْ أَكُنْ بِالَّذِي أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ»
من خدایی را که نبینم عبادت نمیکنم!
«قَالَ فَكَيْفَ رَأَيْتَهُ صِفْهُ لَنَا قَالَ وَيْلَكَ لَمْ تَرَهُ الْعُيُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَكِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَان»
الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص342
«وَ لَكِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَان»، با قلب خدا را میبینیم نه با چشم، با چشم دل میشود دید نه با چشم سر.
خدا حفظ کند آیت الله العظمی «نوری» را ایشان یک شعری همیشه میخواند.
ديدم که يکی فضـــــــانوردی * برگشت ز جــــوّ لاجوردی
ميگفت در اين فضاخدا نيست * ردّ قدم فرشته هـــــــا نيست
رفتم به فضــــــــا، خدا نديدم * آثار فرشتههــــــــــا نديدم
از من ببريد يک ســـــــلامی * آقای فضـــــــــانورد نامی
بايک دو قدم فضـــــا پريدن * نتوان مَلَک و خدای ديدن
ديدار خــــــــــدا شود ميّسر * با ديــــدة دل نه ديده سر
وقتی آن فضانورد شوروی به فضا رفت و یک مصاحبهای کرد من یادم، است سال ۴۵ یا ۴۶ بود، آن زمان حوزه علمیه قزوین بودیم آن آپولو رفت و بعد آپلو چهارده «آمریکا» رفت یک سر صدایی در دنیا بود.
فضانورد شوروی کمونیست بود گفت:
رفتم به فضــــــــا، خدا نديدم * آثار فرشتههــــــــــا نديدم
ولی فضانورد آمریکایی که با آپولو چهار رفت من کاملا در جریان بودم در مجله «مکتب اسلام» مفصل آوردند، آن زمان روزنامه کیهان و اطلاعات جریان را مینوشتند.
ایشان گفت من وقتی از جو خارج شدم یک احساس وحشتی به من دست داد که در آن احساس وحشت احساس کردم یک قدرت فوق قدرت بشری بالای سر من است بی اختیار به او متوسل شدم، خودم را به او سپردم وقتی خودم را با آن قدرت مافوق بشری سپردم دیگر هیچ ترس واهمهای نداشتیم و آرامش قشنگی به من دست داد و این همان خدای حضرت عیسی است که برای ما توصیف کرده بودند.
یعنی یک انسان مادی آنطور میگوید و یک انسان غیر مادی ولو با همان عقاید مسیحیتش اینطور میگوید!
لذا اگر بتوانیم حضرت ولی عصر را ببینیم ولی نه با دیده سر، با دیده قلب، اگر به اینجا رسیدیم که در هر لحظه او را میبینیم اگر این حالت آمد تشرف هم حاصل خواهد شد ولی مادامی که به این مرحله از ایمان نرسیدیم تشرف حاصل نخواهد شد.
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم از شما حضرت استاد استفاده کردیم. دوستان عزیز، میخواهیم یک فاصله و میان برنامهای داشته باشیم، مدح و منقبت مولا علی (علیه السلام) را بشنویم تا حالمان دگرگون و جیگرمان حال بیاید، البته کلی مطلب و محتوا شنیدیم، حالمان خیلی خوب شد.
(میان برنامه)
مجری:
السلام علیک یا امیر المؤمنین. دوستان عزیز خداوند متعال را شاکر و سپاسگزاریم از اینکه عشق، ارادت و محبت مولا علی (علیه السلام) را در تمام وجودمان قرار داده است.
از این لحظه در خدمت مخاطبین هستیم میتوانند روی خط ارتباطی بیایند، عرض کردیم تفاوت نمیکند شیعه اهل سنت وهابی هر کسی میتواند بیاید اگر نکتهای داره مطلبی داره سوالی دارد بپرسد.
آقای «عساکره» از «شادگان» روی خط ارتباطی هستند خدمت تان سلام میگویم بفرمایید.
تماس بینندگان برنامه
بیننده: (آقای عساکره از شادگان – شیعه)
به نام نامی زهرا، یا زهرا، یا فاطمه زهرا، سلام علیکم و رحمة الله ... قبل از اینکه بنده سؤالم را بپرسم، از شما درخواست دارم که تماس را قطع نکنید.
مجری:
اگر رعایت وقت و رعایت استانداردهای شبکه را داشته باشید قطعاً قطع نمیکنیم.
آقای عساکره:
بله ان شاءالله، حضرت آیت الله «قزوینی» جناب آقای «پارسا حدادی» یک مناظرهای با یکی از آقایان بی عقل داشتند. متاسفانه در دقیقه بیستم آن مناظره یک جسارت و توهین زننده به مادر امام زمان کردند. شما آن مناظره را دیدید یانه؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ندیدم ولی مضمونش را شنیدم
آقای عساکره:
بنده در اول بحثم میخواهم خطابم را اهل سنت قرار بدهم، خطاب من به مولوی های اهل سنت است. آقایان اهل سنت که دم از اخلاق و معرفت میزنند، دهن این جماعت را گل بگیرند. چون ما نمیتوانیم بیشتر از این صبر کنیم. خطاب من به آن آقایان است.
بعد خطاب من به شخص آقای عقیل هاشمی و همه کارشناسهایشان است، اگر بیش از این بخواهند از حدشان بگذرند، نه ناموسی نه مقدساتی هیچی برای آن جماعت باقی نمیگذاریم. اگر اگر کار به فحش و این مسائل بخواهد بکشد ما ید طولایی داریم، هنوز کسی زاده نشده...
مجری:
آقای «عساکره» زنگ زدی، همین چیزایی که الان به ما گفتی به خودشان بگو!
اقای عساکره:
بنده دوست ندارم چون دستشان به خون فاطمه زهرا آغشته است.
مجری:
چرا دوست نداری الان بحث تان آنها است میگویی ایشان آنجا مناظره کرده، توهین کرده به آنها زنگ بزن هرچه دلت میخواهد بگو.
اقای عساکره:
نه، چون دست شان به خون فاطمه زهرا آغشته است دوست ندارم با آن هم کلام بشوم.
مجری:
حالا اگر سوال دارید بفرمایید.
اقای عساکره:
خطاب من به اهل سنت است دهن این جماعت را گل بگیرند، به خاطر اشتراکاتی که با این جماعت دارند دهن این جماعت را گل بگیرند، خدای نکرده اگر فردا بچه شیعهای توهین کرد و فحشی داد، دیگر از دست ما خارج است والسلام علیکم و رحمة الله!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
آقای «عساکره» عزیز، برادر بزرگوارم! این مناظرهای که انجام شد من اسم آن فرد را یادم نیست چه است؛ ولی بچه شیعههای ما در فضای مجازی مفصل جواب دادند یعنی شما اگر همین پاسخ عقیل هاشمی در اهانت به مادر مان صدیقه طاهر را ببینید دوستان ما جوابهای خیلی تند، عالی و علمی دادند، نه با فحش.
اگر چنانچه:
«وَا هَتْكَ سَتْرَاه»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج51، ص6
دلیل باشد بر عبارتی که این آقایان دارند میگویند، اول کسی که مورد هجمه قرار میگیرد شخص «عایشه» همسر پیغمبر است.
این آدرس را یاداشت بفرمایید «تاریخ طبری»، جلد ۳ صفحه ۱۶ «کامل ابن اثیر» جلد ۳ صفحه ۱۰۶ در قضیه جنگ جمل میگوید:
«فخرج غلام شاب من بني سعد إلى طلحة والزبير...»
بعد میگوید:
«هتكت بطلحة و الزّبير ستورها * هذا المخبر عنهم و الكافي»
تاريخ الطبري؛ اسم المؤلف: لأبي جعفر محمد بن جرير الطبري الوفاة: 310، دار النشر: دار الكتب العلمية – بيروت، ج3، ص16
الكامل في التاريخ؛ اسم المؤلف: أبو الحسن علي بن أبي الكرم محمد بن محمد بن عبد الكريم الشيباني الوفاة: 630هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1415هـ، الطبعة: ط2، تحقيق: عبد الله القاضي، ج3، ص106
ستر «عایشه» توسط «طلحه و زبیر» مورد هجمه قرار گرفت اگر هتک و ستر عبارت از مسئله ناموسی است بفرمایید این را به ما جواب بدهید.
«هتكت بطلحة و الزّبير ستورها * هذا المخبر عنهم و الكافي»؛ همین برای اینها کافی است، نه نیاز به فحش است و نه به توهین است.
روایتی که «شیخ صدوق و نعمانی» نقل کرده اند میگویند حضرت «نرجس خاتون» پشت پرده بود و اجازه نمیداد کسی پرده را کنار بزند او را ببیند، تا یکی از اینها یا آن صاحبش این پرده را کنار زد یک مشتری داشت، مشتری ببیند فرمود: «وَا هَتْكَ سَتْرَاه»؛ این پردهای که زده بودید این پرده کنار رفت، من به این راضی نیستم، من ناراحتم. روایت کاملاً مشخص است حالا امثال «عقیل هاشمی» مریض هستند.
(فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يكْذِبُونَ)
در دلهاي آنان يک نوع بيماري است؛ خداوند بر بيماري آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهايي که ميگفتند، عذاب دردناکي در انتظار آنهاست.
سوره بقره (2): آیه 10
«اللهم زد مرضا» و میگوییم «مت غیظا»، اینها همه نفهمی آقایان را میرساند.
آقای «عساکر» در اینطور قضایا من به شما توصیه میکنم جواب نقضی بدهید، جواب نقضی تار و پود فکری طرف مقابل را بهم میریزد.
از این تعابیری که در رابطه با «عایشه» و دیگر صحابیهها است میتوانم دهها مورد برای اینها جواب نقضی بیاورم. بیایند جواب بدهند.
مجری:
خیلی ممنون آقای «عساکره» با شما خداحافظی میکنیم موفق باشید. بینننده آقای «رضایی از بندرعباس» روی خط هستند سلام علیکم بفرمایید
بیننده: (آقای رضایی از بندر عباس – شیعه)
سلام علیکم خدمت آقای «اسماعیلی» عزیز، سلام علیکم حاج آقای «قزوینی»، ان شاءالله سایه تان همیشه روی سر دوستان آقا امیر المؤمنین مستدام باشد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
همه زیر سایه حضرت آقا ولی عصر حضرت حجت باشیم
آقای رضایی:
چند تا سوال خدمت تان داشتم، اولاً میخواستم بدانم آیا اسم این خلفا در قرآن امده، خلفای ثلاثه که اینها بعد از پیامبر خلافت بکنند؟
سوال دوم این است آیا معجزاتی از آقا رسول الله بعد از رحلت شان مانده بود که آقا امیر المؤمنین آنها را به بروز و ظهور برسانند؟
یک سوالی هم چند شب پیش یک آقایی از شما درباره «ابن عربی» پرسیدند و فرمودند که آقای «حسنزاده» اینها را تایید کرده است آیا ایشان از اهل تسنن است یا از اهل تشیع است؟ سوالشان یک طوری بود که ذهنیت به وجود میآورد.
من میخواستم بگویم از کتاب «روح مجرد» آقای «محمد حسین تهرانی» ایشان فرمودند که کتاب اصلی «فتوحات» شان را مرحوم «قاضی» درس میدادند. بعد یک کتاب «فتوحات» را که چاپ «مصر» بود آن را هم به مرحوم «قاضی» نشان داده بودند کتاب «فتوحات» چاپ «مصر» را دستکاری کرده بودند و آن مکاشفهای که به مرحوم «محی الدین عربی» نسبت داده بودند این دروغ بوده مرحوم «قاضی» رد کردند و ایشان یکی از شیعیان آقا امیر المؤمنین و از دوستان حضرت و صاحب کرامات هم بودند.
حتی کتاب «فتوحات» شان را آقای «تهرانی» در «روح مجرد» نقل میکند کتاب شان را بردند ورق، ورق کردند روی بام کعبه گذاشتند، گفتن خدایا اگر این کتاب حق هست این کتاب را نگه دار و اگر مطالب این کتاب ناحق هست توسط باران یا باد این را نابود کن! میگوید یک سال ورقهای این کتاب روی بام کعبه بوده است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
آقای «رضایی» عزیز! بنده همچنین عقیده ای ندارم، من به «ابن عربی»، به «مولوی» و به «صدرالدین قونوی» و به «ابن فناری» جسارت نمیکنم گرچه ما هشت سال درس خارج اینها را خواندیم؛ ولی ببینید الان اگر ما بیاییم از اینها تعریف و تمجید کنیم در جامعه صدها نفر علیه ما حرف میزنند. اگر بخواهیم مذمت کنیم هزاران نفر علیه ما حرف میزنند! بنده گفتم ما نسبت به اینها ساکت هستیم، «امرهم الی الله تبارک و تعالی»
مجری:
ان شاءالله بیشتر در مورد سوالات شان صحبت خواهیم کرد، این سوال را پاسخ دادید دو تا سوال بعدی شان را ان شاءالله جواب خواهید داد.
برادر عزیزمان آقای «بهادری از کرج» روی خط هستند آقا سلام علیکم شبتان بخیر!
بیننده: (آقای بهادری از کرج – شیعه)
سلام علیکم خدمت حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» و جناب حاج علی آقای «اسماعیلی» بزرگوار، حضرت آقا من به خاطر مطالعه که میکنم بعضی این شبکههای وهابی را بعضی وقتها میگیرم و به حرف هایشان گوش میکنم، هم از جهتی حرص میخورم هم از طرفی خوشحال هستم که چقدر خداوند دشمنان اهل بیت را از احمقها آفریده است.
من چند تا سوال میخواهم از این آقای «مولانا عبدالقدوس دهقان» که در شبکه توحید شیطانی شان امده بود ایشان دو بار این جمله را تکرار کرد مجری از ایشان پرسید جناب مولانا شما چه حجتی دارید بعد از پیغمبر ابوبکر میگویید؟
ایشان فقط به یک مطلب استناد کرد که بله شخصی خدمت رسول مکرم اسلام مشرف شدند عرض کردند یا رسول الله بعد از شما ما به چه کسی مراجعه کنیم؟ بعد از شما چه کسی خلافت را به عهده بگیرد؟ آقا رسول الله فرمودند فقط ابوبکر! همین یک کلام.
خداوند «علامه امینی (رضوان الله تعالی علیه)» را رحمت کند من میخواهم اینها را به کتاب «الغدیر» ارجاع بدهم البته اینها نمیگذارند کتاب «الغدیر» بین وهابیها پخش بشود، چرا اگر کتاب پخش بشود رسوا میشوند.
این بزرگوار نام ۱۱۰ نفر از صحابه و ۷۴ نفر از تابعین را آورده که پیغمبر اقرار گرفته:
«انا اولی بالمؤمنین من انفسهم»
آیا من مقدم تر از شما بر تمام امور دینی هستم؟ گفتند
«قالو بلی»
رسول خدا فرمودند اختیاراتم بعد از من به علی واگذار شد، ابوبکر، عبدالله ابن عثمان، عمر بن خطاب، عثمان ابن عفان و... همه را وقت ندارم بخوانم،110 نفر صحابه که کم نیست، آن وقت شما شورا میگویید، اولاً شورا دلیل نیست آقای «دهقان» چون در شرع اسلام چهار چیز دلیل است کتاب خدا قرآن، سنت، اجماع و عقل.
آقای «دهقان» ثانیاً شورایی در کار نبود «بخاری» خودتان در حدیث 1208 و حدیث 6830 نقل میکند آقای عمر میگوید بیعت با ابوبکر فلته بوده؛ یعنی یک کار ناپخته و عجله ای این را چه جواب دارید؟ شورا یعنی مشورت کردن اگر با مشورت مسلمین بوده که آقای عمر این حرف را نمیزد که بیعت با ابوبکر فلته بود و خدا ما را از شر او حفظ کرد.
«ابوبکر، عمر، عثمان، عبدالرحمن ابن عوف، ابو عبیده جراح، مغیرة ابن شعبه، زید ابن ثابت، عبدالله ابن سلام یهودی، وهب ابن منبه، سعد بن ابی وقاص، معاویه» اینها جلسه برگزار کردند که اگر رسالت در خاندان بنی هاشم میباشد خلافت باید از قریش و قبایل اطراف مدینه باشد نمیخواستند خلافت از بنی هاشم باشد، به خاطر حسادت و به خاطر پشتیبانی یهود منافق؛ چون این همه فضایل را از بنی هاشم نمیتوانستند ببینند؛ چون اعتقاد داشتند این همه فضایل باعث فخر فروشی بنی هاشم میشود.
لذا عمر گفت:
«لَا تَجْتَمِعُ النُّبُوَّةُ وَ الْخِلَافَة فِي بَيْتٍ وَاحِد»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج9، ص86
لذا در شب سقیفه بنی ساعده آقای «دهقان» توسط «زید ابن ثابت یهودی» پول زیادی بین مهاجرین و انصار پخش شد و قبیله «بنی نجار» زیر بار این رشوه نرفتند آقای «سعد ابن معاذ یا سعد ابن عباده» به آقایان گفت ما از شما قریشیها ۱۲ سال پذیرایی کردیم حالا که خلیفه رسول خدا علی را قبول ندارید شما به مکه برگردید. ما برای خودمان خلیفه انتخاب میکنیم.
«منا أمير ومنكم أمير»
المصنف ، اسم المؤلف: أبو بكر عبد الرزاق بن همام الصنعاني الوفاة: 211 ، دار النشر : المكتب الإسلامي - بيروت - 1403 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حبيب الرحمن الأعظمي، ج 5، ص 444
همین آقای «سعد ابن عباده» را زیر پای قریشیها انداختند بعد هم عمر ابن خطاب، به «خالد ابن ولید» دستور داد او را ترور کردند.
آقای «دهقان» بیا جواب من بچه شیعه را بده اینقدر نگو که یک خانمی به رسول خدا مراجعه کرد و در مورد خلافت پرسید، این چطور استدلال است که شما دقیق میدانید آقای ابوبکر صدیق بعد از پیغمبر خلیفه رسول خدا است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
یک نکتهای را جناب آقای «بهادری» خدمت تان عرض کنم در برابر این احادیثی که جعل کردند چه این روایت و دهها روایت دیگر مانند:
«اقتدوا باللذين من بعدي أبي بكر وعمر»
فضائل الصحابة؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. وصي الله محمد عباس، ج1، ص238
یک سوال از امثال آقای «عبدالقدوس» میپرسیم، اگر رسول اکرم همچنین مطالبی در مورد اینها فرموده بود ضروریترین وقتی که اینها نیاز به این احادیث داشتند سقیفه بود، مهاجرین و انصار به سر و کله هم میکوبیدند. «سعد ابن عباده» را زیر پا داشتن له میکردند.
آنجا آقای ابوبکر میگفت پیغمبر اکرم فرمود اگر من نبودم، از دنیا رفتم سراغ ابی بکر بروید، باید استدلال میکرد، جای استدلالش در سقیفه بود.
یا این روایتی که از پیامبر نقل میکنند اگر من پیغمبر نبودم عمر شایسته نبوت بود این روایت را آن وقت که داشتند سر خلافت دعوا میکردند به این روایت استدلال میکرد؛ پس معلوم میشود اینها ساخته و پرداخته دوران «بنی امیه» است.
آقای «بخاری - متوفای ۲۵۶» است یعنی ۲۴۰ سال بعد از رحلت پیغمبر دنیا آمده، این روایت را آورده است. «ترمذی - متوفای ۲۷۹» است این روایت را آورده، از کجا این روایتها را درآوردند؟
در زمان خود آقای ابوبکر صحابه آمدند با ایشان مخالفت کردند، گفتند از منبر پایین بیا همان جا بالای منبر در این دو سال و خوردهای یکی از این روایتها را بالای منبر میخواند، چرا نخواند؟
جناب عمر ۱۲ سال و چند ماه خلافت کرد، یکی از این روایاتی که «صحیح بخاری» و دیگران در فضیلت آقای عمر آورده، یکی از این روایات را بالای منبر میخواند، مردم از زبان خود ایشان میشنیدند.
در مورد امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)، راوی حدیث غدیر علی است، راوی حدیث خلیفتی علی ابن ابی طالب است و... غالب روایاتی که درباره حضرت امیر است از زبان خودش است و در زمان خلافتش اینها را بالای منبر بارها مطرح کرده است.
بیایید یک روایتی تحویل ما بدهید که جناب آقای ابوبکر فرموده باشد پیغمبر گفته باشد
«إن لم تجدني فأتى أبا بكر»
شرح العقيدة الطحاوية؛ اسم المؤلف: ابن أبي العز الحنفي الوفاة: 792، دار النشر: المكتب الإسلامي - بيروت - 1391، الطبعة: الرابعة، ج1، ص533
همچنین روایتی اگر دارید به ما نشان بدهید.
خیلی ممنونم از شما، بیننده بعدی جناب آقای «حاج حسینی از کرمان» روی خط ارتباطی هستند، سلام به شما بفرمایید!
بیننده: (آقای حاج حسینی از کرمان – شیعه)
بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و احترام خدمت حضرت آیت الله العظمی دکتر حسین «قزوینی» همچنین مجری برنامه آقای «اسماعیلی».
اول اینکه سوالی از حضرت استاد داشتم، اینکه عقیل بیعقل در صحبتهایی که دیشب داشت گفت در جنگ احد، امام علی مفقود الاثر شده بود؛ یعنی اگر شیعه میگوید خلفاء فرار کردند به قولی که خلیفه دوم اگر توهین برداشته نمیشود گفت من مثل بز کوهی از کوه فرار کردم، گفت وقتی دندان پیامبر شکست امام علی کجا بود که دفاع کند هیچ منبعی نیست که بگوید امام علی در کنار پیامبر بود. اگر میشود استاد چند تا سند از کتب آنها راجع به این مطلب نشان بدهد.
مطلب دیگر این بود که خواستم اول این را بگویم همین آقای عقیل بی عقل اشاره کردند به توهینی که به مادر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کردند این آقا اگر واقعا دل و جرأت دارد، اگر واقعا عقل و سواد داره بیاید قیاس میکنیم شما روایت مادر امام زمان را بیاور، کارشناسان محترم و اساتید بزرگوار ما و شیعههای که هم سن و سال خودم هستند حتی در همین شهر خودمان، ما راجع به «عایشه» همسر پیغمبر اسناد را میآوریم.
اگر شما آن را میگویی ما از اینجا میآیم قیاس میکنیم و این اسناد را میآوریم ببینیم آخر چه کسی راست میگوید چه کسی دروغ میگوید و چه کسی احادیث را تحریف میکند؟
مطلب دیگر این که من خودم در لایو این آقا شرکت کردم با ایشان راجع به «ثعلبه ابن حاطب» صحبت کردم، گفتم ایشان در جنگ بدر و احد حضور داشته است. این هم طبق صحبتهایی است که علمای خودتان در کتب خودتان کردند مثل «الاستیعاب ابن عبدالبر و الاصابة فی معرفة الصحابه ابن اثیر» دارند که ایشان در جنگ بدر حضور داشته است. «عقیل هاشمی» گفت بله درست است این صحابه پیغمبر است.
من به ایشان گفتم همین «ثعلبة ابن حاطب» در ساختن مسجد ضرار هم شرکت داشت. گفت نه این دروغ شما آخوندها است که میخواهید به قول خودتان به اصطلاح به صحابه پیغمبر توهین کنید.
شاید من اشتباه میگویم اگر «تاریخ طبری» اگر «ابن کثیر دمشقی» اگر «سیره نبوی» و مانند این کتابها برای آخوندهای شیعه هستند، حرف شما درست است، اگر از علمای خودشان هستند به ما پاسخ بدهند.
«تاریخ طبری» جلد ۳ صفحه ۱۱۰، «تفسیر قرآن عظیم» جلد ۴ صفحه ۲۱۲ «سیره نبوی» جلد ۲ صفحه ۵۳۰ و همچنین منابع دیگر آوردند که آقای «ثعلبة ابن حاطب» در ساخت مسجد ضرار شرکت داشته است.
اگر خواستید من کلیپ اخیر آقای «عقیل هاشمی» را برایتان میفرستم، این آقا دروغ گفت این صحابی پیغمبر است از این منابع مشخص شد که آقا منافق است.
من یک سوال از ایشان داشتم که تماس من را قطع کرد، خواستم بگویم اگر ایشان (ثعلبة ابن حاطب) صحابه پیغمبر: (وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ) حساب میشود، طبق نقل علمای خودتان در جنگ بدر حضور داشته پس طبق آیه ۱۰۰ سوره توبه اگر درست بگم که میگوید:
(وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِي اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ)
پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار، و کساني که به نيکي از آنها پيروي کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نيز) از او خشنود شدند؛ و باغهايي از بهشت براي آنان فراهم ساخته، که نهرها از زير درختانش جاري است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و اين است پيروزي بزرگ!
سوره توبه (9) آیه100
آیا ایشان (ثعلبة ابن حاطب» در بهشت میرود یا جزء منافقین است در جهنم میرود؟
مجری:
آقای «حاج حسینی» اجازه بدهید به همین مقدار کفایت بکنیم، سوالهای که پرسیدید جواب بدهیم، چون چند تا بیننده دیگر هم پشت خط هستند، اگر وقت شد که ان شاءالله در برنامه بعدی خدمت تان هستیم، خدا نگهدارتان. آقای «فتحی از کرج» روی خط ارتباطی هستند سلام به شما بفرمایید
بیننده: (آقای فتحی از کرج – شیعه)
سلام و شب بخیر خدمت شما و استاد گرامی! آقای دکتر اول من جسارت بکنم بعضی از دوستان به شبکههای وهابیت زنگ میزنند، آنها بلد هستند دروغ بگویند، دوستانی که تلفن میزنند از نظر اطلاعات همپای آنها نیستند، میخواهند با آنها بحث کنند. بعد آنها نصف روایت را نمیخوانند و نصفش را میخوانند و با اعصاب شیعیان بازی میکنند این یک بحث است. دوستان اگر اطلاعات کامل ندارند وارد بحث با اینها نشوند.
البته جسارت کردم، این فقط یک پیشنهاد بود.
مجری:
حرف درستی است. سوال تان را بفرمایید
اقای فتحی:
آقای دکتر برای تولد آقا امام زمان از یک روش خاصی استفاده شده، اول خانم فاطمه زهرا امام حسن و امام حسین را به دنیا میآورد، بعد یک دختر ایرانی امام سجاد را به دنیا میآورد. بعد یک دختری که از تبار یهود است حضرت حجت را به دنیا میآورد، این روش باعث میشود زمانی که حضرت ظهور کرد هیچکس نتواند بگوید ایشان از ما نیست.
حضرت زهرا از آل اسماعیل هستند، جناب نرگس خاتون از آل اسحاق هستند، آن ایرانی باید یک چیز همپای این دوتا داشته باشد که در این وضع دخالت داده شده است. نرگس خاتون مادر یک امام است، شهربانو مادر نه تا امامت است، پس وجه اشتراکاتشان خیلی باحال است هر دو شاهزاده، هر دو در جنگ اسیر میشوند، هر دو با اهل بیت وصلت میکنند، هر دو امام بعدی را به دنیا میآورند؛ یعنی یک مکانیزم مشخص برای هر دو استفاده شده است.
آن ایرانی چه داشته که همپای این دوتا در بحث دخالت داده شده است؟
مجری:
ممنون خدانگهدارتان. بیننده آقایان «ایمان از تهران» روی خط ارتباطی هستن سلام بر شما بفرمایید
بیننده: (آقای ایمان از تهران – شیعه)
سلام قربان خسته نباشید، وقت تان بخیر ببخشید میخواستم بدانم که اگر حق امیر المؤمنین به وسیله خلیفه اول و دوم غصب نمیشد دنیا به سمت واقعه عاشورا و طولانی شدن مدت غیبت امام زمان میشد؟
مجری:
ممنون خدانگهدارتان. استاد تقریباً شش - هفت دقیقه بیشتر وقت نداریم چند تا سوال مطرح شده ان شاءالله اینها را باید جواب بدهیم آقای «رضایی از بندرعباس» گفتن اسم خلفا و اصلاً خلافت خلفا در قرآن آمده است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اگر آمده بود اینها به آن استناد و استدلال میکردند الان اینها «الغریق یتشبث بکل حشیش» شده اند به هرچه دارند استدلال میکنند. همین روایت که میگویند «إن لم تجدني فأتى أبا بكر»؛ من نبودم سراغ ابوبکر بروید، این معنایش چه است، یعنی اگر من نبودم خلیفه بعد از من ابوبکر است یا نه پول و ثروت دست او است بروید بردارید استفاده کنید؟
پولها دست ابوبکر است اگر احتیاج پیدا کردید از او بگیرید؛ چون خلافت را غصب میکند امکانات هم دست او است، بیروید از او امکانات مالی بگیرید، بحث خلافت نیست. اگر بحث خلافت بود حضرت میفرمود: «ابوبکر خلیفتی من بعدی»
ما در بحث فقه خارج مان ۱۵۰ تا روایت از مصادر شیعه و سنی پیدا کردیم، که پیغمبر فرمود:
«علي خليفتي من بعدي، و وليّكم بعدي»
دلائل الصدق لنهج الحق؛ نويسنده: مظفر نجفى، محمد حسن، تاريخ وفات مؤلف: 1334 ش، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ناشر: موسسة آل البيت، ج6، ص55
«وَ جَعَلْتُهُ خَلِيفَتِي فِي أُمَّتِي- وَ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي»
تفسير القمي؛ قمى، على بن ابراهيم، محقق/ مصحح: : موسوى جزائرى، طيّب، ناشر: دار الكتاب، ج1، ص193
«عَلِيٌّ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ وَارِثِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي فِي أُمَّتِي وَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي ... إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِي أَنْ أَنْصِبَ لَكُمْ إِمَامَكُمْ وَ الْقَائِمَ فِيكُمْ بَعْدِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي وَ الَّذِي فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ فِي كِتَابِهِ طَاعَتَهُ فَقَرَنَهُ بِطَاعَتِهِ وَ طَاعَتِي فَأَمَرَكُمْ بِوَلَايَتِي وَ وَلَايَتِه...أَوَّلُهُمْ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ وَارِثِي وَ خَلِيفَتِي فِي أُمَّتِي وَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي هُوَ أَوَّلُهُمْ ثُمَّ ابْنِيَ الْحَسَنُ ثُمَّ ابْنِيَ الْحُسَيْنُ ثُمَّ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ حَتَّى يَرِدُوا عَلَيَّ الْحَوْضَ شُهَدَاءَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَجَهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ خُزَّانُ عِلْمِهِ وَ مَعَادِنُ حِكْمَتِهِ مَنْ أَطَاعَهُمْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاهُمْ عَصَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَل»
كمال الدين و تمام النعمة؛ ابن بابويه، محمد بن على (تاريخ وفات مؤلف: 381 ق)، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج1، ص ص277 تا 279، ح25
«يَا عَلِيُّ أَنْتَ وَصِيِّي وَ أَبُو وُلْدِي وَ زَوْجُ ابْنَتِي وَ خَلِيفَتِي عَلَى أُمَّتِي فِي حَيَاتِي وَ بَعْد مَوْتِي أَمْرُكَ أَمْرِي وَ نَهْيُكَ نَهْيِي أُقْسِمُ بِالَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ وَ جَعَلَنِي خَيْرَ الْبَرِيَّةِ إِنَّكَ لَحُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ أَمِينُهُ عَلَى سِرِّهِ وَ خَلِيفَتُهُ عَلَى عِبَادِه»
الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص95
۱۵۰ تا روایت پیدا کردیم که من باور نمیکردم، معمولاً تصور میکردیم چهار - پنج تا روایت اهل سنت دارند، چهار - پنج تا روایت هم شیعه دارند.
ان شاءالله وقتی به بحث خلافت رسیدیم اینها را دسته بندی میکنیم تا مردم ببینند رسول اکرم واژه خلیفتی در مورد حضرت امیر فراوان فرموده است.
یک شب دیدم در شبکه کلمه کارشناس شان میگوید اگر واقعاً علی خلیفه پیغمبر بود دیگر «من کنت مولی، فعلی مولی» نمیگفت بلکه میگفت علی خلیفه من است.
یک صد و پنجا تا روایت داریم این شوخی نیست، هیچکس هم روی این موضوع کار نکرده است. کلمه خلیفه را ما درآوردیم یک صد و پنجاه مورد است رسول اکرم فرموده علی خلیفه من است.
از روز اولی که نبوت برایش اعلام شده فرموده، بعد از برگشت از «طائف» فرموده، هنگام ازدواج حضرت زهرا فرموده، آخرین شب حیات شان فرموده، در قسمتهای مختلف این کلمه خلیفتی آمده است.
به ابوبکر هم «خلیفتی من بعدی» میگفت، «فأتى أبا بكر» که معنا ندارد. اگر آیه در مورد خلافت ابوبکر و... بود، نمیآمدند به اینها استدلال کنند.
مجری:
سوال دومشان گفتن آیا از معجزات پیامبر گرامی اسلام بعد از رحلت شان توسط امیر المؤمنین چیزی بیان و گفته شده است که امیر المؤمنین آن را بروز بدهد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله در همان روز پنجم یا ششم با ابوبکر حضرت مذاکره میکند و میگوید اگر پیغمبر خودش بگوید علی خلیفه بعد از من است قبول میکنید. نزدیک مسجد شجره با ابوبکر میروند رسول اکرم آنجا ظاهر میشود به ابوبکر میگوید مگر در فلان جا نگفتم علی خلیفه من است، در فلان جا نگفتم... نزدیک بیست مورد را رسول اکرم بعد از رحلتشان به ابوبکر میگوید علی خلیفه من است چرا حق او را غصب کردید؟
بعد ابوبکر گفت ان شاءالله من فکر میکنم، رفت فکر کرد و بنا به نقلی رفت خانه نشست و گفت من را رها کنید من نیستم. بعد خلیفه دوم رفت گفت چنین و چنان است چرا تو آدم ترسو هستی، با جادو علی تو را پشیمان کرده است.
مجری:
استاد آیا این نقل معتبر است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این نقل در مصادر شیعه آمده در مصادر اهل سنت نمیدانم ولی در مصادر شیعه این قضیه آمده است. و اینکه امیر المؤمنین (سلام الله علیه) بر خلافت خودش در زمان خودش، در زمان عثمان، در زمان ابوبکر در زمان خود پیغمبر، استدلال کرده است.
مجری:
استاد آقای «حاج حسینی» گفتن در جنگ احد آن آقا در آن شبکه ادعا کرده حضرت علی مفقود الاثر شده بود، در دفاع از پیامبر وقتی دندانش شکست نبوده است!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ملاحظه بفرمایید این مطلب از کتاب «مغازی واقدی» از بزرگان اهل سنت است، و تمام غزوات پیغمبر را آورده است، ایشان دارد در جنگ احد:
«وجعل الدم لا ينقطع، وجعل النبي صلى الله عليه وسلّم يقول: لن ينالوا منا مثلها حتى تستلموا الركن. فلما رأت فاطمة الدم لا يرقأ وهي تغسل الدم، وعلي عليه السلام يصب الماء عليها بالمجن أخذت قطعة حصيرٍ فأحرقته حتى صار رماداً، ثم ألصقته بالجرح فاستمسك الدم»
كتاب المغازي؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن عمر بن واقد الواقدي الوفاة: 207 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1424 هـ - 2004 م، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمد عبد القادر أحمد عطا، ج1، ص221
«...فلما رأت فاطمة الدم لا يرقأ» زهرای مرضیه بعد از پایان جنگ احد دید که از پیشانی حضرت خون جاری است و بند هم نمیآید.
«وهي تغسل الدم وعلي عليه السلام يصب الماء عليها بالمهجن»؛ حضرت زهرا (سلام الله علیها) خون پیشانی حضرت را میشست امیرالمؤمنین آب میریخت، خون بند نیامد «أخذت قطعة حصيرٍ فأحرقته حتى صار رماداً ثم ألصقته بالجرح فاستمسك الدم»، یک حصیر را گرفت سوزاند، خاکستر او را روی زخم گذاشت، خونش بند آمد.
این مصدر برای اهل سنت است ما نگفتیم. آقای «واقدی – متوفای 207»، معاصر امام جواد (سلام الله علیه) و امام رضا بوده است. ایشان قدیمیترین مورخ اهل سنت است قبل از «واقدی» مورخ به این شکل نداریم.
مجری:
خیلی ممنونم، آقای «فتحی» هم یک مطلب ذوقی بیان کردند که باید در جای خودش به آن پرداخته بشود. آقای «ایمان» از تهران گفت که اگر حق علی (علیه السلام) غصب نمیشد بحث عاشورا و غیبت کبری و اینها پیش میآمد؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بحث اینکه امیر المؤمنین حقش غصب نمیشد خبر نداریم چه میشد؟ اینها آمدن حق را غصب کردند ورق این چنین خورد، خدا از روز اول میدانست اینها به اختیار خودشان حق امیرالمؤمنین را غصب میکنند، خدا این را میدانست.
بارها پیغمبر فرمود:
«إن تستخلفوه تجدوه هاديا مهديا يسلك بكم الطريق المستقيم»
الرياض النضرة في مناقب العشرة؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الله بن محمد الطبري أبو جعفر الوفاة: 694، دار النشر: دار الغرب الإسلامي - بيروت - 1996، الطبعة : الأولى، تحقيق: عيسى عبد الله محمد مانع الحميري، ج1، ص302
«وان تؤمروا عليا ولا اراكم فاعلين تجدوه هاديا مهديا يأخذ بكم الطريق المستقيم»
فضائل الصحابة؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241 ، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. وصي الله محمد عباس، ج1، ص231
اگر علی را خلیفه کنید «تجدوه هادیا مهدیا ولا اراكم فاعلين» گرچه میدانم نمیکنید.
«إن تولوا عليا تجدوه هاديا مهديا يسلك بكم الطريق المستقيم»
حلية الأولياء وطبقات الأصفياء؛ اسم المؤلف: أبو نعيم أحمد بن عبد الله الأصبهاني الوفاة: 430، دار النشر: دار الكتاب العربي - بيروت - 1405، الطبعة: الرابعة، ج 1، ص 64
اگر ولایت علی را بپذیرید گرچه میدانم نمیکنید، این روایت را در منابع اهل سنت با سند صحیح داریم که پیغمبر فرمود اگر علی را خلیفه کنید هم دنیای تان و هم آخرت تان آباد است.
«أما والذي نفسي بيده لئن أطاعوه ليدخلن الجنة أجمعين أكتعين»
المصنف؛ اسم المؤلف: أبو بكر عبد الرزاق بن همام الصنعاني الوفاة: 211، دار النشر: المكتب الإسلامي - بيروت - 1403 ، الطبعة : الثانية، تحقيق: حبيب الرحمن الأعظمي، ج11، ص318
...همه را دسته جمعی علی وارد بهشت میکند. هم دنیای تان را آباد میکند هم دین تان را درست میکند و هم آخرت تان را درست میکند. ولی این واژه را هم دارد «وما اراکم فاعلین» گرچه میدانم نمیکنید! این از معجزات رسول اکرم است.
خیلی جالب است ما هرچه گشتیم این واژه در کتابهای شیعه نیامده است. نزدیک به هفده – هیجده تا مصادر اهل سنت این را با سند صحیح آوردند.
مجری:
حضرت استاد ممنونم، بزرگواری فرمودید تشکر از لطف شما، دوستان عزیز از شما هم ممنونم که همراهی فرمودید، ان شاءالله که مورد عنایت شما قرار گرفته باشد، در پناه حضرت حق باشید و زیر سایه آقا جانمان حضرت مرتضی علی خدانگهدار!